سیبوک: هزار و یک شب یکی از مشهورترین مجموعه داستانهای فارسی و عربی است که ریشهی آن به قرنهای میانی اسلامی بازمیگردد و شامل صدها داستان کوتاه و بلند میشود که در قالب قصههای تودرتو روایت شده است. داستانهای متنوع و جذاب این کتاب شامل موضوعات متفاوت از عشق و ماجراجویی گرفته تا جادو و فانتزی میشود و سالهاست که خوانندگان سراسر دنیا را مجذوب کرده است. قصههای هزار و یک شب برای قرنهای متمادی مردم سراسر دنیا را تحتتأثیر قرار داده و تا امروز حتی بر روی هنرهای مختلفی مانند موسیقی و سینما نیز تأثیر گذاشته است و با اقتباس از این کتاب فیلمها، انیمیشن، سریالها و نمایشهای بسیاری ساخته شده است.
شخصیتهای مختلفی مانند غولها، جنها، حوریها و عفریتهها از طریق داستانهای هزار و یک شب به ادبیات غرب و داستانهای نویسندگان دیگر راه یافتند. طی قرنهای مختلف این کتاب به زبانهای مختلف ترجمه شد اما هدف این مطلب کتاب هزار و یک شب نیست، بلکه ما در قصد داریم شما را با نسخهای کاملاً متفاوت از کتاب هزار و یک شب آشنا کنیم.
کتاب آوردهاند که مجموعهای از چند داستانِ برگزیدهی قصههای کهن و جاودان هزار و یک شب است که به انتخاب و با مقدمهی استاد محمود دولتآبادی منتشر شد و در یلدای سال ۱۴۰۳ در اختیار علاقهمندان قرار گرفت. تصویرگری این کتاب برعهدهی فرشید پارسیکیا بوده است که با طراحیهای خود، داستانها و روایتهای کهن هزار و یک شب را زینت بخشیده است.
بیشتر داستانهای منتخبِ این کتاب جنبههای طنز دارند، برخی از آنها عاشقانه هستند و همچنین این داستانها به شخصیتهای موسیقیدان و موسیقینواز دوران خلافت هارونالرشید و همچنین شصخیتهای ایرانی دوران برمکیان برمیگردد.
محمود دولتآبادی در مقدمهی کتاب آوردهاند که نوشته است: « پس این حکمت حیات بخش هزارویک شب یعنی زنده ماندن زن محکوم به مرگ از برکت افسانه سازی و افسونگری نکتهی مهمی است که افسون و افسونگریها و جادوگریها و خیال پردازیهای بسیار دور از واقعیت را توجیه میکند. در این مجموعه دید و نگاه من به انتخاب قصهها سه محور اساسی دارد به دور از توهمات افسون گرانه و آن سه محور عبارت است از عشق، هنر و موسیقی، طنز… بدیهی است عشقهایی که در این کتاب به حکایت درآمده بسیار شدید و در زمرهی همان عشقهای افسانهای ست.»
