آوانگارد: داستان کتاب دربارهی سیکادا، یک حشرهی کوچک (زنجره)، است که در یک شرکت بزرگ و بدون روح کار میکند. «کسی به کسی کاری ندارد، فقط کار مهم است اینجا! کار سازمانی، بهانهای که خیلی مدیرها به کارکنان میگویند، بلکه الگوی موفقی باشد اما وقتی بحث حقوق و مابقی چیزایی که حق یک کارمند است که به میان میآید مدیر ساکت است!» او هفده سال بهطور مداوم در یک اتاق خاکستری و بیاحساس به وظایفش رسیدگی کرده است. همکاران انسانیاش به او بیتوجه هستند، او را تحقیر میکنند، از کارش بهرهکشی میکنند و درنهایت، پساز هفده سال خدمت، او را بدون هیچگونه قدردانی از کار اخراج میکنند.
به گمان من، کتاب تصویری سیکادا یکی از مهمترین آثار شان تَن، نویسنده و تصویرگر استرالیایی، است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شد. این کتاب تصویری با داستانی کوتاه اما عمیق ـ بسیار عمیق! ـ به بررسی مفاهیمی همچون بیگانگی، بهرهکشی در محیط کار (چرخهی بروکراسی)، هویت و آزادی میپردازد. با وجود روایت ساده و مینیمالیستی، کتاب لایههای معنایی متعددی دارد که آن را به اثری قابلتأمل برای مخاطب، که بیشتر بزرگسال است و بخشی از کودکان، تبدیل کرده است.
یکی از مهمترین مضامین کتاب بهرهکشی در محیطهای کاری مدرن است. سیکادا نماد کارگران مهاجر یا اقلیتهایی است که در شرکتهای بزرگ بدون هیچ احترامی کار میکنند. او سختکوش و وفادار است، اما از هیچ حقوق و مزایایی برخوردار نیست. تصویرپردازی محیط کار او ـ یک فضای بیروح، خاکستری و ماشینی ـ نشانهای از شرایطی است که نیروی کار در جوامع مدرن با آن دستوپنجه نرم میکند.
شان تن، با انتخاب سیکادا بهعنوان شخصیت اصلی، بهنحوی، از زندگی کارگرانی سخن میگوید که سیستم سرمایهداری آنها را نادیده میگیرد. سیکادا نمایندهی گروههایی است که کارشان دیده نمیشوند، دستمزد کافی دریافت نمیکنند و درنهایت بدون هیچگونه قدردانی اخراج هم میشوند! این نکته میتواند انتقادی تند از شرایط ناعادلانهی کاری در دنیای امروز باشد.
سیکادا در محیط کارش بیگانه است. او از نظر فیزیکی با دیگران تفاوت دارد و زبانش نیز با آنها یکسان نیست. در داستان، سیکادا به شیوهای تلگرافی و ساده صحبت میکند که نشاندهندهی نداشتن درک متقابل بین او و همکارانش است. این زبان ـ که اعظم مهدوی بهدرستی آن را به فارسی برگردانده ـ نکتهی مهم و کلیدی در بر دارد. مسئلهی زبان از دیرباز میان فیلسوفان بحثهای جدیای به همراه داشته است. فکر میکنمشان تن جدا از اینکه تصویرگر بهشدت ماهری است فلسفی فکر کردن و جستن نیز در رگ و خونش جاری شده.
بیگانگی سیکادا میتواند یادآور وضعیت مهاجران و اقلیتهای قومی یا نژادی باشد که در محیطهای کاری با نادیدهگرفته شدن یا تبعیض روبهرو میشوند. او فردی است که هفده سال به سازمانی خدمت کرده، اما بهدلیل تفاوتهای ظاهری و رفتاری هیچگاه بهعنوان یک همکار واقعی پذیرفته نشده است.
لحظهای که سیکادا پوست میاندازد و به آسمان پرواز میکند بهعنوان یک استعارهی قوی از رهایی و شکوفایی عمل میکند. سیکاداها در طبیعت، پساز سالها زندگی زیر زمین، پوستاندازی کرده و آزاد میشوند. این روند در داستان به نمادی برای تغییر و فرار از سلطهی سیستم است.
