نگاهی به کتاب «هنر رهایی از رنج»
گسترش: کتاب «هنر رهایی از رنج»، نوشتهی آدیا شانتی، به همت نشر ترنگ به چاپ رسیده است. آدیا شانتی از ما میخواهد دست از کشمکش با زندگی برداریم و کاملاً پذیرای بیداری معنوی شویم: یعنی پایان دادن به توهم و کشفِ هستی ذاتی خود. او در پانزده سالی که آموزگار معنوی بوده، متوجه شده است که هرچه آموزهی معنوی سادهتر باشد، قدرت آن برای تغییر زندگی ما بیشتر است. او در کتاب «هنر رهایی از رنج»، با بررسی گامبهگام مفاهیم زیر، بینشهای اساسیای را که «انقلابی در نحوهی ادراک زندگی» ایجاد میکنند در اختیار ما قرار میدهد.
نویسنده میگوید: اخیراً داشتم به سالها تدریسم فکر میکردم. یکی از چیزهایی که متوجهش شدهام این است که تأثیرگذارترین مؤلفهی هر آموزهی معنوی اصول بنیادی و پایههای آن است؛ همچنین آنها را سادهتر از هر چیز دیگر میتوان فراموش کرد، چون ذهن ما، طبیعتاً گرایش دارد وارد پیچیدگی شود. ذهن اعتقاد دارد هرچه چیزی ظریفتر و پیچیدهتر باشد، دقیقتر میتواند واقعیت را منعکس کند؛ اما من در طول سالها تدریس فهمیدهام که بنیانهای هر آموزه تأثیرگذارترین مؤلفهی آن هستند. منظور از این بنیانها مؤلفههای اساسی آموزه است که قدرت حقیقی را برای کمک به ایجاد تحول در زندگی ما دارند.
این مشاهده یکی از انگیزههای اصلی برای شکلگیری این کتاب بوده است: ارائهی مؤلفههای بنیادی آموزههایم، چون همچنان آنها را مهمترین جنبهی کارم میدانم. بخشهای ظریفتر و پیچیدهتری از این آموزهها وجود دارند، اما من بارها و بارها متوجه شدهام که آنها اهمیت زیادی ندارند. درواقع، هرچه آموزهای سادهتر باشد، قدرت و تأثیرگذاری آن بیشتر است. ذهن ما بهسختی این موضوع را باور میکند: چگونه ممکن است چیزی بهغایت ساده آنقدر قدرتمند باشد؟ اما من با بررسی مؤلفههایی اساسی اینکه چرا رنج میبریم و چگونه زندگی را از دریچهی جدایی نگاه میکنیم، همچنان، میبینیم که اینها بدون شک تحولآفرینترین جنبههای این آموزهاند.
اما فراسوی هر آموزهای، برجستهترین جنبهی هر زندگیِ معنوی رحمت الهی است. رحمت الهی چیزی است که وقتی بر ما نازل میشود که به نوعی خودمان را حاضر ببینیم، وقتی قلب و فکرمان باز باشد و مشتاق باشیم این احتمال را بپذیریم که ممکن است چیزی را که فکر میکنیم میدانیم، ندانیم. در این وقفهی ندانستن، در تعلیقِ هر گونه نتیجهگیری، مؤلفهی دیگری از زندگی و واقعیت ممکن است خود را نشان دهد. این همان چیزی است که آن را رحمت الهی مینامم. این همان لحظهای است که میگوییم «آهان!»، لحظهی شناخت، زمانیکه چیزی را میفهمیم که قبلاً هرگز تصور آن را هم نمیکردهایم.
آموزههای این کتاب روشهایی ساده برای قرار گرفتن در معرض رحمت الهیاند، تا خودمان را در معرض آن نور اسرارآمیزی ببینیم که وارد آن لحظات پنهان و ساکت میشود. این نور انقلابی در نحوهی ادراک ما از زندگی ایجاد میکند، انقلابی که سهم بسزایی در کمک به پایان دادنِ رنج و کشمکشی دارد که بشر هر روزه با آن دست به گریبان است.
