به تازگی کتاب «در خدمت و خیانت مترجمان» نوشتهی نیکو سرخوش به همت نشر نی منتشر شده است. در معرفی این کتاب آمده است:
در کتاب پیش رو قرار نیست برمبنای چارچوبی زبانشناختی یا معرفتشناختی به صحت و سقم ترجمهها پرداخته شود تا سرانجام فهرستی از مترجمان خوب و بد فراهم آید. پس اگر از خیانت در ترجمه سخن رانده میشود مسئله عدموفاداری به کلمه یا زبانِ مبدأ نیست، بلکه مسئله بر سر مختلکردن یک امکان است و اگر از اخلاق یا اتیک در ترجمه سخن به میان میآید دقیقاً در همین برداشتِ متفاوت از وفاداری و خیانت است که این اخلاق معنا مییابد. این جستار با بیرون آمدن از حلقهی تنگ و کمثمرِ رهیافتهای زبانشناختی و با اتخاذ رویکردی فلسفیـسیاسی در پی آن است که ببیند چگونه رویدادهای تاریخی در برهههای متفاوت بر نمودار سیاست، ادبیات و ترجمه اثر میگذارند و در این میان کدامین نیرو میدانِ ترجمه را به تسخیرِ خود درمیآورد و چگونه؟
بخشی از کتاب:
با توجه به تفاوتهای آشکار در سبک و سیاق ترجمههای امروز با ترجمههای دیروز طبیعتاً این پرسش مطرح میشود که این تفاوت محصول چه وضعیتی است؟ آیا بهسهولت میتوان از این تفاوت چشم پوشید و درمقابل از ساختاری همگن و منطقی صدساله سخن راند؟ … برای پاسخ به چنین پرسشهایی ناگزیر بهجای تأکید بر مفاهیمی ناکارآمد و تکیه بر نظریههای ترجمه یا ترسیم یک خط موهوم و فرضی باید گسستها، رویدادهای تکین، جنگها، هماوردی نیروها و نهایتاً وضعیتها را در ادوار مختلف تاریخ بررسی کنیم تا آنگاه شاید ببینیم که چگونه در یک دورهی خاص تاریخی شکلی خاص از ترجمه غالب شد و در دورهای دیگر شکلی دیگر. چرا امروز اینچنین مینویسیم، سخن میگوییم و ترجمه میکنیم و دیروز بهگونهای دیگر؟
اثری، حاصل سالها فکر و مطالعه، و پاسخی عمیق و بنیادی به پرسشهای پیرامون ماهیت، نقش و جایگاه زن در روند ساختن هویت و حقیقت انسانی.
«سرزمین زیکولا» قانونی سخت و منصفانه دارد.
آیا میتوان جنون را نه به عنوان بیماری، بلکه به عنوان شیوهای برای مواجهه با دردهای وجودی تفسیر کرد؟
بوکاک استدلال میکند که روانکاوی فروید میتواند بهعنوان لنزی برای تحلیل انتقادی جامعهی مدرن به کار رود.
محتوای رمان، انسجامی مثالزدنی دارد و حجم عظیم جزئیات دقیق تاریخی، علمی و فرهنگی خواننده را به شگفت وامیدارد.