img
img
img
img
img

تاملاتی بر مکتب محافظه‌کاری

پیله: کتاب فلسفه سیاسی (تاملاتی بر مکتب محافظه کاری) مشتمل بر ۱۱ فصل است که مفاهیم بدیعی را ارائه می‌کند که شاید کمتر خواننده‌ای درباره آن‌ها اندیشیده باشد.

محافظه‌کاری اسکروتن رابطه نزدیکی با سنت‌گرایی مذهبی دارد. او درباره جنسیت، ازدواج، سقط جنین و مرگ آسان، در هماهنگی با آموزه مسیحیت، واجد دیدگاه‌های سنتی است. او اخلاق‌مداری دوآتشه بود و نحوه زندگی را به دیگران تجویز می‌نمود.

در فصل نخست اسکروتن از وفاداری ملی و دولت ملی سخن می‌گوید. او می‌گوید درسی که باید بیاموزیم این است که از آنجایی‌که دولت ملی بر حکومت دموکراتیک و سکولاریسم مبتنی است باید آن را ارتقا و اصلاح کنیم. مفاهیمی همچون شهروندی و تعریف آن، تابعیت و مزایای آن، علل مهاجرت، عضویت، جوامع آیینی، ملی‌گرایی ادامه این فصل را تشکیل می‌دهند. او از اقتصاد بازار آزاد و فراملی‌گرایی انتقاد کرده و به بازگشت به درون تأکید می‌ورزد. او بر این باور است که تجارت باید محدود و توأم با ممنوعیت‌هایی باشد به نفع شرایط داخلی، الزامات اخلاقی، دینی و ملی. اسکروتن از اتحادیه اروپا انتقاد کرده و نسبت به قریب‌الوقوع بودن پایان آن هشدار می‌دهد.

در فصل دوم نویسنده به مشکلات زیست‌محیطی ناشی از فعالیت بنگاه‌های ذیل اقتصاد بازار آزاد می‌پردازد. او نخستین دغدغه دولت‌های دموکراتیک را تشویق رشد اقتصادی و بی‌اعتنایی به تخریب محیط زیست می‌داند. راه‌حلی که پیشنهاد می‌دهد نه برقراری اقتصاد سوسیالیستی بلکه اصلاح تقاضا و تغییر سبک زندگی مردم است. محافظه‌کاران درپی حفظ نهادهای متضمن راه‌حل‌های جمعی برای مشکلات و انتقال دانش تولید شده اجتماعی هستند. به باور او برای اصلاح مشکلات زیست محیطی و اجتماعی در سطح جهان باید به‌دنبال کنترل‌های محلی و تأکید حاکمیت بر محیط‌های شناخته‌شده و تحت مدیریت خودشان باشد.

فصل سوم به رابطه انسان با حیوانات اهلی و دام‌ها اختصاص دارد و این پرسش را مطرح می‌کند که آیا ما واقعاً حق داریم حیوانات را با وجود بزرگ شدن توسط ما، تناول کنیم و اصلاً آیا این امر اخلاقی است. اسکروتن استدلال می‌کند که چنانچه ما هنوز در سده ۱۹ به سر می‌بردیم با آن شیوه‌های کشاورزی هیچ مشکلی پیش نمی‌آمد. او زندگی اخلاقی را مبتنی بر سه ستون ارزش، فضیلت و وظیفه می‌داند. سپس خوردن شرافتمندانه و شرورانه را از یکدیگر تفکیک می‌کند. در نگاه او خوردن شرافتمندانه آدابی دارد از جمله توجه به دیگران، تسهیل گفتگو و جلوگیری از آزار حیوانات. او دام‌ها را، همانند حیوانات خانگی، عضو افتخاری جامعه انسانی ندانسته ولی انسان را موظف به مراقبت از آن‌ها می‌داند.

اسکروتن در فصل چهارم با ذکر مثالی مسئله قتل از روی ترحم و قتل عمد را بیان می‌کند و از این مثال وارد بحث قانون و اخلاق می‌شود. او می‌گوید مردم به یک نظم اخلاقی مشترک نیاز دارند اما توأم با حق آزادی مخالفت با آن. قانون نیز باید از درگیری مستقیم بپرهیزد و روش‌های حل‌وفصل اختلافات را بیابد. از نظر او بهترین ابزار اصلاح قانون، احتیاط کردن و ساختن فرضیه و تلاش برای بیان مشکلات انسانی هرچند با وجود پیچیدگی‌های آن است. در نهایت سه رویکرد- فلسفی، علمی و دینی- نسبت به مرگ را توضیح می‌دهد.

فصل پنجم درخصوص نهاد ازدواج است. او عروسی را انتقال از یک وضعیت اجتماعی به وضعیتی دیگر می‌داند که نه‌تنها دغدغه زوجین بلکه کل یک اجتماع است. مهمانان عروسی نماد تأیید اجتماعی این پیوند ستند. فرزندان زندگی مشترک نیز نسبت به فرزندان حاصل از روابط نامشروع با خصلت اجتماعی و برونگرا بزرگ می‌شوند. او به ازدواج عرفی که به قانون روم باز‌می‌گردد اشاره کرده و آن را در حیطه قانون سکولار می‌داند که با گسترش نظام پاپی، ازدواج دینی مقدس شمرده شد. از نظر اسکروتن ازدواج عرفی عملکرد سنتی ازدواج را نداشته ،امنیت فرزندان در آن تأمین نشده و درنتیجه تأیید اجتماعی را به دنبال ندارد. او در ادامه این فصل گریزی هم به هرزه‌نگاری و تفاوت آن با رابطه جنسی متعارف می‌زند. در پایان فصل نیز به رابطه دولت و نهاد ازدواج می‌پردازد. از نظر او دولت تنها به اعضای خود پاسخگوست و ابزار دست آنان است. او نگاه دولت به ازدواج را کسب لذت زودگذر افراد و نه ازدواج پایدار می‌داند. به باور او، ازدواج همجنس‌بازان نیز از تمایلات پنهان دولت پست‌مدرن است.