قرار نیست آموزههای این کتاب اطلاعاتی باشند که به ذهن بسپارید، بلکه عمیقاً باید در آنها تأمل کنید تا ببینید آیا میتوانید حقیقت را در تجربهی خود پیدا کنید. به این منظور، باید مشتاق باشید از سرعت خود بکاهید، حتی توقف کنید و کاملاً آنچه را میشنوید به گوش جان بسپارید، چون درنهایت، حقیقتِ هیچ آموزهای را هرگز نمیتوان با کلمات یافت، بلکه حقیقت آن است که درون خودمان آشکار میشود. با چنین کندوکاوی، آموزهها جزئی از وجود ما میشوند و وقتی آموزهای جزئی از وجود ما شد، وقتی آنچه آن آموزه به آن اشاره میکند در وجود خودمان تجربه کردیم، بیداری ما رخ میدهد و با نگاهی کلی و بهوحدترسیده به زندگی نگاه میکنیم، نگاهی که در پایان، عمیقترین اشتیاق و آرزوی قلبی بشر را هدف قرار میدهد.
قسمتی از کتاب هنر رهایی از رنج:
در زندگی ما، چه چیز بیشتر از سکوت مورد غفلت قرار گرفته است؟ از چه چیز بیشتر از سکوت فرار میکنیم؟ بسیاری از ما ترجیح میدهیم به جای تجربهی این سکوت، محکم به مفاهیم، عقاید و نظرات خود بچسبیم، یعنی همان چیزهایی که ما را از حقیقت، واقعیت و زندگی دور میکنند. ما انرژی زیادی صرف میکنیم تا از این سکوت فرار کنیم، اما سکوت زمینی است که بیداری از آن سبز میشود، زمینی که از آنجا میتوان این حالت خودخواهانهی خودآگاهی را تغییر داد و از این اعتقاد به جدایی بیرون آمد. از اینها گذشته، درنهایت، جدایی تنها یک عقیده است. داستانی است که در ذهن ما ساخته شده است.
منظورم این نیست که باید سعی کنیم ساکت شویم، بلکه باید سکون را تمرین کنیم. اگر بهراستی میخواهید ساکت و ساکن شوید، فقط به خودتان اجازه دهید ببینید که همهی اندیشههایی که در سر شما هستند فقط داستاناند. آنها داستانهای خوب یا بد نیستند. آنها درست یا غلط نیستند. ذهن ما داستانگوست و ما را از سکوت، از آرامشی که همیشه حاضر است، دور نگه میدارد. اغلب، ذهن ما داستانگوی خوبی است و مواقع دیگر، بهراستی، داستانگوی بدی میشود، اما درنهایت، این ذهن فقط داستان میگوید و داستان واقعیت ندارد… درواقع، حقیقی نیست.
سکوت چیزی است که ما را خلع سلاح میکند و به این علت است که اغلب از آن فرار میکنیم. جامعهی ما جامعهای است که در آن داریم بیشتر و بیشتر ذهن خود را به صدا مشغول میکنیم. هفتهی گذشته در بزرگراه، در حال رانندگی بودم و نگاهم به دستهای از دانشآموزان دبیرستانی افتاد که از مدرسه به خانه میرفتند. همهی آنها تلفن داشتند. هفت یا هشت نفر بودند و هر کدامشان یا داشت با تلفنش صحبت میکرد یا پیام میداد. هیچ کدام با آدمها با محیط پیرامون خود تعاملی نداشت. اندیشیدم: «احمقانه است! دستهای از آدمها دارند با هم به خانه میروند، اما درواقع، ارتباطی با هم ندارند.»
به نقطهای رسیدهایم که سکوت و لحظهی حال پیشِ رویمان آنقدر ما را وحشتزده کرده است که حتی وقتی با هم هستیم، نهایت تلاش خود را میکنیم تا مطمئن باشیم مشغولیم.
هنر رهایی از رنج را سمانه کاظمی گرکانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۵۱ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۸۰ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»
وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
درباره کتاب «شتابان زیستن» بریژیت ژیرو
معرفیر رمان «قلمرو برزخ» اثر نونا فرناندز