اراده
نویسنده: مارک دوگن
مترجم: ابوالفضل اللهدادی
ناشر: برج
اراده را شخصیترین رمان مارک دوگن میدانند؛ روایتی از خاندان سرکش و ماجراجویش که دورهٔ گذار در فرانسهٔ پسااستعماری و و زیرورو شدن جامعه را با پوست و استخوانشان لمس کردند. او در بخش سرطان بیمارستان نشسته است، جایی که پدرش آخرین روزهای زندگیاش را سپری میکند و مارک در پی یافتن راهی است تا به رنج پدر پایان دهد. دوگن داستان پدری را روایت میکند که در نوجوانی مبتلا به فلج اطفال میشود، اما با همان «یک پا و نصفی» دست از بلندپروازی برنمیدارد. اراده خصلت اصلی مردی است که با همهٔ کمبودها به جنگ زندگی میرود و از این نبردِ نابرابر سربلند بیرون میآید. نویسنده در کنار داستانِ پدر، بخشی از رویدادهای قرن بیستم را هم روایت کرده است؛ از جنگ جهانی دوم و کمونیسم گرفته تا استعمار و رونق جامعهٔ مصرفی. اراده روایتی است از فرازونشیب یک زندگی، مبارزه با سختی و از پا ننشستن.
بخشی از کتاب:
تقریبا دلم براش تنگ شده بود وقتی واقعا او را شناختم و درک کردم، وقتی واقعا دوستش داشتم، وقتی بالاخره قرار بود بتوانم از او و احترامش سوء استفاده کنم، او از من ربوده شد. گویی آنچه باید با هم می ساختیم بر ما حرام بود. من در تمام دوران نوجوانی خود را خسته کردم و در برابر او مقاومت کردم، پدری را که نبود کشتم و وقتی خودش را نشان داد او در قلب من برای همیشه مرد. او با این احساس که در همه کارهایی که انجام داده موفق شده است، به هیچ وجه تسلیم نشده است.
در نثر هاردینگ، قدرت داستان نهتنها در روایت است، بلکه در دقتی است که او در توصیف لحظات ریز و انسانی زندگی دارد.
کتابی برای اهلی کردن رنجها
بزرگترین نقطه قوت این کتاب، صداقت بیپرده و شجاعت نویسنده در بیان احساسات و تجربیات دشواری است که اغلب در گفتوگوهای مربوط به مادری نادیده گرفته میشوند.
گفتوگوهای غیررسمی و صمیمی اغلب فرصت بازخوانی تاریخاند و زاویههای دیگری از تاریخ را نشان میدهند که در روایتهای رسمی کمتر دیده میشود.
«بیگانگی از خود» شایدمحوریترین مؤلفها است که در آثار توماس برنهارد به چشم میخورد.