img
img
img
img
img
اسطوره سوفیا

سوفیا و الهیات فمینیستی

نگاهی به کتاب «اسطوره‌ی سوفیا»

نشر پیله: نخستین مطلب قابل توجه در سیر تحول حکمت مونث الهی در دو دین یهودیت و مسیحیت، این است که حکمت در آنها از یک مفهوم صرفا انتزاعی، به یک شخصیت کاملا مستقل الهی تبدیل شد. به نظر می‌رسد که در این سیر تحول، بار معنایی زنانهٔ کلمهٔ حکمت در سنت‌های یهودی و مسیحی بی‌تاثیر نبوده باشد. با آن خداشناسی پیچیده‌اش تاثیر به سزایی بر این تشخص بخشی نهاد.

افزون بر این، باید اشاره کرد که سوفیا در مقام عنصر زنانهٔ الهی، به بهترین وجه ظاهر می‌شود و تمام نقش‌های زنانه را بر عهده دارد. از این رو، برای الهیدان‌های فمینیست می‌تواند بسیار حائز اهمیت باشد. به عنوان یک دختر، او فرزند خدا تلقی می‌شود و این رابطه در روایات مطرح شده به خوبی به تصویر کشیده شده است.

خدا نسبت به فرزند خود حس محبت دارد و خطای او را فراموش کرده، در جهت اصلاح آن دخترش را حمایت می‌کند و به قلمروی خود باز می‌گرداند. در جایگاه همسری، سوفیا جفت عیسی مسیح معرفی می‌شود و در این رابطه نیز، مسیح همسرش را دوست می‌دارد و برای نجات او می‌کوشد.

در مقام مادری، سوفیا مادر خالق جهان (دمیورژ/ یالدابائوث) است و به این نحو مادر تمامی مخلوقات این جهانی تلقی می‌شود. جنبهٔ مادری سوفیا، بیش از هر وجه دیگری در این زمینه دارای اهمیت است، چرا که او را به مثابه پرورش دهنده روح انسان‌ها مطرح می‌کند. پیشینهٔ این ویژگی خاص سوفیا را می‌توان در دوران یونانی‌مآبی و در سنت یهودی یافت که در کتاب حکمت سلیمان و اندیشهٔ فیلون اسکندرانی به آن توجه فراوانی شده است.

سرانجام، پیامد چنین نگرشی آن است که در الهیات نسبت به عنصر مونث الهی، می‌توان به الگویی دست یافت که در آن زنان در جامعهٔ دینی نقش پویاتر و برجسته‌ای ایفا می‌کنند. همانطور که این امر را می‌توان با توجه به جایگاه هلنا در اندیشهٔ شمعون مغ ملاحظه کرد. بدین ترتیب، سوفیا یک نمونهٔ کاملا مناسب برای پژوهش‌های حوزهٔ الهیات فمینیستی در نظر گرفته می‌شود.

جامعه‌شناسان می‌توانند به این نتیجه دست یابند که از آنجا که دین و عمل اجتماعی رابطهٔ متقابل دارند، در خصوص جوامع اولیه مسیحی، با توجه به خداشناسی و جهان بینی گنوسی، هرگاه نقش زن در الهیات و متون دینی پر رنگ شده است، عالمان و مفسران دینی نسبت به جایگاه زنان در جامعهٔ دینی نگاه مثبتی یافته‌اند.

در نتیجه امکان حضور فعالانهٔ زنان در عرصه های دینی چون تعلیم و تربیت و اجرای مناسک بیشتر شده است. کما اینکه والنتینوس، با در نظر گرفتن سوفیا و مسیح به عنوان زوجی الهی و نیز تلقی خدا به عنوان الوهیتی که دارای ابعادی زنانه است، نه دارای جنسیتی مطلقا مردانه، به تساوی زنان و مردان در دستگاه اعتقادی خود قائل بود.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  همزادگان نادوسیده

نگاهی به کتاب «شاهنشاهی‌های جهان روا»

  اخلاق و الحاد

معرفی کتاب «اخلاق و دین»

  زندگی به مثابه سیاست چگونه امکانپذیر است؟

وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیت‌پذیری و سیاسی فکر کردن می‌داند.

  مرده‌ها جوان می‌مانند*

درباره کتاب «شتابان زیستن» بریژیت ژیرو

  روایتِ عادی‌سازی بازداشت و شکنجه

معرفیر رمان «قلمرو برزخ» اثر نونا فرناندز