جالب است بدانیم که هر هفده سال یک بار اهالی شرق آمریکا مجبورند چند روزی را در کنار میلیاردها «زنجره» زندگی کنند که از اعماق زمین بالا میآیند تا جفتگیری کنند و باز به زیر خاک بروند. این حشره در انگلیسی سیکادا (Cicada) نام دارد. سیکادا آخرین بار در سال ۲۰۱۳ در شرق آمریکا ظاهر شده و قرار است تا سال ۲۰۳۰ میلیاردها سیکادا از اعماق زمین به سطح برسند و فاصلهای نهصد مایلی از شمال جورجیا تا نیویورک را بپوشانند و مشغول جفتگیری شوند. علاوهبر ناخوشایندی و شمار میلیاردی این حشرات ـ بهطوریکه تمامی سطح زمین به ویژه در مناطق جنگلی را میپوشاند ـ، صدای جفتگیری آنها بسیار بلند و گوشآزار است. این دورهی حیرتانگیز چرخهی حیات سیکادا چند روزی طول میکشد.
شان تن با این پایان بهجای ارائهی یک روایت تراژیک دربارهی سرکوب امیدی تازه را به خواننده میبخشد. متوجه شدم برخی از مخاطبان فارسیْ پایانِ کتاب را با خودکشی و حتی آموزشش تصور میکنند، درصورتیکه در اینجا بههیچوجه چنین لحظهای نیست، بلکه مسئلهی رهایی است، امیدی که بهشکل دیگری تعبیر پیدا میکند.
شان تن نشان میدهد که هرچند سیستم میتواند افراد را نادیده بگیرد و به آنها ظلم کند، اما درنهایت، لحظهای برای رهایی و تجدید حیات وجود دارد. این پایان، ضمن تأکید بر مقاومت، مخاطب را به اندیشیدن دربارهی راههای فرار از این چرخهی استثمار دعوت میکند.
تصاویر کتاب سیکادا، تصویرگر: شان تن
شان تن، بهعنوان یک تصویرگر برجسته، در کتاب سیکادا نیز با استفاده از تصاویر معرکهاش بخش عمدهای از پیام داستان را منتقل میکند. کتاب تقریباً بهصورت تمامصفحه تصویرسازی شده و هر صفحه با رنگهای خاکستری، سایههای سرد و محیطهای اداری کسلکننده پر شده است. اما در پایان، با ورود سیکادا به دنیای آزاد، تصاویر رنگارنگ و پرانرژی میشوند که نشاندهندهی تضاد میان دو دنیای اسارت و آزادی است.
زبان کتاب نیز بسیار ساده و تلگرافی است. سیکادا با جملات کوتاه و ناقص صحبت میکند، که نشاندهندهی وضعیت او بهعنوان یک «بیگانه» در محیط کار است. این سبک زبانی، ضمن ایجاد حس همدردی در خواننده، ساختاری مینیمالیستی به روایت میبخشد که آن را به اثری قدرتمند و جهانی تبدیل کرده است.
کتاب تصویری سیکادا اثری کمحجم اما عمیق است که مفاهیم جدی اجتماعی را در قالبی هنری و نمادین ارائه میدهد. این کتاب فراتر از یک داستان ساده برای کودکان است و به دغدغههای بزرگسالان ـ بهویژه دربارهی بیگانگی، بهرهکشی و امید ـ میپردازد. پیشنهادم این است که یک روز عصر به کتابفروشی سر بزنیم و سیکادا را بخوانم؛ تنها که باشیم بهتر است، وقتی برای خلوت هم داشته باشیم، اصل کار را انجام دادهایم، شان تن با تصویرگری و ایدههایش ما را به تفکر دعوت میکند، وارد دنیای اندیشه شویم. کاری که شاید هدف یک کتاب مفصل فلسفی باشد را شان تن با دنیای نقاشی انجام میدهد.
نگاهی به کتاب «موهبت اختلاف»
نگاهی به کتاب «کتابچه راهنمای مرز»
این کتاب تصویری با داستانی کوتاه اما بسیار عمیق به بررسی مفاهیمی همچون بیگانگی، بهرهکشی در محیط کار (چرخهی بروکراسی)، هویت و آزادی میپردازد.
مروری بر «فرجام نیچه»
نگاهی به کتاب «درباره تجربه دینی»