گسترش: کتاب «تاریخ شش هزار ساله شهرنشینی» نوشتهی مونیکا ال. اسمیت به همت نشر جمهوری به چاپ رسیده است. در تاریخ جوامع بشری، پیش از شهرها، فقط مجموعهای از روستاها متشکل از خانوادههایی کموبیش مشابه با حداقل تنوع قومی یا اجتماعی دیده میشد که مشغول کشاورزی و گلهداری بودند. خانهها نیز مشابه هم بودند، بهجز خانهی رئیس یا کدخدا که ممکن بود کمی بزرگتر باشد یا لوازمی داشته باشد که به ساکنان برای رفعورجوع کارهای رهبری و درمان بیماران کمک کند. کدخدایان رازهایشان را حفظ میکردند: کسی اجازهی دیدن یا دست زدن به آن لوازم را نداشت و حتی گاهی از وجود آنها اطلاع نداشت. بقیهی مردم، کارهای روزمرهی خود را انجام میدادند و همگی مجموعهی سادهای از لوازم و غذاها را داشتند. آن لوازم، محکم و معقول و با سبک و تزئیناتی بودند که از آزمایش زمان خود سربلند بیرون آمده بودند. تعاملات اجتماعی نیز محکم و معقول بودند. احتمالاً در جوانی به سفرهایی میرفتند که گاهی مراسم عروسی در فاصلهی دور یا سفر زیارتی بود که ممکن بود یکبار در عمرشان صورت گیرد و کمی خوش میگذرانند، اما بیشتر عمرشان در فضاهایی سپری میشد که همه همدیگر را میشناختند. در سکونتگاههای کشاورزی مدرنی که مردم در سراسر جهان ساختند جنبوجوش کمی درون جامعه وجود داشت و ورود افرادی جدید به این جامعه محدود و اندک بود. مردم تمام زندگی خود را در جمع افرادی همیشگی میگذراندند و تقریباً همه با هم خویشاوند بودند. چهرههای جدید تنها زمانی ظاهر میشد که ازدواجی صورت میگرفت یا دستفروشان دورهگرد با کالاهای خود وارد این جامعه میشدند. آشنایی معیار همیشگی سنجش روابط انسانی بود و به غریبهها با احتیاط و نگرانی نگاه میشد.
شهرهایی مانند روم و شیآن و هر کلانشهر باستانی دیگر تغییری چشمگیر در نحوهی ارتباط انسانها با محیط خود و با یکدیگر را به تصویر میکشیدند. در سکونتگاههای شهری ناآشنایی به معیار روابط انسانی تبدیل میشد. شهرهای اولیه از بزرگترین روستاهای خانوادگی نیز بزرگتر بودند و افرادی که به آن سکونتگاهها نقلمکان میکردند مجبور بودند بدگمانی دیگران را از همان روز اول در خود سرکوب کنند. مردم میبایست خود را با محلههای شلوغ و پرجمعیتی وفق میدادند که قبلاً هرگز ندیده بودند، آنها مجبور بودند با سایر تازهواردان در خصوص روابط آیینی و سیاسی مذاکره کنند و ناهماهنگیهای همیشگی ناشی از تعامل با افرادی از فرهنگها، زبانها و آداب و رسوم متفاوت را بپذیرند. برخورد با غریبهها به بخش تکراری زندگی روزانه تبدیل شد و دیگر منحصر به اضافه شدن گاهوبیگاه یک تازهعروس یا تازهداماد نبود. با ایجاد فرصتهای جدید مردم به داخل و خارج از شهر نقل مکان میکردند. همانطور که ساکنان شهری مشغول به کار و بازی و خرید بودند، باید فهرست روابط خود را همواره بهروز میکردند.
زندگی اجتماعی شهری و روحیهی کارآفرینی مرتبط با مهاجرت، حلقهی بازخوردی را به وجود آورد که افرادی را که بهدنبال بهبود وضعیت خود بودند، بیشتر و بیشتر فریب میداد. پیش از شکلگیری شهرها، طبقهی متوسطی وجود نداشت که به تعریفِ گروهی متشکل از افرادی بپردازد که درآمد و توانایی پشتیبانی از فعالیتهایی فرای محدوده زندگی پایه و ساده و همچنین توانایی سرمایهگذاری در مسکن و اشیا و آموزشوپرورش را داشتند. پیش از ایجاد شهرها، زیرساختی وجود نداشت؛ یعنی همهی آن لولهها و بزرگراهها و زهکشیها که ناگهان بهعنوان راهی برای اتصال منطقی گروههای بزرگ مردمی لازم شد. و پیش از تأسیس شهرها، حتی غذای بیرونبر هم وجود نداشت! همهی اینها فقط و فقط با ایجاد شهرها اختراع شدند و همه، با هم و کنار هم هستند: طبقهی متوسط، اشیا، شبکههای فیزیکی اتصال و زبالهها. گویی یک ظرفیت فروخورده برای تمامی آن موارد وجود داشت که به طریقی در آگاهی جمعی ما رمزگذاری شده و بیصبرانه منتظر فرصتی برای فوران بود.