فهرست چند داستانِ کتاب آوردهاند که…
• حکایت خلیفهی صیاد
• حکایت عبدالله بن مُعمَر قیسی
• حکایت هند دختر نُعمان
• حکایت خُزَیمه
• حکایت یونس کاتب
• حکایت شعر سه دختر
• حکایت منادمت شیطان با ابراهیم موصِلی
• حکایت عاشق محروم
• حکایت اعرابی و مروان حکم
• حکایت ضَمَره بن مُغیره
• حکایت اسحق موصلی با شیطان
• حکایت ابراهیم موصلی و غلام
• حکایت محمد بن مبارک
• حکایت طبیب یهودی
• حکایت عاشق و دلاک
در بخشی از کتاب آوردهاند که … میخوانید:
«و از جمله آوردهاند که در عهد خلافت هارونالرشید در بغداد صیادی بود خلیفه نام که بسی بیچیز و پریشان روزگار بود. اتفاقاً روزی از روزها دام برداشته به عادت معهود از بهر صید به کنار دریا رفت. آستین و دامن بر زده دام بگشود. یک بار و دو بار دام در دریا انداخت چیزی در دام نیامد. تا ده بار دام فشرده به دریا انداخت چیزی در دام نیفتاد. بدین سبب تنگدل گشته در کار خود حیران بود و استغفار میکرد و میگفت ماشاءالله کان و مالم یشاءلم. روزیدهنده خدای تعالی است، به یکی روزی بیشمار دهد و عیش و دیگری را تلخ گرداند و کسی را بر او اعتراض نیست. القصه، مرد صیاد در کار خود به فکرت فرو رفت و اندوهی بزرگ بر وی روی داد و این بیت همی خواند:
نعمت منعم چراست دریادریا
محنت مفلس چراست کشتیکشتی
پس از آن ساعتی نشسته سر بر زمین افکند و این دو بیت بر خواند:
لطیف کرمگستر کارساز
که دارای خلق است و دانای راز
یکی را به سر برنهاد تاج بخت
یکی را به خاک اندر آرد ز تخت
پس از آن، با خود گفت بار دیگر توکل بر خدا کرده دام در دریا اندازم، شاید که مرا از فضل خود نومید نگرداند. آنگاه دستها بلند کرده به توانایی هر چه تمامتر دام در دریا انداخت و ساعتی صبر کرد. پس از آن دام بر کشیده سنگینش یافت. خلیفهی صیاد دید که دام سنگین است، نرمنرمش همی کشید تا اینکه دام بیرون آورده دید که بوزینهای لنگ به دام اندر است.»
محمود دولتآبادی متولد ۱۰ مردادماه ۱۳۱۹ و روستای سبزوار و صاحب اثر «کلیدر» است. او را بیشتر بهخاطر همین رمان میشناسد. او داستاننویس، رماننویس، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس سرشناس و موفقی است. دولت آبادی در مدرسهای به نام مسعود سعد سلمان درس خواند و همان جا به ادبیات عامه و رمانهای محلی خود مسلط شد. او مذهب و عقاید دینی را تحت عقاید پدرش آموخت و به واسطهی پدر با ادبیات کلاسیک و شاعران نامی ایران آشنا شد. بعد از آنکه به دوران نوجوانی و جوانی رسید از سبزوار به مشهد رفت و در آنجا با دنیای سینما و ادبیات سینما آشنا شد. بعد از آن فعالیتش در حوزه تئاتر و سینما را افزایش داد و بعد از تسلط نسبی در بازیگری، کار نوشتن را به طور جدی آغاز کرد.
اولین داستانی که منتشر کرد داستان کوتاهی به نام نه شب بود. بعدها بهعنوان کارگردان و بازیگر کارش را ادامه داد و نوشتن را در کنار آن پیش میگرفت. در حولوحوش دههی ۵۰ نوشتن کتاب کلیدر را آغاز کرد. دولتآبادی وقایع و تجربههای زیادی را از کودکی خود وام گرفته است. او رنج و فقر دهقانان را بهخوبی به تصویر میکشد. با اینکه دولتآبادی بسیار نویسنده چیرهدست و قدرتمندی است و توصیفات بینظیر و شخصیتپردازی فوقالعادهای دارد اما اینگونه عمق در نوشتار تنها از تجربهای واقعی بر میآید نه تخیلات نویسندگی. او از تجربیات بومی خود استفادهی بسیاری میبرد و این به خوبی در رمان جای خالی سلوچ و کلیدر مشخص است.
