مهر: چرا باغها تا این حد برای مردم مهم و ارزشمند هستند؟ این پرسش، حس کنجکاوی را بر میانگیزد، دیوید کوپر در کتاب “فلسفه باغها” به دنبال پاسخ آن است. با وجود عشق و علاقهای که در تمدن انسانی کهن و نو، شرقی و غربی، به باغها وجود داشته است اما جالب است که این مسئله در فلسفه جدید مورد بی اعتنایی قرار گرفته است.
با این وجود چیزی به اسم فلسفه باغها وجود دارد. این مسئله علاوه بر آنکه به تنهایی موضوع جذابی است، این را هم یادآور میشود که مضمون زیبایی شناسی، وسیعتر از هنرهای زیباست، یادآور میشود که اخلاق فقط منحصر به رفتارها و دستورالعملهای اخلاقی نیست بلکه شامل “زندگی خوب” نیز میشود.
دیوید کوپر باغ را نه از منظر طبیعت و نه از منظر هنر بلکه به عنوان یک “پدیده ویژه انسانی” مورد ارزیابی قرار داده است. او اهمیت انواع ” اعمال باغی” را بررسی میکند و نشان میدهد که نه فقط باغ بودن باغ بلکه اعمالی که جان میدهد در باغ انجام شوند، که شامل فعالیتهای اجتماعی و متفکرانه میشود، در تحقق یک زندگی خوب نقش دارند.
کوپر انواع معانی و مضامین و کارکردهایی را که باغ دارد مورد مشاهده قرار داده است، از بازنمایی طبیعت برای بیان احساسات، تا اهمیت تاریخی آن برای نمادسازی رابطه معنوی با جهان.
این کتاب را نشر نی با ترجمهی شیرین کریمی منتشر کرده است.
اثری، حاصل سالها فکر و مطالعه، و پاسخی عمیق و بنیادی به پرسشهای پیرامون ماهیت، نقش و جایگاه زن در روند ساختن هویت و حقیقت انسانی.
«سرزمین زیکولا» قانونی سخت و منصفانه دارد.
آیا میتوان جنون را نه به عنوان بیماری، بلکه به عنوان شیوهای برای مواجهه با دردهای وجودی تفسیر کرد؟
بوکاک استدلال میکند که روانکاوی فروید میتواند بهعنوان لنزی برای تحلیل انتقادی جامعهی مدرن به کار رود.
محتوای رمان، انسجامی مثالزدنی دارد و حجم عظیم جزئیات دقیق تاریخی، علمی و فرهنگی خواننده را به شگفت وامیدارد.