img
img
img
img
img

نویسنده کروات و پیوند ژانرها

اعتماد: نشر نو ترجمه رمان «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» اثر دوبراوکا اوگرشیچ، نویسنده کروات را منتشر کرد. این رمان را آذر عالی‌پور به فارسی برگردانده است. نسخه اصلی رمان ۲۱ سال پیش در نیویورک چاپ شده بود. نشر نو از این نویسنده، پیش‌تر ترجمه رمان «وزارت درد» را با ترجمه نسرین طباطبایی راهی بازار کتاب کرده بود. برخلاف «وزارت درد» که انسجام روایی از ویژگی‌های آن بود، «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» ترکیب و ژیوندی از ژانرهای ادبی گوناگون است. در این رمان هم از ژانر زندگینامه بهره گرفته شده، هم فرازهایی تخیلی دارد، هم به نوعی از امکانات ژانر مستند بهره برده و هم در عین حال سوررئالیستی است. از این منظر شاید بتوان «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» را اثری پست‌مدرنیستی دانست. دوبراوکا اوگرِشیچ، نویسنده ۷۴ ساله کروات در سال ۱۹۴۹ در کوتینا کرواسی به دنیا آمد. 

او در دانشکده فلسفه دانشگاه زاگرب درس خوانده و ۲۰ سال در انستیتو تئوری ادبیات این شهر فعالیت داشته است. اوگرشیچ هم‌اکنون در هلند زندگی می‌کند. 
دوبراوکا اوگرشیچ در مقاله‌های خود به وسیله تجزیه و تحلیل‌های عقلانی آن دسته از مسائل روز را که به انسان‌ها مربوط می‌شود، بررسی می‌کند. او در کتاب «فرهنگ کارائوکه» دنیای مدرن دیجیتال را با تمام آشفتگی‌ها و خطاهایش توصیف می‌کند و با بیان مثال‌های کوچک نشان می‌دهد که این رسانه‌های افسارگسیخته نوین به چه سمت و سویی حرکت می‌کنند. متن‌های نوشته شده توسط این نویسنده ساده و قابل فهم با طنزی دقیق است.
اوگرشیچ از آنجایی که سخت‌خوانی کتاب جدید خود را پیش‌بینی می‌کند، خواننده را به صبوری دعوت کرده و گفته است که اگر نتوانست ارتباط محکمی بین بخش‌های مختلف رمان برقرار کند، با صبر خواننده ارتباط‌ها خود را نشان خواهند داد. با توجه به استفاده او از امکان‌های ژانر زندگینامه‌ای، از او پرسیده شده که آیا «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» یک اثر اتوبیوگرافیک است؟ اوگرشیچ پاسخ داده است که اگرچه ممکن است در یک لحظه فرضی این مساله برای پلیس مهم باشد، اما برای خواننده کتاب اهمیتی ندارد.
تبعید، پیری، مرگ، حافظه و… از مضامین رمان «موزه تسلیم بی‌قید و شرط» هستند. در بخشی از کتاب می‌خوانید: 
«برلین شهری جهش‌یافته است. هم چهره غربی‌اش را حفظ می‌کند و هم چهره شرقی‌اش را: گاهی چهره غربی در برلین شرقی دیده می‌شود و گاهی چهره شرقی در برلین غربی. بازتاب‌های هولوگرامی شهرهای دیگر در چهره برلین تداخل ایجاد می‌کنند. من اگر به کروزبرگ بروم به گوشه‌ای از شهر استانبول می‌رسم. اگر با قطار شهری به مرز خروجی برلین بروم، مطمئنا به حومه مسکو می‌رسم. به همین دلیل است که صدها مبدل‌پوش جنسی که سالی یک روز در ماه ژوئن به خیابان‌های برلین سرازیر می‌شوند، هم واقعی هستند و هم چهره‌ای استعاری از جهش‌یافتگی شهر.»
«موزه تسلیم بی‌قید و شرط» در ۳۶۶ صفحه به قیمت ۲۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  تهوع، توتم و تابو

مروری بر کتاب «اخلاق از دیدگاه سارتر و فروید»

  یک فانتزی بسیار تاریک

معرفی رمان «کتاب‌خواران»

  آن‌ها می‌روند یا آن‌ها را می‌برند؟

نگاهی به کتاب «اتومبیل خاکستری» نوشته‌ی آلکساندر گرین

  تجربه‌ی خیلی شخصی

نگاهی به کتاب «گورهای بی‌سنگ»

  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»