img
img
img
img
img

حوض؛ عجین شده با معماری کهن ایرانی

ایمنا: حوض‌هایی به رنگ نیلگون، سبز، سفید یا فیروزه‌ای با شمعدان‌هایی گل داده به رنگ قرمز در میانه حیاط خانه‌های قدیمی ایرانی، نخستین تصویر ذهنی است که از این نماد معماری اسلامی ایرانی در خاطر هر فردی نقش می‌بندد.

شاید از جمله نخستین‌ها درباره حوض، حوض کوثر است که یکی از موقف‌های جنت الماوی تعبیه شده و این بوی روح‌پرور از آن کوی دلبر است / وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است.

سازه‌ای که در ساختارها و ساخت‌وسازهای نوین شهری و حتی روستایی جایگاهی ندارد، اما در ایران قدیم در هر خانه و محله و مسجدی جایگاهی میانه داشته و در میانه حیاط‌ها، بستان‌ها و گذرها میان‌داری می‌کرده است. آب این حوض‌ها ذخیره‌ای برای آب‌پاشی گل‌ها، حیاط و ایوان‌ها بود و هر از گاه بازی‌های کودکانه اطراف حوض خانه‌ها به بهانه وجود این سازه زیبا شکل می‌گرفت و گردهمایی خاطره‌انگیزی از حضور کودکان را ثبت می‌کرد.

تصویر ذهنی دیگر اما سحرگاهانی است که نمازگزار برای وضو گرفتن وارد حیاط خانه می‌شود و مشغول وضو ساختن می‌شود؛ سریال‌های ایرانی مملو از این تصاویرند و نقش خاطره‌انگیزشان در بسیاری از این مجموعه‌ها بارها و بارها تکرار شده است و علاوه بر آن، انداختن میوه‌ها به‌ویژه سیب‌های قرمز در آب حوض را هم باید یادآور شد.

خیل زیادی از معماران ایرانی با وجود اینکه معماری کاشی‌ها و کف حوض‌ها طرح و نقش خاصی ندارند، آن را به رخ معماران فرنگی می‌کشیدند و طراحی و ساخت حوض را مایه بزرگی، مباهات و فخر معماری ایرانی قلمداد می‌کردند.

اهل فن، حوض را یکی از ابتکارات برجسته معماری ایرانی می‌دانند. آب در ایران زمین کهن همیشه کم و کمیاب بوده، به همین خاطر بین مردم دارای ارزش و احترام بوده است و به دلیل همین ارزش و احترام، برای آن در فضای خانه محلی زیبا تدارک می‌دیده‌اند. اگر این هم نباشد به هر حال حوض در معماری ایرانی نشان از ذوق و سلیقه صنعتگران بوده است.

صنعتگرانی که با ساختن جایگاهی چشم‌نواز برای نگهداری این مایه حیات، از آن به عنوان عنصری برای زیبایی بنا بهره برده‌اند. حوض‌ها را با شکل‌های مختلف هندسی دیده‌ایم؛ چهارگوش، مستطیل، لوزی و دایره یا ۶، ۸، ۹، ۱۲ و ۱۶ گوشه و در دوره قاجار صلیبی و بیضی نیز وجود داشته است.

محمدکریم پیرنیا در کتاب «آشنایی با معماری اسلامی ایران» درباره شکل حوض و دلیل چندضلعی ساختن آن می‌نویسد: «در جلوی کوشک اصلی باغ‌ها معمولاً یک استخر به شکل مربع یا مستطیل وجود داشته است. استخرهای گرد، پیش از ورود دین اسلام به ایران و اوایل اسلام معمول بوده، اما بعدها به‌کار نمی‌رفته است. حوض بیضی شکل را هیچ‌وقت نمی‌ساختند و اعتقاد بر این بوده که آب در حوض بیضی زودتر گندیده می‌شود. بعدها این حوض‌ها یک شکل هندسی منظم و ساده از ۶ ضلعی تا ۱۲ ضلعی به‌خود گرفته است.»

با شروع دوره اسلامی و توجه بیشتر به طهارت و پاکی و نیز تزئین بناها، حوض با کاربردها و تزئینات متنوع از عناصر مهم معماری اسلامی شد. ساخت حوض (به‌ویژه حوض فواره‌دار) ابتدا در مساجد، سپس در کاخ‌ها و باغ‌ها رواج پیدا کرد.

به نظر می‌رسد در مساجد، احداث حوضی متناسب با ابعاد جلوخان‌ها الگویی رایج بوده است. این حوض‌ها وسط جلوخان و روبه‌رو یا در امتداد محور تقارن پیش‌طاق ورودی قرار می‌گرفت؛ مسجد امام و مسجد شیخ لطف‌الله اصفهان، مسجد جامع یزد و امام تهران از نمونه‌های آن است.

حوض ایرانی با ماهی قرین است و شعر پیغام ماهی‌ها از شاعر شهیر اهل کاشان، سهراب سپهری در همین رابطه خالی از لطف نیست و شاید در اولین تصور ذهنی حوض‌های بیرونی و اندرونی محوطه تاریخی باستانی حمام فین را به خاطرتان بیاورد.

«رفته‌بودم سر حوض

تا ببینم شاید، عکس تنهایی خود را در آب

آب در حوض نبود

ماهیان می‌گفتند:

هیچ تقصیر درختان نیست

ظهر دم‌کرده تابستان بود

پسر روشن آب، لب پاشویه نشست

و عقاب خورشید، آمد او را به هوا برد که برد

به درک راه نبردیم به اکسیژن آب

برق از پولک، رفت که رفت

ولی آن نور درشت، عکس آن میخک قرمز در آب

و اگر باد می‌آمد دل او، پشت چین‌های تغافل می‌زد

چشم ما بود

روزنی بود به اقرار بهشت

تو اگر در تپش، باغ خدا را

دیدی همت کن

و بگو ماهی‌ها

حوضشان بی‌آب است

باد می‌رفت

به سروقت چنار

من به سروقت

خدا می‌رفتم» 

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  اختیار از ما سلب شد!

نگاهی عصب‌شناختی به اراده‌ی آزاد

  خودکشی و تجربۀ مرگ

میل به خودکشی تنها آنگاه در روانِ آدمی پدیدار می‌شود که زندگی، ماهیتِ بحرانی خود را به شیوه‌ای عریان آشکار کند.

  جای خالی کتاب در سینمای ایران

در سینمای ایران گرچه از کتاب به عنوان منبع الهام و نگارش قصه و فیلم‌نامه استفاده شده که بیش از همه در سینمای اقتباسی ظهور می‌کند اما خود کتاب کمتر در درون قصه و کانون تصویر قرار گرفته و روایت شده است.

  چند درصد از ایرانیان این مرد بزرگ را می‌شناسند؟

اگر او نبود، شناخت ما از ایران باستان و کتاب‌های مهم و اصیلی، چون اوستا خیلی کم بود.

  چرا از گوش دادن به موسیقی غمگین لذت می‌بریم؟

وقتی موسیقی غمگین گوش می‌دهیم آن را در زمینه زیبایی‌شناختی، لذت‌بخش می‌دانیم، این پدیده به عنوان پارادوکس لذت بردن از موسیقی غمگین شناخته می‌شود.