نویسنده: مارسل پروست
مترجم: بنیامین مرادی
ناشر: مرکز
کتاب در باب خواندن گونهای معاشقهٔ تننواز است؛ اثری که تماما سعی بر آن دارد که خواننده را بدل به خورهٔ کتاب کند. این اثر براستی بر آن است خواننده را با هر سطح معلومات و آگاهیای که در زمینه مباحث ادبی و نظری دارد با لذت وافر کتابخوانی به لطیف و ماناترین شکل ممکناش تلطیف دهد.
پروست به عنوان دارندهٔ طولانیترین رمان جهان یعنی در جستجوی زمان از دست رفته در رزومه خود در این اثر کم حجمش نه میخواهد فاخرگویی را در پیش گیرد و نه آرمانیسازی کتاب و کتابخوانی. شیرهٔ کلام پروست در این کتاب پیریزی رفاقت و همآغوشی با جهان کتاب و مشاهیر است.
او طبق عادات همیشگی سبک نوشتاریای که دارد، نخست در تلاش است تا خواننده را با مشکلاتی که او در باب کتابخوانی که همو از نام کتاب هم پیدا است که در اوایل کودکیاش با آنان دست به گریبان بود آگاه کند؛ مشکلاتی از قبیل کمبود نور و فضا، ازدیاد جمعیت خانواده، مزاحمتهای محل زندگی خویش و نهایتا طنین گوشخراش لوکوموتیوهای قطارها که این مشکلات تا حدودی دست بر قضا با رمان حال حاضر همخوانی و مطابقت دارند.
پروست پس از شرح موانع مطالعاتیای که با آنان در حال مبارزه بود آرام آرام سعی دارد یک دعوای جدلی و نظری را با جان راسکین به پیش کشد. اینکه بینش راسکین از امر کتابخوانی دستیابی به حقایق و معارف عالم است که در مقابل از منظر بینش پروستی این نظرِ راسکین توهمی بیش نمیتواند باشد. اینکه چقدر یک انسانِ کنشگر بتواند از راه مطالعه به حقایق هستی دستیابی داشته باشد، پرسشی ست که تاکنون پاسخِ قطعی بر آن در دسترس نیست!
در میان این جدل، میان این دو اندیشمند و نویسنده پرسش دیگری مطرح خواهد شد: اینکه آیا صرفا مصاحبت با اشخاص فرزانه و دانا میتواند به طور قطع جایگزین امر مطالعهٔ فردی شود یا خیر؟ مجدد پرسشی است که راسکین بدان پاسخ مثبت و در مقابل پاسخ پروست بدان کاملا منفی داده است.
او در این اثر سعی دارد بگوید مصاحبت و دوستی با اشخاص فرزانه و دانا که میتواند انسان را سرشار از دانایی سازد، تفکری پوچ خواهد بود و صددرصد انسان بایستی به طور فردی مطالعه را بیآغازد و در کنار آن حساب دوستی و مصاحبت با فرزانگان او را تکمیل خواهد کرد. به طوری میتوان نتیجه گرفت از نظر پروست مصاحبت و مطالعه فردی لازم و ملزوم یکدیگرند و وجود یکی بدون وجود دیگری در شناخت عقلی انسان میسر نخواهد بود.
در باب خواندن پروست رودهدرازی می کند. جزئیاتپردازی دارد و همین جزئیاتپردازی اصلیترین علت گریز انسانها از ادبیات است.
بی شک نمیتوان این دو مشکل همگانی را که نه تنها در این اثر که بل در زمینه ادبیات داستانی پاشنه آشیل نویسندگان است را منکر شد اما در باب خواندن بر روی تخیل و رشد آن به طریق کتاب متمرکز است؛ تخیلی که به جرات و بی هیچ اغراقگویی در عمق مخیلهٔ آدمی ریشه دوانده که این ریشهها با ادبیات داستانی خودآگاه گشته و صیقل خواهند خورد.
به نظر میرسد پروست در امر پرداخت بر مفاهیم لذت کتاب، رشد و باروری تخیل، رفاقت با کتابخانه شخصی، موانع جلوگیری از امر خواندن، دانایی و تولد خواننده میتواند به خوبی عهدهدار آنها بشود که من حیثالمجموع اثرش را میتوان به جای در باب خواندن؛ قداست خواندن نامید اما بهالطبع با پرداخت و رسیدن به نقطه عزیمت این مفاهیم در بسیاری از جهات با پیشبرد جزئیات، رشته کلام از دست او مُکررا از هم گسیخته و پاره میشود.
در باب خواندن اثری درخور توجه در وصف زیبایی خواندن و نائل شدن به تخیل و تجربهٔ زیستیِ جهان نویسندگان است که پروست در این اثر نوید سرزنده بودنِ حیات ادبیات را به خوانندگان القا می کند.
در اواخر کتاب پروست؛ یک جستار به ظاهر کوچک اما پر قدرت ارائه میدهد. مجدد جملهٔ او را میخوانیم:
“دانایی خواننده زمانی فرا خواهد رسید که دانایی نویسنده به پایان برسد.”
این جمله معرکه است پروست با این جمله مراحل و نحوهٔ تولد خواننده را با مرگ نویسنده و پدیدآورنده یکی میانگارد. دقیقا این متد به تئوری مرگ مولف رولان بارت منتقد ادبی شباهت خواهد داشت. هم پروست و هم بارت هردو بر این عقیدهاند، زمانی که انسان با یک اثر هنری چه کتاب، چه نقاشی، چه موسیقی و چه سینما مواجه میشود، او با این اثر هنری به عنوان یک کل منسجم و مستقل و صد البته ساقط شده از صاحب آن روبهرو است نه با یک اثری که پدیدآورنده آن پیشکسوت آن هنر است.
این تفکر و رویکرد مطلقا اشتباه و مطلقا از آنِ نگاه و بینش تحلیلی نخواهد بود. انسان در این هستی با اثر هنری طرف حساب است. او هیچ کاری با مالک معنوی آن ندارد و نمیتواند داشته باشد. دخالت دادن مولف در اثر موجب اخته شدن قوای تحلیلی خواهد شد.
برای تولد و خودآگاهی خواننده، شنونده، بیننده در مواجهه با آثار هنری بایستی پدیدآورنده آن کشته شود ولاغیر.
مروری بر کتاب «اخلاق از دیدگاه سارتر و فروید»
معرفی رمان «کتابخواران»
نگاهی به کتاب «اتومبیل خاکستری» نوشتهی آلکساندر گرین
نگاهی به کتاب «گورهای بیسنگ»
نگاهی به کتاب «نقطههای آغاز در ادبیات روشنفکری ایران»