img
img
img
img
img

خاطرات مظفرالدین‌شاه در ایتالیا

فرادید: مظفرالدین‌شاه همانگونه که علاقه به سفر فرنگ را از ناصرالدین‌شاه به ارث برده بود، در نوشتن روزانۀ خاطرات سفر هم پیرو پادشاه قبل از خودش بود.


در اینجا گزیده‌ای از خاطرات یک روز از سفر مظفرالدین شاه را می‌خوانید که مربوط است به روز جمعه اول خرداد سال ۱۲۸۱ شمسی و حضور شاه در شهر رم ایتالیا:

بعد از صرف نهار استراحت شد. چهار ساعت به غروب مانده بود که برای گردش و دیدن بعضی بناهای قدیم رم رفتیم . . . رفتیم به کلیسای [معبد] پانتون که پانزده سال قبل از میلاد حضرت عیسی بنا شده است . . . تقریبا شصت الی هفتاد ذرع ارتفاع اوست، دوازده ستون مرمر دیدیم که هر یک دوازده ذرع ارتفاع داشت. از آنجا رفتیم به سر قبر پدر پادشاه و دسته گلی گذاشتیم . . .

آمدیم به سر بناهای قدیم که از قیاصره مانده بود، تیاتر قیاصر روم بود و «فروم» که مجلس سنای رم بوده است، همه را تماشا کردیم. با جناب اشرف اتابک صحبت می‌کردیم و تعجب داشتیم از وضع دنیا و بسیار متاسف شدیم؛ کو آن قیاصره و کو آن عیش و نوش‌ها که در این عمارت‌ها می‌کردند؟ چه شد و کجا رفتند؟ فردوسی خوب می‌گوید:

کجا آن سواران بیدار بخت

کجا آن بزرگان با تاج و تخت

همه خاک دارند بالین و خشت

خنک آنکه جز تخم نیکی نکشت

همه جا را ملاحظه کردیم، بعضی جاها به کلی خراب و منهدم شده و بعضی باقی بود. این شعر به خاطرمان آمد از برای جناب اشرف اتابک اعظم خواندیم:

کاخی که دیدم چون ارم، خرم‌تر از روی صنم

دیوار او بینم به خم، مانندۀ پشت شمن

تمثال‌های بوالعجب، حال‌آوریده بی‌سبب

گوئی دریدند ای عجب، بر تن ز حیرت پیرهن

جناب اتابک از این مناسب خوانی خیلی تحسین و تمجید کرد ما خودمان نیز حظ کردیم از این مناسب‌خوانی که در این موقع متذکر این اشعار شدیم.

بعد از ملاحظۀ تمام این‌ها مراجعت به منزل نمودیم . . . صدراعظم دولت ایطالیا شرفیاب شده، پیرمردی است باهوش و ذکاوت و خیلی عالم و فاضل و با اطلاع . . . قدری با اوصحبت کردیم، آدم خوبی است، تمثال خودمان را به او دادیم بسیار متشکر شد . . .

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  اختیار از ما سلب شد!

نگاهی عصب‌شناختی به اراده‌ی آزاد

  خودکشی و تجربۀ مرگ

میل به خودکشی تنها آنگاه در روانِ آدمی پدیدار می‌شود که زندگی، ماهیتِ بحرانی خود را به شیوه‌ای عریان آشکار کند.

  جای خالی کتاب در سینمای ایران

در سینمای ایران گرچه از کتاب به عنوان منبع الهام و نگارش قصه و فیلم‌نامه استفاده شده که بیش از همه در سینمای اقتباسی ظهور می‌کند اما خود کتاب کمتر در درون قصه و کانون تصویر قرار گرفته و روایت شده است.

  چند درصد از ایرانیان این مرد بزرگ را می‌شناسند؟

اگر او نبود، شناخت ما از ایران باستان و کتاب‌های مهم و اصیلی، چون اوستا خیلی کم بود.

  چرا از گوش دادن به موسیقی غمگین لذت می‌بریم؟

وقتی موسیقی غمگین گوش می‌دهیم آن را در زمینه زیبایی‌شناختی، لذت‌بخش می‌دانیم، این پدیده به عنوان پارادوکس لذت بردن از موسیقی غمگین شناخته می‌شود.