شخصیتهای رمان محمود دولت آبادی کارهایی را میکنند که خود او تجربیاتش را تا حدی داشته است. تجربیاتی مانند کار سخت بر روی زمینهای بیابانی، پینهدوزی هیزمشکنی فرشبافی و … . دولتآبادی خود تجربهای زیسته شده دارد که در رمانش از آن بهره گرفته، با زندگی عشیرهای روستایی آشنا است و همه این چیزها را خودش دیده و حالا دارد برای ما تعریف میکند. چند ویژگی در ساختار کارهای او تکرار میشود. فقر شدید، گرسنگی مفرط، بیکاری و … همگی درونمایه اغلب آثار او هستند. از آثار معروف محمود دولت آبادی میتوان به جای خالی سلوچ، روز و شب یوسف، از خم چنبر، تنگنا، آهوی بخت من، آوسنه بابا سبحان و روزگار سپریشده مردم سالخورده اشاره کرد.
بسیاری از ما با کتاب هزار و یک شب آشنا هستیم و کمابیش حتی اگر داستانهای آن را بهطور کامل مطالعه نکرده باشیم، از موضوع آن مطلعیم یا نام آن را شنیدهایم. اکنون بیش از ۱۶۰ سال از چاپ نخستین ترجمهی عبدالطیف تسوجی از هزار و یک شب میگذرد اما این کتاب هنوز هم طرفداران بسیاری در سراسر دنیا دارد. هزار و یک شب بیش از ۲۸۰ داستان دارد که البته چندین قصهی فرعی نیز در دلِ داستان اصلی جای گرفتهاند.
عبداللطیف طسوجی مترجم، فاضل و نویسندهی دوران قاجار بود. او به فارسی و عربی و علوم دینی تسلط داشت و معلم شاهزاده ناصرالدین میرزا، ولیعهد آن زمان بود. نسخهی ترجمه شدهی کتاب هزار و یک شب در سال ۱۲۶۱ هجری قمری در چاپخانه سنگی تبریز به چاپ رسید.
هزار و یک شب رهآورد سفر قصهها، فرهنگها و تمدنهای مختلف است و پس از «اودیسه هومر» آن را یک داستان جهانی میدانند که کاملاً از سفر شکل گرفته است. هزار و یک شب کتابی است که بیشترین بخش آن در مسیر حرکت کاروانها و کشتیها و در کاروانسراها، میدانها و بازارها میگذرد. افسانههایی که معرکههای قصهگویان خلق شد و دهنبهدهن و نسل به نسل گشت و در این فاصله طی ۱۰ قرن گردآوری و بازنوشت شد و طی قرنهای پانزده و شانزده میلادی با نام « الف لیلة و لیلة» منتشر شد.
کتاب هزار و یک شب برخلاف آنچه گاه تصور میشود تا اواخر قرن هفدهم میلادی در جهان ناشناخته بود و جهانیان کشف آن را مدیون یک کتابشناس و کهنشناس فرانسوی، آنتوانگالان میدانند که از سوی دربار لویی چهاردهم برای شناسایی و خرید سکهها و نشانها و مدالهای شرقی عازم ترکیه (عثمانی آن روز) و سپس خاورمیانه شد و با یافتن نسخهای از ماجراهای سندباد بحری و ترجمه و اقتباس از آن به زبان فرانسوی و سپس تکمیل کل مجموعه زمینهساز شناسایی و کشف الف لیله و لیله و باز کردن جایزهی ابریشمین شرق به روی ادبیات و زندگی غریبان گردید. و هم او سیصد سال پیش نخستین ترجمهی این اثر را در فاصلهی سال ۱۷۰۴ تا ۱۷۱۵ به پایان رساند و پس از او چندین ترجمه به زبان اسپانیایی، ایتالیایی، فرانسوی، آلمانی، انگلیسی و … در اروپا انجام شد و تب داغ این کتاب سراسر جهان را فراگرفت.
