img
img
img
img
img

مهارت‌های تفکر انتقادی

میگنا:  تفکر انتقادی را شاید بتوان توانایی ورود به تفکر انعکاسی و مستقل تعریف کرد.


لازمهٔ تفکر انتقادی این است که از توانایی خود در منطق استفاده کنید. یعنی به جای گیرندهٔ منفعل اطلاعات، یک یادگیرندهٔ فعال باشید.

متفکران انتقادی به شدت ایده‌ها و فرضیات را به پرسش می‌کشند، و آنها را به صرف ارزش صوری‌شان نمی‌پذیرند. آنها همیشه به دنبال آنند تا مشخص کنند که ایده‌ها، استدلالها و یافته‌ها نمایانگر تصویر کلی هستند یا نه، و اگر نباشند، مشکلی با پذیرش این موضوع ندارند.

متفکران انتقادی به جای استفاده از شهود یا غریزه، مسائل را به صورت سیستماتیک شناسایی، تحلیل و حل می‌کنند.
فردی که صاحب مهارتهای تفکر انتقادی است، می‌تواند:

ارتباط میان ایده‌ها را بفهمد.

اهمیت و ارتباط استدلال‌ها و ایده‌ها را مشخص کند.

استدلال را بشناسد، بسازد و ارزشیابی کند.

عدم انسجام و خطاها را در استدلها را تشخیص دهد.

به مسائل رویکردی منسجم و سیستماتیک داشته باشد.

در مورد موجه بودن فرضیات، باورها و ارزشهای خودش، تامل کند.


تفکر انتقادی، فکر کردن به چیزها در قالب روش‌هایی خاص است تا متفکر با توجه به شرایطی که به آن آگاه است، به بهترین راه حل برسد. به زبان عامیانه‌تر، راهی است برای فکر کردن راجع به چیزی که در حال حاضر ذهن شما را مشغول کرده، تا بتوانید به بهترین نتیجهٔ ممکن برسید.
 


تفکر انتقادی یعنی:

راهی برای فکر کردن راجع به چیزهایی خاص در زمانی خاص؛ انباشت واقعیات و دانش یا چیزی که بتوانید مثل جدول ضرب یک بار بیاموزید یک عمر به همان شکل از آن استفاده کنید، نیست.


مهارتهای مورد نیاز برای تفکر انتقادی

مهارت‌هایی که نیاز داریم تا بتوانیم انتقادی فکر کنیم، گوناگون هستند و مشاهده، تحلیل، تفسیر، تامل، ارزشیابی، استنتاج، توضیح، حل مسئله و تصمیم‌گیری را شامل می‌شود.


به طور خاص باید بتوانیم:

راجع به یک موضوع یا مسئله به نحو هدفمند و انتقادی فکر کنیم.

استدلال‌های مختلفی که در رابطه با یک مسئلهٔ خاص وجود دارند را شناسایی کنیم.

دیدگاهی را برای تشخیص میزان قدرت یا اعتبارش مورد ارزیابی قرار دهیم.

هر نوع ضعف یا نقاط منفی که در شواهد یا استدلال وجود دارد را تشخیص دهیم.

توجه کنیم که چه برداشت‌هایی می‌توان از یک حکم یا استدلال به عمل آورد.

استدلالی ساختارمند ارایه دهیم و و استدلالمان را به شکلی ساختمارمند پشتیبانی کنیم.



فرآیند تفکر انتقادی

باید بدانید که هیچ یک از ما همیشه در حال تفکر انتقادی نیست.

برخی اوقات تقریباً به هر شکلی فکر می‌کنیم به غیر از انتقادی، مثلاً وقتی که عصبانیت، ناراحتی یا خوشحالی، باعث می‌شود کنترلمان روی خودمان تحت تاثیر قرار گیرد.

از سوی دیگر، از آنجایی که تفکر انتقادی ما با توجه به فضای ذهنی فعلی‌مان، دگرگون می‌شود، اکثر اوقات از طریق ایجاد یک سری فعالیتهای روتین خاص و به کار بستن آن در مورد تمامی مسائلی که روی می‌دهند، می‌توانیم یاد بگیریم که توانایی تفکر انتقادی خود را بهبود بخشیم.

زمانی که تئوری تفکر انتقادی را درک کنید، بهبود مهارتهای انتقادی فکر کردن با ممارست و تمرین، امکانپذیر می‌شود.
تمرین سادهٔ زیر به شما کمک می‌کند تا انتقادی فکر کردن را شروع کنید.


به چیزی که کسی اخیراً به شما گفته فکر کنید و سپس سوالات زیر را از خودتان بپرسید:


چه کسی گفت؟

کسی که می‌شناسید؟ کسی که در جایگاه مسئولیت یا قدرت است؟ آیا اینکه چه کسی این حرف را زده مهم است؟

چه گفت؟

آیا حقایق را گفته یا نظراتش را؟ آیا همهٔ حقایق را ارایه کرده است؟ آیا چیزی را از قلم انداخته است؟

کجا گفت؟

آیا در ملأ عام گفته یا به صورت خصوصی؟ آیا دیگران فرصت پاسخ داشته‌اند تا بتوانند روایتی دیگر را مطرح کنند؟

کی گفت؟

آیا قبل، در حین یا بعد از یک رویداد مهم بوده است؟ آیا زمانش اهمیت دارد؟

چرا گفت؟

آیا استدلالی که پشت عقیده‌اش بوده را توضیح داده است؟ آیا سعی داشته‌اند باعث خوب یا بد به نظر رسیدن کسی شوند؟

چگونه گفت؟

خوشحال بود یا ناراحت، عصبانی یا بی‌تفاوت؟ آیا آن را نوشته بود یا گفته بود؟ آیا می‌توانید بفهمید که چه گفته شده است؟



هدف شما دستیابی به چیست؟

یکی از مهمترین جنبه‌های تفکر انتقادی، تصمیم‌گیری در رابطه با این موضوع است که چه چیز می‌خواهید بدست آورید و سپس بر اساس طیف گزینه‌های ممکن، تصمیم بگیرید.

