کافه بوک: در طول قرنهای پیدرپی دانش و آگاهی همواره مورد ستایش و تمجید بوده و هست، از جملات زیبای قدیمی که در رسای علم هستند بگیرید تا جایگاه اجتماعی افراد تحصیل کرده در دوران جدید. اهمیت این موضوع در دنیای امروز هم غیر قابل انکار است و منشأ همه مشکلات را از جهل و نبود آگاهی میدانند. در کتاب اشتباق به جهل به این موضوع پرداخته شده که آیا واقعا جهل و نادانی بد و نامطلوب است؟ شاید. شاید هم نه.
شاید بهتر باشد درباره برتری آگاهی بر جهل یا برعکس، در هر زمینهای به صورت جداگانه نظر بدهیم تا آنکه بخواهیم به صورت کلی ادعایی را مطرح کنیم. برای مثال اگر از افرادی که متحمل درد و رنج فراوانی در گذشته شدهاند بپرسیم که دوست دارند آن خاطرات را به یاد بیاورند یا نه، احتمالا خواهند گفت که با فراموشکاری در آن زمینه مشکلی ندارند، مانند بسیاری از آسیبدیدگان جنگی یا قربانیان تجاوز. اشتیاق به جهل جنبه دیگری هم دارد مانند آنجاهایی که برخی انسانها در جهت حفظ نظم موجود حاضرند چشم بر حقیقت ببندند.
در قسمتی از متن پشت جلد کتاب اشتیاق به جهت آمده است:جهل، چه فعالانه باشد و چه منفعلانه، آگاهانه یا ناآگاهانه، همیشه بخشی از شرایط بشری بوده است. چیزی که در دنیای پساحقیقت و پساصنعتی ما رخ داده، این است که ما اغلب مقهور جریان مداوم اطلاعات و سوءاطلاعات میشویم. گاهی به نظر میرسد تمییز دادن حقیقت از دروغ محال است و در نتیجه ایدهی تخصص پس زده میشود و تعداد کسانی که تصمیم میگیرند ندانند افزایش مییابد. مخاطرات چنین وضعیتی واضح است، اما سالکل مفروضات ما را به چالش میکشد و میگوید جهل شاید سویهی مثبتی هم داشته باشد و با توجه به نقش جهل در جامعه، ممکن است بتوانیم دانش را به جایگاه اصلی خود برگردانیم.
رناتا سالکل متولد ۱۹۶۲ اهل اسلوونی است و پژوهشگر ارشد موسسه جرمشناسی دانشکده حقوق در دانشگاه و همچنین فیلسوف و جامعهشناس است. رناتا در سال ۲۰۱۰ برنده عنوان «زن دانشمند سال اسلوونی» و در همان سال از طرف روزنامه «دلو» نامزد دریافت جایزه «شخصیت سال» اسلوونی شد. کتابهای او بسیار مورداستقبال قرار گرفته و به ۱۵ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
کتاب اشتیاق به جهل با عنوان فرعی «چیزهایی که تصمیم میگیریم ندانیم و چرایی آن» پیرامون جهل و ماجراهایش در طول تاریخ و اکنون به بحث پرداخته و تحلیل میکند که چطور و چرا به این ذلت دچار شدهایم که با وجود دانش گسترده و عمومی در جهان، میل به نادانی و انکار دانایی و دانایان و تقبیح متخصصان و جستوجوگران دانش و حقیقت، به این حد گسترش یافته است.
در کتاب مطرح میشود که هر عصر جهل خاص خود را دارد و هر کس در طول زندگیاش به نوعی اشتیاق به جهل دارد. در کل افراد در زیست روزمرهی خود از اَشکال متنوع نادانی محافظ یا جهل خودخواسته سود میبرند. البته جهل مراحل و درجات مختلفی دارد که در کتاب دستهبندی جالبی از آن ارائه شده است. براساس دانش و تجربیات نویسنده، جهل در شش طبقهبندی قرار میگیرد که چنین است:
۱. تمام چیزهایی که ما میدانیم که نمیدانیم.
۲. چیزهایی که نمیدانیم که نمیدانیم.
۳. چیزهایی که تصور میکنیم میدانیم اما نمیدانیم.
۴. چیزهایی که نمیدانیم که میدانیم.
۵. تابوها
۶. انکارها
اما به طور خلاصه میتوان جهل را به دو دسته جهل منفی و مثبت تقسیمبندی کرد. به عنوان مثال والدین در تربیت فرزندانشان از روش نادیده گرفتن کارهای نادرست استفاده میکنند، عشاق چشم خود را بر ضعفهای معشوق خود میبندند، کارمندان برای حفظ روحیه تیمی از حقوق همکارانشان پرسوجو نمیکنند و مثالهای از این قبیل. این جهل مثبت نوعی قابلیت ذهنی است که با نادیده گرفتن بخشی از اطلاعات به ما اجازه میدهد در دنیای پیچیده بیرون منعطف باشیم، راحتتر تصمیم بگیریم و سریعتر دست به عمل بزنیم.
