گسترش: «آنچه میتوان گفت و آنچه نمیتوان» کتابی است به قلم مشترکِ آرونداتی روی و جان کوساک که انتشارات کتاب پنجره آن را به چاپ رسانده است. گفتوگوها و بحثهایی که در این کتاب کوچک آمده طیفی از کانونیترین و بنیادیترین مباحثی است که در ساحت روشنفکری امروز جهان به آن برمیخوریم. از جاسوسی دولتی و تهدیداتی که تکنولوژی متوجه آیندهی دموکراسی میکند تا نقش قدرتهای غربی در جنگهای متأخر در خاورمیانه و نیز اهمیت کنش جمعی و مسئولیت روشنفکرانه در تغییر وضعیت انضمامی جهان امروز. آنچه در خلال این گفتوگوها و جستارهای روشنگرانه میبینیم، رویارویی مستقیمی با این چالشها به زبانی به غایت سرراست و صریح است. چه در بحثهای آرونداتی روی، بهعنوان یکی از مهمترین چهرههای ادبیات و روشنفکری امروز هند و جهان، چه در جستارهای بلند و گفتوگوهای جان کوساک در مقام بازیگر و فعال مدنی، که این کتاب حاصل همت و ابتکار اوست، چه در اطلاعات روشنگرانه و گاه موحشی که از زبان دانیل السبرگ، بهعنوان یکی از چهرههای افسانهای مبارزهی مدنی در فضای روشنفکری جهان میشنویم که افشاگریهایش در مورد جنایات ایالات متحده در ویتنام نقشی تعیینکننده در وقایع سیاسی نیمهی دوم سدهی بیستم داشت، و درنهایت چه در اطلاعات دستاولی که ادوارد اسنودن در مقام قهرمان این کتاب در اختیارمان میگذارد و از مجرای آنها، با منطق مخوف حاکم بر سیاست جهانی امروز آشنا میشویم که بیش از پیش مسئولیت خطیرمان و تعهدمان به مبارزه و تغییر وضعیت را به ما یادآور میشوند.
اگر وظیفهی اساسی روشنفکر را بهقول نوام چامسکی «گفتن حقیقت و افشای دروغ» بدانیم، آنگاه مباحث این کتاب برای «تمامی افراد» و تحت «هر شکلی از نظام سیاسی» در مقام ابزاری برای روشنگری و مبارزه در مقابل «هر شکلی از سرکوب دولتی» مفید و روشنگرانه خواهد بود. چهار چهرهی محوری این کتاب درواقع از حقیقت صحبت میکنند نه از «حقیقتها» و هدف و راهشان نمیتواند سرپوشی بر هیچ شکلی از سرکوب و انقیاد سیاسی باشد. خوانندهی تیزهوش بهخوبی میتواند به تفاوت این نگاه و «غربستیزی شعاری» پی ببرد.
قسمتی از کتاب آنچه میتوان گفت و آنچه نمیتوان:
دان در این مورد صحبت کرد چگونه حتی در ایالات متحده، دولت پلیسی آنقدر به ما نزدیک است که تنها با وقوع یک یازدهم سپتامبر دیگر برقرار میشود: «ما در حال حاضر در یک دولت پلیسی زندگی نمیکنیم، هنوز نه. من در مورد چیزی صحبت میکنم که ممکن است در آینده رخ دهد. متوجه شدم که نباید آن را اینطور بیان کنم… افراد سفیدپوست، متعلق به طبقهی متوسط و تحصیلکرده همچون من در یک دولت پلیسی زندگی نمیکنند… این سیاهپوستان و فقرا هستند که در یک دولت پلیسی زندگی میکنند. سرکوب با نیمه سفیدپوستان، خاورمیانهایها، از جمله هرکسی که به آنها نزدیک است شروع میشود و از آنجا ادامه مییابد… ما دولت پلیسی نداریم. یک یازده سپتامبر دیگر، و بعد از آن معتقدم صدها هزار بازداشتی خواهیم داشت. خاورمیانهایها و مسلمانان در کمپها محبوس یا اخراج میشوند. بعد از یازده سپتامبر، ما هزاران نفر را داشتیم که بدون اتهام دستگیر شدند؛ اما من در مورد آینده صحبت میکنم. دارم در مورد همان اتفاقی که برای ژاپنیها در طی جنگ جهانی دوم رخ داد صحبت میکنم. دارم در مورد صدها هزار نفر که در کمپها محبوساند یا اخراج میشوند صحبت میکنم. فکر میکنم سیستم نظارت بسیار به این مرتبط است. آنها میدانند چه کسی را کنار بگذارند ـ دادهها قبلاً جمعآوری شدهاند.» (وقتی این را گفت تعجب کردم، هرچند نپرسیدم که اگر اسنودن سفیدپوست نبود اوضاع چقدر فرق میکرد؟
ما در مورد جنگ و طمعورزی صحبت کردیم، در مورد تروریسم، و اینکه چه تعریف دقیقی از آن میتوان داشت. در مورد کشورها، پرچمها و معنای میهنپرستی صحبت کردیم. از افکار عمومی و مفهوم اخلاق جمعی گفتیم و اینکه تا چه اندازه میتواند متغیّر باشد و به چه آسانی میتوان آن را دستکاری کرد.
این گفتوگویی نبود که مبنایش پرسش و پاسخ باشد. ما جمعی نامتجانس بودیم. اول، خود من، و سه امریکایی دردسرساز. جان کوساک هم که کل این عمل آشوبگرانه به فکرش رسید و آن را سازماندهی کرد، از سنتی درخشان میآمد؛ سنتی متشکل از موزیسینها، نویسندگان، بازیگران، ورزشکارانی که خریدار این مزخرفاتی که البته به زیبایی بستهبندی شده بود، نبودند.
چه بر سر ادوارد اسنودن خواهد آمد؟ هرگز خواهد توانست به ایالات متحده بازگردد؟ به نظر نمیآید بخت بلندی برای این امر داشته باشد. دولت ایالات متحده ـ دولت پنهان، همینطور هر دو حزب سیاسی اصلی ـ به دنبال آن است که او را بهدلیل ضربهی سختی که در نظرشان به نهادهای امنیتی وارد کرده مجازات کند. (چلسی منینگ و باقی افشاگران را در جایی که میخواهد در اختیار دارد). اگر نتواند او را بکشد یا به زندان بیندازد، باید همهی توان خود را به کار برد تا آسیبی را که وارد کرده و همچنان دارد وارد میکند محدود کند. یکی از راههایش این است که بحث پیرامون افشاگری در مسیری که مناسب آن است، کنترل شده، به کار گرفته شده و هدایت شود و تا حدی موفق به انجام این کار شده است.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»
وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
درباره کتاب «شتابان زیستن» بریژیت ژیرو
معرفیر رمان «قلمرو برزخ» اثر نونا فرناندز