اعتماد: کلمه «سکولار» یکی از بحثبرانگیزترین کلمات در فضای اندیشه در ایران است. درباره آن کتابها و مقالات زیادی نوشته شده است. ترجمهها و برگردانهای متفاوتی هم برای آن پیشنهاد شده است، مثل «عرفی»، «دنیوی»، «گیتیانه»، «اباحهگری» (به معنای مثبت یا منفی آن)، «قدسیزدایی» و… در نهایت بسیاری به این نتیجه رسیدند که بیخیال این ترجمهها شوند و عین لفظ را به کار ببرند. دعوای اصلی اما درباره معنا و مفهوم این اصطلاح است. رایجترین معنای این واژه نزد عموم «جدایی دین از سیاست» است. این معنای سکولار و سکولاریسم، البته توسط بسیاری از پژوهشگران و محققان مورد انتقادهای جدی قرار گرفته و برخی از آنها با ریشهشناسی اصطلاح «سکولار» به معناهای فلسفی و الهیات آن اشاره کردهاند و کوشیدهاند نشان دهند که این معنای رایج از سکولار، نه فقط سطحی و سادهانگارانه است، بلکه بسیاری از معناهای ضمنی و اساسی آن را نشان نمیدهد و بنابراین ترجمهای غلط است. موضوع بحثبرانگیز دیگر در بحث از سکولار و سکولاریسم، امکان تحقق آن در سایر حوزههای تمدنی و فرهنگی، غیر از تمدن و فرهنگ غربی و بهطور دقیقتر، غیرمسیحی است. در این زمینه معمولا دو دیدگاه عمده وجود دارد. یک نگاه میگوید که سکولاریسم به عنوان یک فرآیند، با هر معنایی که برای آن در نظر بگیریم، امری است که تنها در جامعهای مسیحی و آن هم با یک تاریخ یکه و مشخص رخ داده و انتظار وقوع آن در سایر فرهنگها و تمدنها منتفی است، نگاه دوم این است که سکولاریسم یا سکولار شدن، فرآیندی جهانی است و در همه جای دنیا رخ داده یا امکان وقوع دارد. یک نگاه کمتر شناخته شده سومی هم وجود دارد که میگوید، سکولار شدن به معنای عرفی شدن یا دنیوی شدن، در برخی فرهنگها، مثلا فرهنگ و تمدن اسلامی، اساسا امری غیرلازم است، چراکه این فرهنگها به صورت پیشفرض امکان دنیوی شدن را در خود داشتهاند و نیازی به قدسیزدایی از آنها نیست. خلاصه اینکه بحث درباره سکولار و سکولاریسم، در فضای فکری و فرهنگی ما، سابقهدار است، اگرچه در چند سال اخیر، با فروکش کردن مباحث مربوط به روشنفکری یا نواندیشی دینی، بازار مباحثی از این دست هم رونق سابق را ندارد و دعواهای اصطلاحی و معنایی درباره این واژه و مفهوم آن فروکش کرده است. با این همه ترجمه کتاب مفصل و مهم «عصر سکولار» نوشته چارلز تیلور، فیلسوف معاصر کانادایی در زبان فارسی اتفاق خوشایندی است و میتواند از بسیاری از این ابهامها بکاهد و به روشن شدن معنا و مفهوم این اصطلاح کمک کند. این کتاب حجیم را علیرضا پاکنژاد به فارسی ترجمه کرده و انتشارات پگاه روزگار نو در ۸۵۳ صفحه منتشر کرده است. تیلور نویسنده این کتاب، متولد ۱۹۳۱، استاد بازنشسته فلسفه دانشگاه مک گیل کاناداست و آثار فلسفی ستایش شده فراوانی تالیف کرده که برخی از آنها به فارسی منتشر شدهاند، مثل رخوت مدرنیته (ترجمه انور محمدی)، زندگی فضیلتمند در عصر سکولار (ترجمه فرهنگ رجایی)، هگل و جامعه مدرن (منوچهر حقیقیراد) و تنوع دین در روزگار ما: دیداری دوباره با ویلیام جیمز (ترجمه مصطفی ملکیان). اساس کتاب عصر سکولار، سخنرانیهای گیفورد چارلز تیلور در ادینبورگ در بهار سال ۱۹۹۹ است که آن زمان با عنوان «زیستن در عصر سکولار؟» منتشر شده. تیلور بعد از آن این کتاب را گسترش داده و بخشهای دیگری بر آن افزوده است. او در این کتاب داستان «سکولاریزاسیون در غرب مدرن» را شرح داده و سه معنا یا مفهوم سکولار را از یکدیگر متمایز میکند. معنای اول مفهوم نهادی سکولار است. این معنا از سکولار مشابه همان تعریف اولیه و رایجی است که در زبان فارسی هم جا افتاده، یعنی جدایی دین از سیاست و بهطور کلی نهادهای اجتماعی و عرصه عمومی یا همگانی. تیلور خود این معنا را بر مبنای فضاهای همگانی تعریف میکند و مینویسد در عصر سکولار، این فضاها از مفهوم خدا و هر ارجاعی به واقعیتی غایی تهی شدهاند. اما معنای دوم سکولار از دید تیلور به معنای رویگردانی از دین و دیانت است. این معنای دوم به تعبیر مترجم، به معنای کمرنگ شدن سلوک مذهبی و شرکت در مراسم کلیساست. معنای سوم سکولار از دید تیلور جامعه و فرهنگی است که در آن دیانت یکی از امکانهای زیست فرهنگی و اجتماعی است، بدون اینکه نسبت به سایر امکانها ارجحیتی داشته باشد یا از آنها مقام نازلتری. در این معنای سوم، دیگر سخن از دیندار شدن یا بیدین شدن جامعه یا مردم نیست، بلکه بحث بر سر این است که در جامعه سکولار، آحاد جامعه با باورها و اشکال دینداری متفاوت در کنار هم زندگی میکنند و دیگر یکی یا یک دسته از این باورها بر دیگران برتری ندارد. به نظر میرسد خود تیلور مدافع این دیدگاه از سکولار است و آن را میپسندد. انتظار او به عنوان متفکری با باورهای مسیحی، از یک جامعه سکولار، جامعهای متکثر و متنوع است که در آن افراد و گروهها با عقاید و سبک زندگیهای متفاوت در کنار هم زندگی میکنند، بدون اینکه با هم تنشی خصم آگین داشته باشند. تیلور مدافع این معنا از سکولار است و تحقق آن را ممکن میداند.
گفتوگوهای غیررسمی و صمیمی اغلب فرصت بازخوانی تاریخاند و زاویههای دیگری از تاریخ را نشان میدهند که در روایتهای رسمی کمتر دیده میشود.
«بیگانگی از خود» شایدمحوریترین مؤلفها است که در آثار توماس برنهارد به چشم میخورد.
معرفی کتاب «چهار سرباز» نوشتهی اوبر مینگارللی
این کتاب گزیدهای است از برترین ابیات شاهنامه که به مخاطبان کمک میکند تا مفاهیم حکمت، خرد و زیباییشناسی اشعار فردوسی را بهتر درک کنند.
نگاهی به کتاب شرح بینهایت