هزار و یک شب روایتی از شهرزاد قصهگو است که برای پادشاهی ظالم و مستبد هزار و یک شب قصه میگوید تا بتواند جانِ خود و دیگر دختران را نجات دهد. اما چه اتفاقی افتاد که شهرزاد در چنین شرایطی گیر افتاد و مجبور شد برای حفظ جانش قصه بگوید؟ ماجرای هزار و یک شب از آنجایی آغاز میشود که پادشاهی به نام «شهریار» که در جزیرهای در خاورمیانه فرمانروایی میکرد تصمیم میگیرد که به سفری دور و دراز برای دیدن برادرش برود. کمی از رفتنش نگذشته است که به یاد میآورد هدیهای که برای برادرش تدارک دیده را جا گذاشته است و زمانی که به قصر برمیگردد خیانت همسرش با غلامان قصر را شاهد است.
شهریار که از این اتفاق بسیار خشمگین شده، همسرش و تمامی غلامان را میکُشد و دست به انتقامی بزرگ علیه زنان میزند و هر شب یکی از دختران شهر را به عقد خود در میآورد و تا صبح نشده آنها را به قتل میرساند تا به آنها فرصت خیانتکردن نداده باشد! تا اینکه نوبت به دختر وزیر «شهرزاد» و خواهرش «دنیا زاد» میرسد. شهرزاد که دختر بزرگتر است به پیشنهاد خودش به عقد شهریار درمیآید. شب که شهرزاد قرار است کنار پادشاه بخوابد به او میگوید که عادت دارد هر شب با خواهر کوچکترش قصه تعریف میکنند تا او به خواب برود و از شهریار درخواست میکند که خواهرش به قصر بیاید تا بتواند برای آخرینبار قصهای برای او بگوید. شهریار میپذیرد و شهرزاد در حضور شهریار قصهای را برای خواهرش تعریف میکند اما قصه را ناتمام میگذارد.
شهریار که محسور و غرق قصهگویی شهرزاد شده است؛ برخلاف دیگر دختران به او مهلتی میدهد و کُشتن او را به شب بعد موکول میکند تا بتواند ادامهی قصه را بشنود. شهرزاد با هوش خود و مهارت قصهگوییاش میتواند دل پادشاه را نرم کند و خودش، خواهرش و باقی دختران سرزمین را نجات بدهد. منبع قصههای شهرزاد تخیل خودش و قصههایی بود که پدرش از سفرهای مختلفش بهعنوان وزیر برای او تعریف کرده است.
چرا باید کتاب آوردهاند که را بخوانیم؟
با اینکه هزار و یک شب داستانی بسیار شیرین و خواندنی است اما تقریباً ۳۲۰۰ صفحه دارد. بنابراین اگر فکر میکنید فرصت خواندنِ این کتاب را ندارید اما دوست دارید چند تا از داستانهای مناسب این کتاب را بخوانید، به شما خواندن کتاب آوردهاند که را پیشنهاد میکنیم.
قصههای کتاب آوردهاند که، برخلاف نسخهی اصلی هزار و یک طولانی نیستند و شما میتوانید هر داستان آن را در یک شب یا مدت زمان کوتاهی بخوانید. شما میتوانید با خواندن همین نسخه، چندین داستان جذابِ هزار و یک شب را بخوانید. همچنین این کتاب بسیار مناسب آشنایی جوانان با ادبیات و فرهنگ و تمدن دوران قدیم است.
مروری بر کتاب موزاییک استعارهها: گفتوگو با بهرام بیضایی و زنان فیلمهایش نوشتهی بهمن مقصودلو
«حبس ابد» رمانی عاطفی و حماسی است که زندگی در ایرلند را طی سه دورهی مختلف روایت میکند.
«صبح روز بعد» در عین حال که کتابی درباره سختیها و مشکلات است، مجموعهای الهامبخش از روایتهای تابآوری، شجاعت و بازسازی زندگی در میانه طوفانهای سهمگین به شمار میرود
مقدمهای بر فلسفه
داستانی مهیج و شورانگیز که بهرغم خطی و رئالیستی بودنِ محوری دارای لایههای باز جریان سیال ذهن است.