انقلابی که نیما یوشیج در شعر فارسی پدید آورد، اکنون یک سده را پشت سر گذاشته است. در این دورهی نهچندان کوتاه، موافقان و مخالفان شیوه شعرسرایی او بسیار گفته و نوشتهاند. شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد مجموع مطالبی که درباره نیما و آثارش قلمی شده، در ادبیات فارسی کمنظیر است و اگر بخواهیم از این نظر او را با کسی مقایسه کنیم، در بین قدما فقط با حافظ و بین معاصران با صادق هدایت، قابل سنجش است.
این انبوه کتاب و مقاله البته ارزشی یکسان ندارند و نوشتارهایی متنوع را شامل میشوند: از مطالب سطحی و تذکرهگونه؛ شعرها و نوشتههای سراپا توهین و غیرمنصفانه و گاه حسادتآمیز؛ ستایشنامههای فاقد اهمیت و مدیحهگونه؛ نقد و تفسیر و تأویلهای نادرست و مندرآوردی و مصادره به مطلوبهای سیاسی و ادبی تا معدودی نقد و بررسیهای جدی و علمی قابل اعتنا و راهگشا که عمدتاً در دهههای اخیر بر آثار نیما نوشته شده است….
ادامهی مقاله را در فایل پیدیاف ملاحظه کنید:
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.
توصیههای جان هایدر برای تربیت رهبران مقتدر و عاقل
نگاهی به ترجمهی جدید «غرور و تعصب»