مدرنیسم و پست‌مدرنیسم موضوع بحث فصل ششم است. اسکروتن پست‌مدرنیسم را فرهنگ تحمیلی غرب می‌داند که اکنون انسان از آن رها شده و تمامی محدودیت‌های ذهنی او از بین رفته‌اند. سپس وظیفه روشنفکر را وقف خود برای حقیقت می‌داند.

در فصل هفتم رابطه بین دین و روشنگری در میان فلاسفه معاصر بررسی می‌شود. او معتقد است که روشنفکران به دین حمله‌کرده‌اند، با این ادراک که رفتار دینی نتیجه ایمان دینی بوده و زمانی خاتمه می‌یابد که این باور نفی شود. روشنگری دین را اساس ایمان به موجودات فراطبیعی می‌داند و بر این باور است که مردم خدایی را ساخته و پرداخته‌‌اند که دارای قدرت، عقل و خیر بسیار بالایی است. اسکروتن در ادامه بیان می‌کند ممکن است ایمان مبهم باشد ولی مناسک دینی دقیق هستند. مردم با گذشت زمان از باورهای متافیزیکی دست کشیدند و اعمال دینی را از زندگی خود حذف کردند و کوشیدند جهان اجتماعی را براساس آموزه‌های سکولار و نهاد‌ها بنا کنند. همین امر نهاد ازدواج، فرزند‌آوری و تربیت را به شدت تحت تأثیر قرار داد و مردم دیگر عضویت اجتماعی را تعهدی فردی قلمداد می‌کنند.

اسکروتن در فصل هشتم از تمامیت‌خواهی سخن می‌گوید. تمامیت‌خواهی به تمامی حوزه‌های اجتماعی مردم نفوذ کرده و اراده و آزادی مردم را سلب می‌کند؛ یعنی همان کاری که نازیسم و کمونیسم انجام دادند. قانون نیز ابزار حکومت برای مجازات تخطی‌کنندگان از خط‌مشی حزبی است. اسکروتن ریشه تمامیت‌خواهی را مناطق خاورمیانه، شرق آسیا و خاورمیانه باستان می‌داند. به باور او، مارکسیسم خود مسئول تمامیت‌خواهی است. مارکسیسم درپی کسب قدرت، و نه رسیدن به حقیقت، بود. قدرت، منافعی را برای نخبگان حزبی به‌دنبال داشت. او با اقتباس از نیچه، تمامیت‌خواهی را نوعی رنج می‌داند، یعنی این‌که مردم باید در خدمت یک گروه یا یک فرد خاص باشند و آن‌ها را تحمل کنند. در نهایت تمامیت‌خواهی با از بین بردن رنج‌دیدگان به نوعی تروریسم می‌انجامد.

فصل نهم مفهوم زبان تبلیغاتی را در مقابل زبان اروپایی بررسی می‌کند. زبان تبلیغاتی مورد توجه حکومت‌های تمامیت‌خواه است. این زبان با برچسب‌زنی مخالفان را ساکت و بی‌آبرو کرده و آن‌ها را از بین می‌برد. در واقع همزمان با تغییر زبان، واقعیت را نیز تغییر می‌دهد. در مقابل زبان اروپایی وجود دارد که زبان رموز است که در خود زبان نهفته است.

در فصل دهم به ماهیت شر می‌پردازد. او اشرار را از افراد بد تفکیک می‌کند. فرد بد درپی برتری یافتن بر دیگران است ولی شرور به دیگران علاقمند است تا روح آن‌ها را تسخیر کند. او تهدیدی علیه نفس است.

در فصل یازدهم نیز به شاعری به نام تی.اس. الیوت اختصاص دارد. او نقش بسزایی در ادبیات محافظه‌کاری انگلیس داشته است. الیوت قهرمان اسکروتن است. اشعار او توانست ادبیات را از حوزه رمانتیک به حوزه متافیزیک سوق دهد. اشعار او سرشار از هیجان و حس توصیف است. همچنین الیوت در عین مدرنیست بودن یک محافظه‌کار قلمداد می‌شود و همین امر دلیل مشهوریت اوست. اسکروتن با الیوت در نگاه غضبناک به مدرنیسم موافق است.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  یک اطلس اخلاق کاربردی

مروری بر کتاب «مسائل اخلاقی معاصر»

  راهنمای عملی نمایش‌نامه‌نویسی

نگاهی به کتاب «نوشتن برای صحنه»

  مضامین نهفته‌ی دست تاریک، دست روشن

نگاهی به داستانِ کوتاهِ «دست تاریک، دست روشن»

  تو آزادی، برای همین است که گم شده‌ای!

نگاهی به کتاب کتاب «تعقیب هومر»

  اگر ما بودیم چه می‌کردیم؟

مروری بر رمان «دود»