img
img
img
img
img

یک‌بار دیگر تلاش کن

آوانگارد: در کتاب یک اختراع فوق‌العاده داستان دختری بی‌نام و ایده‌پرداز را می‌خوانیم که به همراه بهترین دوستش، گربه، یک پروژه‌ی ساخت‌وساز را آغاز می‌کند. ذهن دختر داستان پر است از ایده‌های فوق‌العاده و شگفت‌انگیز برای خلق چیزهای تازه که به‌راحتی ساخته می‌شوند. روزی دخترک تصمیم می‌گیرد یک وسیله‌ی فوق‌العاده اختراع کند! پس دست به کار می‌شود و طرح و نقشه‌ی آن را ترسیم می‌کند. او به‌خوبی می‌داند وسیله‌‌اش قرار است چطور کار ‌کند، اما مسئله‌ی اصلی این پروژه «چگونه ساختن» بود. او دست به کار می‌شود و با استفاده از ابزار و وسایلی که با گربه‌اش جمع آوری می‌کنند، ساخت‌وساز را آغاز می‌کند.

در این فرایند از ابزارهای مختلف مثل چکش و اره و خط‌کش استفاده می‌کند تا همه‌چیز دقیق و درست پیش برود؛ اما برخلاف همیشه که ساختن برایش مثل آب خوردن بود، این بار با شکست مواجه می‌شود. وسایلی که می‌سازد هرکدام ایرادی دارند و این مسئله هربار او را ناامید می‌کند تا جایی که خستگی و عصبانیت زیاد باعث می‌شود همه‌چیز را رها کند و از ادامه‌ی کار منصرف شود. گربه برای بهتر شدن حال دخترک پیشنهاد پیاده‌روی را مطرح می‌کند که از قضا کارساز است. پس از این‌که هر دوی آن‌ها انرژی کسب کردند، به بررسی دستگاه‌های ساخته‌شده می‌پردازند و این‌بار در هر وسیله‌ی غیرکاربردی بخش‌های کاربردی را پیدا می‌کنند. قطعه‌ها را جدا و مجدد سرهم می‌کنند تا بعد از تلاش‌های بسیار یک وسیله‌ی درست و حسابی و کاربردی ساخته می‌شود.

انتخاب یک دختر به‌عنوان شخصیت اصلی داستان که به کار ساخت‌وساز، مهندسی و استفاده از ابزار فنی می‌پردازد، کلیشه‌های جنسیتی موجود درباره‌ی مهارت‌های فنی را از بین می‌برد و همچنین نام بردن از ابزار‌ها و روند طراحی و اجرای یک اختراع می‌تواند الهام‌بخش کوکانی باشد که در این زمینه کنجکاوند. این داستان به‌خوبی از احساساتی مثل خشم، ناامیدی و پشتکار می‌گوید و با بهره‌گیری از تصویرسازی مناسب کمک می‌کند تا کودکان تغییرات چهره در زمان احساسات مختلف را متوجه شوند. همچنین به خوانندگان کتاب یادآور می‌شود که تجربه‌ی احساسات مختلف طبیعی‌ است و گاهی برای به دست آوردن آرامش لازم است زمان صرف کنیم و به فعالیت‌های مورد علاقه و آرامش‌بخش بپردازیم.

نویسنده در این داستان به کودکان اطمینان می‌دهد که هیچ ایرادی ندارد اگر گاهی اشتباه کنیم. بعد از هر اشتباه، فرصتی برای یادگیری و جبران وجود دارد. نظرات افراد مختلف درباره‌ی سازه‌های دخترک و تشویق کردن او، نشانه‌ای است از متفاوت بودن نگاه ‌آدم‌ها به اتفاقات یکسان. جایی از داستان دخترک به این نتیجه می‌رسد که «بعضی از قسمت‌های آن چیزهای اشتباه واقعًا درست کار می‌کنند»[1] و این جرقه‌ای است برای فکر کردن دوباره و استفاده مجدد از بخش‌های کاربردی سازه‌های قبلی و باور به این موضوع که همیشه و در شرایط ناامیدکننده، می‌توان نشانه‌هایی از امید را پیدا کرد.

در پایان، اختراع نهایی او بی‌عیب و نقص نیست؛ بخشی از آن کج است و بخشی دیگر سنگین. رنگش آن‌طور که دلش می‌خواهد نیست، اما نتیجه برای او و دوستش، گربه، فوق‌العاده است؛ زیرا بر احساس ناامیدی غلبه کرده‌اند. این کتاب را انتشارات مهرسا با همکاری نشر مهروماه نو برای گروه سنی 6 تا 9 سال منتشر کرده است و خالق آن اشلی اسپایرز نویسنده و تصویرگر اهل کانادا است.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  تهوع، توتم و تابو

مروری بر کتاب «اخلاق از دیدگاه سارتر و فروید»

  یک فانتزی بسیار تاریک

معرفی رمان «کتاب‌خواران»

  آن‌ها می‌روند یا آن‌ها را می‌برند؟

نگاهی به کتاب «اتومبیل خاکستری» نوشته‌ی آلکساندر گرین

  تجربه‌ی خیلی شخصی

نگاهی به کتاب «گورهای بی‌سنگ»

  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»