انقلابی که نیما یوشیج در شعر فارسی پدید آورد، اکنون یک سده را پشت سر گذاشته است. در این دورهی نهچندان کوتاه، موافقان و مخالفان شیوه شعرسرایی او بسیار گفته و نوشتهاند. شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد مجموع مطالبی که درباره نیما و آثارش قلمی شده، در ادبیات فارسی کمنظیر است و اگر بخواهیم از این نظر او را با کسی مقایسه کنیم، در بین قدما فقط با حافظ و بین معاصران با صادق هدایت، قابل سنجش است.
این انبوه کتاب و مقاله البته ارزشی یکسان ندارند و نوشتارهایی متنوع را شامل میشوند: از مطالب سطحی و تذکرهگونه؛ شعرها و نوشتههای سراپا توهین و غیرمنصفانه و گاه حسادتآمیز؛ ستایشنامههای فاقد اهمیت و مدیحهگونه؛ نقد و تفسیر و تأویلهای نادرست و مندرآوردی و مصادره به مطلوبهای سیاسی و ادبی تا معدودی نقد و بررسیهای جدی و علمی قابل اعتنا و راهگشا که عمدتاً در دهههای اخیر بر آثار نیما نوشته شده است….
ادامهی مقاله را در فایل پیدیاف ملاحظه کنید:
۲۵ تا ۲۸ فروردین، جزیرهی قشم
درنگی بر بازتاب «بهار» در ادبیات داستانی ایران
درسی از اساطیر دیروز برای بهسازی و نجات امروز
چه کتابهایی در سال ۱۴۰۳ خوانندگان را جذب کردند؟
چگونه قدم اول را برای خلق شخصیت اصلی داستانتان بردارید؟