اما شکل منفیتر و شاید مهمتر جهل، جهل به مثابه حماقت محافظ است. جهل در این جا شبیه به نوعی استعداد غریزی و نیروی روانی است که با وجود دیدن نشانههای آشکار درباره تغییر وضع موجود آن نشانهها را انکار میکند. نمونههای این نوع انکار میتواند از خودفریبی درباره مشکلاتمان باشد، تا نادیده گرفتن لکههای نفتی توسط بریتیش پترولیوم و بروز فاجعه در خلیج مکزیک تا لاپوشانی خطر کرونا توسط رهبران جهان در اوایل پاندمی کرونا. اما متاسفانه در این که علت چنین انکاری چیست، بحث زیادی در کتاب وجود ندارد.
کتاب محتوایی جامعهشناسانه دارد و مثالهای کارآمدی از روابط مردم با یکدیگر و جوامع میزند که بعضی از آنها تلنگرهای خوبی به خواننده میزند که تا چه حد به جهل خویشتن آگاهی دارد و تا چه اندازه این جهل خودخواسته سودمند است. نویسنده در قسمتی از کتاب اشتیاق به جهل مینویسد:
اگر قابلیت تجاهل بخشی ضروری از روابط صمیمانه و اجتماعی باشد، فقدان این قابلیت اغلب در سایر عرصههای زندگی ما مشکلات بسیاری میآفریند. اما باید بدانیم که دروغ آگاهانه فریبی تعمدی است اما انکار مقاومتی ناخواسته است و نباید این دو را با هم خلط کرد.
در کتاب از جنگ و تأثیرات روانی آن بر مردم گفته میشود، از مردم جنگزدهای که با تلاشی مذبوحانه برای ادامه دادن به زندگی، خاطرات تلخ خود را سرکوب میکنند. در ادامه نیز درباره ژنتیک و رازهای بدن، انکار بیماری، عشق، ترس نادیده گرفته شدن و توهم کلانداده مطالبی آورده شده است.
جهل و انکار عوامل بسیار مهمی در مسائل مربوط به سلامتیاند، برای مثال انکار، مکانیسم دفاعی ناخودآگاهی است در برابر هراس از مرگ یا بیماری یا حفظ فانتزیهای عشق. جهل تاکتیکی است برای اجتناب از مسئولیت و گاه جهل به نحوی محافظت کننده از فرد جاهل است مثل استراتژی «توقف جرم» که جورج اورول در کتاب ۱۹۸۴ خود از آن نام میبرد. یعنی استعداد جلوگیری از هر اندیشهی خطرناکی در همان نطفهاش، انگار که غریزی باشد.
به دو شیوه می توان به جهل اندیشید. معنایی که ما از این واژه منظور می کنیم، به فقدان دانش یا فقدان میل به دانستن مربوط می شود؛ در عین حال معنای دوم معطوف به روابط است، مثلا ما تصمیم می گیریم رفتار یا فرد خاصی را نادیده بگیریم یا از توجه به آن سر باز زنیم.
ما اغلب از جست وجوی دانش تجلیل میکنیم؛ بااین حال میل به ندانستن به همان اندازه برای بقای ما اهمیت دارد. چشم بستن، ندیدن چیزی، یا به یاد نیاوردن چیزی که دردناک یا مواجهه با آن دشوار بوده، استراتژیهایی است که افراد با اشتیاقی از آنها استقبال میکنند که با اشتیاقشان در جستوجوی دانش برابری میکند.
اگر بگوییم عشق کور است بیراه نگفتهایم. در گیرودار عاشقی، خیلی واضحدیدن دیگری ممکن است فانتزی را به خطر بیاندازد، بنابراین عاشق ها چشم خود را میبندند تا شور خود را زنده نگه دارند.
ما اغلب از جستجوی دانش تجلیل میکنیم، با این حال میل به ندانستن به همان اندازه برای بقای ما اهمیت دارد. چشم بستن، ندیدن چیزی یا به یاد نیاوردن چیزی که دردناک یا مواجهه با آن دشوار بوده، استراتژیهایی است که افراد با اشتیاقی از آنها استقبال میکنند که با اشتیاقشان در جستوجوی دانش برابری میکند.
در عصری که بسیاری گلهمندند به رسمیت شناخته نمیشوند، این اضطراب متقلب که برای فرد دچار، بسیار دردناک است، میتواند برای عموم جامعه رهاییبخش باشد، چون امکان به چالش کشیدن ایدئولوژی موفقیت و بازشناسیای را فراهم میکند که تداوم نولیبرالیسم وابسته به آن است.
در عصری که اطلاعات ظاهرا نامتناعی در اینترنت در دسترس است، سخت میتوان فقدان دانش را تصدیق کرد چون همه فرض میگیرند که با کمک موتورهای جستوجو مانند گوگل هیچ بهانهای برای ندانستن چیزی وجود ندارد. در نتیجه، همهکس استاد همهچیز فرض میشوند.
با اینکه موتورهای جستجو در دسترسی به اطلاعات، به افراد زیادی کمک میکنند، کاربران به ندرت مجبور میشوند درباره چیزی که یاد میگیرند غور و تفحص کنند، چون با پاسخ بیشتر سوالات فقط یک کلیک فاصله دارند. اینترنت امکانهای وسیع و جدیدی برای کسب اطلاعات فراهم کرده، اما از توانایی ما در تحمل اضطراب ناشی از درک نکردن هم کاسته است.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»
وی سه شرط لازم برای زیستن سیاسی را؛ شاد بودن، مسئولیتپذیری و سیاسی فکر کردن میداند.
درباره کتاب «شتابان زیستن» بریژیت ژیرو
معرفیر رمان «قلمرو برزخ» اثر نونا فرناندز