img
img
img
img
img

طاعون معاصر

اطلاعات: در همسایگی من، صاحبان یک شرکت تولید شومینه زندگی می  کنند که خدمات مربوط به نظافت دودکش‌های شرکت خود را به گروهی متشکل از یک پدر و پسر بسیار دلسوز و مهربان واگذار کرده اند که برای داشتن این اعضا، می­ توان صاحبان شرکت را خوش­اقبال خواند. طبق گفته آنها، مدت زمان سرکشی و انجام خدمات هر دو سال یک‌بار است، مگر شومینه ­هایی که هر روز روشن است؛ اما هنگامی که یکی از مشتریان بعد از گذشت کمتر از یک ماه با آنها تماس گرفت، بسیار متعجب شدند. آیا آنها کار اشتباهی انجام داده بودند؟ خیر، اشتباهی در کار نبود. بلکه در نهایت متوجه شدند این مشتری برای داشتن ارتباطی واقعی حاضر است هزینه ­ای بالا برای کاری غیرضروری بپردازد!

ما انسان ­ها تبدیل به چه چیز شده  ایم؟ ما در جامعه ­ای زندگی می‌کنیم که افراد می ­توانند هزاران دوست مجازی و قابل‌دسترس در دنیای مجازی داشته باشند؛ اما چندین روز بی‌هیچ ارتباطی با انسان‌ها در دنیای واقعی زندگی کنند! جامعه  ای که در آن داشتن یک مکالمه رو در رو در هر روز، برای بهبود و تقویت ارتباطات اجتماعی تأکید می‌شود (مکالمه  ای هرچند اتفاقی در مورد مسائل پیش  پا افتاده مانند آب‌وهوا)، اهمیت برقراری این گونه ارتباطات ایجاد ارتباط واقعی (ارتباطی خارج از فضای مجازی) بین یک فرد و فردی دیگر است؛ زیرا ما حتی برای ارتباط با افرادی که در اتاق کناری هستند، پیامک می‌فرستیم یا از ایمیل استفاده می‌کنیم.

تنهایی می تواند بسیار خطرناک باشد. تحقیقات جدید نشان می دهد تنهایی موجب کوتاه‌شدن عمر انسان می  شود و میزان آسیب ­پذیری افراد در برابر بیماری  های جدی را افزایش می ­دهد. در واقع می­ توان آن را طاعون معاصر نامید. تنهایی قدرت تحریف احساسات حقیقی انسان را دارد، قدرتی به اندازه سمی مهلک که می  تواند یک مرد (بله، غالباً مرد هستند) افسرده را وادار به تیراندازی به کودکان یک کلاس یا تماشاچیان یک سالن سینما کند. صداهایی که از انواع دستگاه های دیجیتال شنیده می­شود، تنها صداهایی هستند که بعضی افراد می ­شنوند. صداهایی که گفته ­هایشان همیشه درست نیست. ما انسان­ها نیاز به یادآوری داریم که جزیره‌هایی تنها نیستیم. برخی افراد برای همیشه تنها زندگی‌کردن را انتخاب می  کنند و به‌خوبی از عهده آن بر می آیند، اما باید یادآور شد که انسان موجودی اجتماعی است و تنهایی برایش ملال ­ اشد. این‌گونه می ­توان تعادلی آرمانی میان ارتباطات دنیای مجازی و واقعی برقرار کرد.

دوستی واقعی؟

افراد تنها چگونه می‌توانند دوست واقعی داشته باشند؟ خواندن کتاب­های بیشتر، این پاسخی است که می‌توان از بین تمام پاسخ­ها انتخاب کرد. خواندن به‌تنهایی شروع می  شود، اما فعالیتی است که مشارکت­ ٔهای بسیاری در پی دارد؛ مانند: پیوستن به یک انجمن کتابخوانی، حضور در یک همایش ادبی یا ثبت  نام و شرکت در دوره­ های ادبی یا هنری که مورد علاقه فرد است. افراد برای تنها حضور یافتن در این‌گونه جمع‌ها، احساس شرم ندارند. علاوه بر اینکه بی­ شک هم­ صحبت  های جدید خواهند داشت و همین ارتباطات می‌تواند پایه ­گذار دوستی­ های آینده باشد. به اشتراک‌گذاشتن درک و برداشتی که از یک کتاب داشته­ ایم، در واقع به اشتراک‌گذاری احساسات در راهی صحیح به دور از انتقال احساسات دردناک است. این‌گونه شخصیت­ ها تبدیل به افرادی مفید برای برقراری ارتباط می شوند.

اما دلیل مهم دیگری هم وجود دارد که چرا هر کس باید کتاب های بیشتری در این مورد خاص (تنهایی) بخواند؟ برای پاسخگویی به خود در نبرد با دروغ  های تنهایی. افرادِ تنها غالباً بر این باورند که هیچ ­کس وضع آنها را درک نمی­ کند و نمی­ توانند دیدگاه ­های خود را با کسی در میان بگذارند. آنها اشتباه می ­کنند. مطالعه کمک می­ کند تا فرد از تخیل ناشی از احساسات، هم دردی ها و تبادل احساسات مجازی فاصله بگیرد و آنها را در زندگی و ارتباطات واقعی تجربه کند. داستان­ ها و روایات افراد ناشناس که از طریق روزنامه‌ها، مصاحبه ­ها، زندگی­نامه­ ها و خاطرات، حتی نمایشنامه  ها و داستان­ های تخیلی به دست ما می  رسد، با شنیدن و تأمل در این روایات و تلاش برای برقراری تخیلی همسان با نویسنده، قراردادن خود به جای او و داشتن برداشت های شخصی خود به ما کمک می ­کند تا شاید این نویسنده ناشناس به دوستی واقعی تبدیل شود.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  مصرف فرهنگ

یکی از مهم‌ترین محورهای این «جهانی شدن»  اجباری، اولویت و برتری یافتن کامل اشکال زیست شهری نسبت به اشکال زیست روستایی و عشایری بود.

  میراث ماندگار

بهترین کتاب‌های داستایفسکی

  «انجمن سرّی بندیکت»: ماجراجویی در دنیایی از معما

مخاطبین کودک و نوجوان کاملاً ممکن است با قلم خود مشغول نشانه‌گذاری بر روی صفحات کتاب شوند تا پازل‌ها و معماهای پرتعداد این داستان را خودشان حل کنند.

  عشق

عشق، میان آن کس که دوست دارد و آن کس که موضوع عشق است تفاوت نمی‌گذارد.

  واقع‌گرایی احمد محمود

از «همسایه‌ها» تا «مدار صفر درجه»، سیری تکاملی در آثار محمود دیده می‌شود و اگر در «همسایه‌ها» به قول خودش بیشتر براساس غریزه به نوشتن پرداخته، در «مدار صفر درجه» روایت براساس شناخت داستان پیش رفته است.