رشد و موفقیت شهرهای مدرن نشان میدهد انسانها در مناطق شهری پیشرفت میکنند. در طول میلیونها سال نیاکان ما بهصورت پراکنده در طبیعت و در کلبههایی محقر در روستاهایی زندگی میکردند که همه یکدیگر را میشناختند. واضح است که آن زندگی ساده و صادقانهی روستایی برای نیاکان شهری ما کافی نبود. با وجود اینکه انسانها به تمام لوازم ضروری بقا دسترسی داشتند، چیزهای بیشتر و معنادارتری میخواستند که در روستاها میسر نبود: شور ناشی از جمعیت، هیجان نوآوریهای جدید و امتحان غذاهای جدید و جذابیت دلهرهآور، ملاقات شریک عشقی در فراسوی مرزهای روستا و…
کتاب حاضر سیری شش هزار ساله در تاریخ شهرنشینی را واکاوی میکند.
قسمتی از کتاب تاریخ شش هزار سالهی شهرنشینی:
وقتی در خیابانهای شهر قدم میزنید، با اینکه آنها را نساختهاید و فقط استفادهکننده هستید، آن را از آن خود میکنید. مهم نیست چه کسی مسیر را تعیین کرده یا چند سال پیش این کار را کرده یا در آن زمان به چه چیزی فکر میکرده است. جادهها و پلها و پیادهروهای شهر، به شکلی که در حال حاضر وجود دارند، شما را قادر میسازند تا کارهایی را که میخواهید انجام دهید: تهیهی کالاها و خدمات مورد نظر، سفر به محل کار یا تحصیل و ارتباط برقرار کردن با خانواده و دوستان. حتی اگر برای جابهجایی در سطح شهر از حملونقل عمومی یا تاکسی یا وسیلهی نقلیه شخصی خود استفاده کنید، لحظاتی وجود دارد که خودتان، مثلاً از یک مغازه به محل کار تا کافیشاپ تا سالن بدنسازی راه میروید. شما با غریبهها احاطه میشوید؛ برخی از آنان با شما هممسیرند، یا ورود شما همزمان با خروج آنهاست. یا بسیار ناگهانی و سریع از جلوی شما حرکت میکنند و رد میشود. اینها همه بخشی از زندگی شهری بوده و مهر تأییدی است بر اینکه هر کاری انجام میدهید و هرجا که میروید، به اندازهای مهم است که دیگران هم بخواهند انجام دهند.
تاریخ مطمئناً در مسیرهای شهری مورد استفاده نقش دارد و جادهها و خیابانهای ما، نتیجهی برخی مکالمات دیرین است که اکنون در زیر پای ما قرار دارد. در برههای از زمان، بحث شدیدی در مورد اندازهی خیابان یا عرض پیادهرو وجود داشت (یا اینکه اصلاً پیادهرویی به عنوان راهی برای اولویتبندی تردد وسایل نقلیه و جلوگیری از ورود عابران پیاده وجود دارد.) همچنین در خصوص چگونگی آسفالت کردن خیابانها و متصدیان آن و نحوهی پرداخت حقالزحمهی آنها نیز صحبتهایی صورت گرفت. بعضی از مسیرها قابلتوجه هستند و از تغییرات تکنولوژیکی زمان فراتر میروند، مانند خیابانهای وسیع شهرهای خودمان که برای ترافیک عهد عتیق طراحی شده بودند، اما اکنون ماشینها و اتوبوسها را با سهولت حمل میکنند. مسیرهای تکفناوری، مانند خطوط ریلی، میتوانند با ایجاد تقاطعهای جدید باعث رشد شبکه شوند؛ در خود مسیر، فناوریهای لوکوموتیو مدام از زغال سنگ به دیزل و سپس به الکتریکی تغییر میکنند و وقتی قطارها کاملاً از خطوط ریلی استفاده نمیکنند، آثار آنها هنوز یک مسیر مستقیم در شهر ایجاد میکند که میتواند به مسیرهای پیادهروی و دویدن تبدیل شود. فناوریهای جدید، مکالمات جدیدی در پی دارند: دوچرخههایی که تنها حدود یک قرن پیش اختراع شدهاند، درحالیکه در شهرهای اروپایی ـ آمریکایی حضور دارند، در حال ناپدید شدن از مناظر شهرهای آسیا هستند. در پاسخ به حضور آنها، که نهتنها کارایی حملونقل، بلکه پیامهای اخلاق سلامت و محیط زیست را نیز در دل خود دارد، هماکنون مهندسان در حال ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری و پارکینگ مخصوص در فضاهایی هستند که پیشتر برای اتومبیلها اولویت داشت. اخیراً اسکوترهای برقی و تکچرخها گفتمان جدیدی (و جنجالهایی) به راه انداختهاند: آیا قرار است با آنها بهعنوان وسیلهی نقلیه یا شکل پیشرفتهای از حرکت عابر پیاده رفتار شود و بنابراین آیا به خیابان تعلق دارند یا پیادهرو؟
تاریخ شش هزار ساله شهرنشینی را قدیسه توکلی معین ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۸۶ صفحهی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.
نگاهی به کتاب «نقطههای آغاز در ادبیات روشنفکری ایران»
معرفی کتاب «دربارهی رنج بشر»
کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»