وقتی که هدف برایتان واضح شد، باید از آن به عنوان یک نقطهٔ شروع در کلیهٔ وضعیت‌های نیازمند تفکر و احتمالاً تصمیم‌گیری، استفاده کنید. هر جا که نیاز است، همکاران، خانواده یا اطرافیان خود را نسبت به قصد خود برای تعقیب این هدف آگاه کنید. سپس باید خود را مقید کنید که تا زمان تغییر شرایط روی مسیر خود بمانید، و هنگام بروز تغییرات دوباره به فرآیند تصمیم‌گیری سری بزنید.


با این حال چیزهایی هستند که در مسیر تصمیم‌گیری ساده مانع ایجاد می‌کند. ما همراه با خودمان طیفی از علاقمندی‌ها و بیزاری‌ها، رفتارهای آموخته‌شده و سلایق فردی داریم که در طول زندگیمان شکل گرفته است؛ اینها نشان آدمیت هستند. یک مسئله برای تقویت تفکر انتقادی این است که به این خصیصه‌ها، سلایق و پیش‌داوری‌های شخصی آگاه باشیم و هنگام تصمیم‌گیری در رابطه با گامهای ممکن بعدی، آنها را در نظر داشته باشیم. حال چه در مرحلهٔ سبک سنگین کردن قبل از اقدام یا به عنوان بخشی از فکر کردن دوباره که موانع غیرمنتظره یا پیش‌بینی نشده، منجر به آن شده باشد.

هر چه آگاهی روشن‌تری نسبت به خودمان، نقاط قوت و ضعفمان داشته باشیم، احتمال اینکه تفکر انتقادی مولدی داشته باشیم، بیشتر خواهد بود.


فایدهٔ دوراندیشی

شاید مهمترین عنصر انتقادی فکر کردن، دوراندیشی باشد.

تقریباً همهٔ تصمیماتی که می‌گیریم و اجرا می‌کنیم، اگر دلیلی برای ترکشان بیابیم منجر به فاجعه نخواهند شد. با این حال، تصمیم‌گیری ما در صورتی بسیار بهتر خواهد بود و موفقیت آن محتمل‌تر، که وقتی که به نتیجه‌گیری تجربی آن رسیدیم، قدری صبر کنیم و تاثیر آن بر افراد و فعالیتهای پیرامونمان بسنجیم.

عناصری که باید مدنظر قرار دهیم به طور کلی، متعدد و متنوع هستند. در بسیاری موارد، مدنظر قرار دادن یکی از عناصر از زاویهٔ نگاهی متفاوت، خطرات بالقوه‌ای که پیگیری تصمیمان در پی دارد را عیان می‌کند.

برای مثال، انتقال یک فعالیت تجاری به مکانی تازه ممکن است خروجی بالقوهٔ آن را به طرز قابل ملاحظه‌ای بهبود بخشد، اما در عین حال ممکن است، کارکنان ماهر خود را به خاطر دوری زیاد فاصله از دست بدهید. کدام یک از اینها مهمتر است؟ آیا راهی برای کاهش این تضاد وجود دارد؟

اینها از گونهٔ مشکلاتی هستند که ممکن است در پی تفکر انتقادی ناقص بروز کنند و اهمیت حیاتی تفکر انتقادی خوب را نشان می‌دهند.


خلاصه

هدف از تفکر انتقادی، دستیابی به بهترین نتیجه در هر وضعیتی است. برای رسیدن به این امر، باید تا جای ممکن اطلاعات را از منابع مختلف جمع آوری و ارزشیابی کرد.

تفکر انتقادی نیازمند ارزیابی شفاف و اغلب نه چندان لذتبخش، از نقاط قوت، ضعف و سلایق خودمان به همراه تاثیر احتمالی آنها بر تصمیماتی که می‌گیریم است.

تفکر انتقادی نیازمند ایجاد و استفاده از دوراندیشی است.

اجرای تصمیمات ناشی از تفکر انتقادی، بایستی نتایج ممکن و روشهای اجتناب از نتایج بالقوه منفی را دربرداشته باشد، یا حداقل بتواند تاثیر آنها را کاهش دهد.

لازمهٔ تفکر انتقادی بررسی نتایج به کار بستن تصمیمات گرفته شده و همچنین اعمال تغییر در صورت امکان است.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  عشق

عشق، میان آن کس که دوست دارد و آن کس که موضوع عشق است تفاوت نمی‌گذارد.

  واقع‌گرایی احمد محمود

از «همسایه‌ها» تا «مدار صفر درجه»، سیری تکاملی در آثار محمود دیده می‌شود و اگر در «همسایه‌ها» به قول خودش بیشتر براساس غریزه به نوشتن پرداخته، در «مدار صفر درجه» روایت براساس شناخت داستان پیش رفته است.

  از همزبانی تا همدلی

ما همچنان بیش از هر چیز درگیر مناسبات و درگیری‌های‌مان با غرب و در غرب هستیم و خیلی متوجه آنچه در شرق کشورمان می‌گذرد، نیستیم.

  سفری برای کشف مجدد

نقد و بررسی رمان «زندگی غیرممکن» اثر مت هیگ