img
img
img
img
img

فلسفه‌ی پرندگان

سیدحسن اسلامی‌اردکانی

اعتماد: زندگی حیوانات برای ما رازآمیز، الهام‌بخش و دستمایه تعلیم اخلاقی بوده است. در دل سنت‌های مختلف غالبا حیوانات در مقام معلم یا شاهد بحث حضور دارند، از افسانه‌های ازوپ یونانی تا داستان‌های بیدپای هندی و با نثر فنی آن کلیله و دمنه به نحوی نشان می‌دهند که از حیوانات خیلی چیزها می‌توانیم بیاموزیم. در قرآن هم از فهم عقلانی پرندگان و مورچگان، سخن رفته است.
اما همه اینها متعلق به زمانی است که حیوانات موجوداتی باشعور به شمار می‌رفتند که از قضا «زبان‌بسته» بودند. ولی از دکارت به بعد حیوانات تبدیل به «ماشین» شدند و در نهایت در جامعه ما به «فرآورده‌های گوشتی» تبدیل شده‌اند. در این فضایی که فقط ما انسان‌ها گویی «تافته جدابافته آفرینش» هستیم، آیا باز می‌توان از حیوانات و به خصوص پرندگان چیزی آموخت؟
کتاب فلسفه پرندگان (فیلیپ دوبوآ و الیز روسو، ترجمه کاوه فیض‌اللهی، تهران، فرهنگ نشر نو و آسیم، ۱۴۰۰، ۱۹۰ ص. مصور)، به پرسش ما پاسخ مثبت می‌دهد. این کتاب که حاصل مطالعه، پژوهش، و مشاهده یک پرنده‌شناس و یک روزنامه‌نگار فلسفه‌خوانده است، سرشار از نکته‌های ناب درباره پرندگان است که اگر جایی نقل کنیم ممکن است فکر کنند داریم شوخی می‌کنیم. برای نمونه، پرندگان نه تن‌ها دارای زبانی برای گفت‌وگو با هم هستند، افزون بر آن «لهجه» هم دارند و این لهجه به آنها کمک می‌کند تا مثلا سهره اصفهانی از سهره مازندرانی متمایز شده و هیچ پرنده بیگانه‌ای نتواند وارد گروه شود.
این کتاب در قالب قطعات کوتاه چند صفحه‌ای و به استناد پژوهش‌های انجام شده بر پرندگان و با مسلم گرفتن نظریه تکاملی داروین، به ما «اشرف مخلوقات» نشان می‌دهد که چگونه می‌توان درس‌های بسیاری از پرندگان آموخت.
برخی پرندگان حس جهت‌یابی حیرت‌انگیزی دارند. گیلانشاه حنایی، با وزن ۲۵۰ گرم، فاصله آلاسکا تا نیوزیلند را یعنی بیش از یازده هزار کیلومتر را با سرعت ۷۲ کیلومتر در ساعت پیوسته و بی‌وقفه پرواز می‌کند. درست یک هفته پرواز می‌کند و نوبتی بخشی از مغزش را می‌خواباند و همزمان که پرواز می‌کند، خواب است. دست آخر درست به همان لان‌های که سال پیش در آن بوده است، باز می‌گردد. ما نیز با ایجاد عادت‌هایی مانند توجه به تغییرات فصل‌ها و طبیعت و بیدار شدن در نیمه‌شب و دیدن ماهتاب، می‌توانیم مانند پرندگان به پیرامون خویش توجه کنیم و شاعرانگی را به زندگی خود راه دهیم.
همچنین برخی پرندگان خلاقانه عمل می‌کنند و هنر را وارد زندگی خویش می‌سازند، مثلا پرندگان نر برای جلب نظر پرنده ماده آواز می‌خوانند. این آوازها برای ما یکسان هستند و ما قادر به تشخیص تفاوت‌ها آن نیستیم. اما در واقع، موفق‌ترین پرندگان در جلب ماده کسانی هستند که بهترین لانه را بسازند یا زیباترین آواز را بسرایند یا زیباترین پر و بال را داشته باشند. اینجاست که آنها در بازار رقابت دست به خلاقیت می‌زنند، گاه با تغذیه خاصی رنگ‌های متنوعی به پر و بال خود می‌دهند و گاه در مقام رقابت با حریفان دست به بداهه‌سرایی می‌زنند و آوازهایی می‌خوانند که از آواز حریفان متفاوت و گاه پیچیده‌تر است.
فقط ما انسان‌ها تشنه قدرت نیستیم، پرندگان نیز گاه برای رسیدن به قدرت جان می‌دهند. برخی مرغ‌ها به جای لذت بردن از زندگی و خوردن و نوشیدن، زندگی خود را صرف نوک زدن مرغ‌های دیگر و اثبات برتری خود می‌کنند. حال آنکه برخی مرغ‌های دیگر، بی‌سر و صدا در پی زندگی خود هستند. بازی قدرت ما را از لذت‌های زندگی باز می‌دارد. وقتی کسی می‌کوشد با قربانی کردن خیلی چیزها به قله برسد، کس دیگری منتظر است تا او را به زیر بکشد.
این کتاب آسان‌یاب و خوشخوان نکات بسیاری به ما می‌آموزد و ما را به سمت «فروتنی» که بهترین نشانه هوش است، راهبری می‌کند.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  یک اطلس اخلاق کاربردی

مروری بر کتاب «مسائل اخلاقی معاصر»

  راهنمای عملی نمایش‌نامه‌نویسی

نگاهی به کتاب «نوشتن برای صحنه»

  مضامین نهفته‌ی دست تاریک، دست روشن

نگاهی به داستانِ کوتاهِ «دست تاریک، دست روشن»

  تو آزادی، برای همین است که گم شده‌ای!

نگاهی به کتاب کتاب «تعقیب هومر»

  اگر ما بودیم چه می‌کردیم؟

مروری بر رمان «دود»