img
img
img
img
img
علی ورامینی

پناه به کتاب

این ۵ کتاب را هم در سبد مطالعات‌تان بگذارید:

هم‌میهن: اگر از آن دسته مردمانی هستید که برای شما عید امسال هیچ فرقی با دیگر سال‌ها ندارد، با نو شدن طبیعیت جان تازه می‌گیرید، شاد می‌شوید و از فرصتی دیگر که روزگار در اختیارتان قرار داده است، لذت می‌برید و استفاده می‌کنید، حقیقتاً خوشا به سعادت شما. طعنه و کنایه ابداً نیست. منکر زخم‌هایی که خوردیم و رنج‌هایی که در این سال کشیدیم، نمی‌توان شد. هرکدام از آنها می‌توانست ملتی را تا مدت‌ها در اندوه عمیق فرو برد. اینکه کسانی چنین روحیه‌ای داشته باشند و پس همه این زخم‌ها باز قدر لحظات زندگی را بدانند هم قابل ستایش است و حتی حسرت. اگر هم چون ما خیلی منتظر بهار، عید و… نیستید و بیشتر می‌خواهید چند روزی بیاید که استراحت کنید هم، خود را ملامت نکنید، تنها نیستید. باری، اگر از دسته اول هستید، فرصت را غنیمت شمارید و این چند روز هم سراغ کتاب بروید. داستانی و شعری بخوانید که لذت اینها هم بیش از خور و خواب و گشت نباشد، کم نیست. اگر هم سوته دلید حتماً کتاب بخوانید.کتابخوانی راهی هم جلوی پای‌تان پدید نیاورد، لااقل شما را کمی از بار دنیا وا می‌رهاند و مهم‌تر از آن می‌بینید که تا بوده، همین بوده و درد و رنج هم وصله چسبیده به بخت آدمی است. اگر نظر من را بخواهید این ۵ کتاب را هم در سبد مطالعات‌تان بگذارید.

بیرونِ کاخ
جامعه‌نگاری عهد قاجار/  ققنوس

عمده کتاب‌های تاریخ به‌خصوص آنانکه تاریخ ایران را روایت می‌کند، یا تاریخ روابط سیاسی است یا درباره یکی از پادشاهان یا قدرتمندان بوده است. ما کمتر منابعی داریم که روایت روزهای مردم عادی باشد. این معضل جایی خودش را نشان می‌دهد که شما می‌خواهید از فلان مقطع تاریخی، بدانید که خارج از قصر و میان مردم چه در حال گذشتن بوده است. مثلا بخواهید عادات مردم فلان برهه تاریخ را درباره غذا خوردن، تفریحات، شیوه تعامل‌شان با یکدیگر و… بدانید. می‌بینید هرچه هست، همه در وصف سیره شاهان و عادات کاخ‌نشینان است. پریسا کدیور در کتاب جامعه‌نگاری عهد قاجار، از خلاف عادت مورخان، به تاریخ اجتماعی و زندگی روزمرهٔ مردم در دوران قاجار پرداخته است. البته پیش از این درباره زیست مردمان قاجار در سفرنامه خارجی‌ها و مستشرقان بازتاب یافته است. مثلا در سفرنامه ادوارد پولاک که پزشک ناصرالدین شاه بود، اما هم اینکه این دست‌نوشته‌ها مربوط به بیش از یک‌ونیم قرن پیش است، هم اینکه هرچه هم خواسته باشند جانب انصاف را بگیرند؛ به‌هرروی نگاه غربی‌ها به کشورهای خاورمیانه نمی‌تواند از سوگیرهای انباشت‌شده در ذهن‌شان کاملا رهایی پیدا کند. از این بابت کتابی را که به قلم خانم کدیور نوشته شده، به فال نیک می‌گیریم. خاصه که این روزها توجه به قاجار هم زیاد شده و برای سینماگران هم سوژه‌ای جذاب. امید که داستان‌نویسان و سینماگران با عنایت به چنین پژوهش‌هایی، آثار کم غلط‌تری خلق کنند.

اولویت عدالت
چرا نابرابری معضل‌آفرین است/ سروش مولانا

یک جامعه ثروتمند با اختلاف طبقاتی بسیار زیاد، مطلوب‌تر است یا یک جامعه فقیر با اختلاف طبقاتی ناچیز؟ تی.ام.اسکنلن در کتاب چرا نابرابری معضل‌آفرین است، در پاسخ به این سوال بنیادین جانب جامعه برابر حتی فقیر را می‌گیرد و دلایلی متقن ارائه می‌کند از اینکه نابرابری چه آثار مخربی برای فرد و جامعه دارد. این کتاب را نرگس سلحشور ترجمه کرده است و انتشارات سروش مولانا منتشر. مصطفی ملکیان که ویراستار ترجمه این کتاب است، چندی پیش در سخنرانی‌ای درباه این کتاب چیزی گفت که به‌نظرم حق‌مطلب را درباره کتاب ادا می‌کند و دیگر نیاز به زیاده‌گویی نیست: «…در یک ساعت پیش‌رو، سخنی ارزشمند بگویم. چراکه یک ساعت، حتی برای شرح دو صفحه از این کتاب، زمانی اندک است. این کتاب علاوه بر آنکه در باب موضوعی است که کمتر به آن پرداخته شده است، هیچ حشو و زوایدی ندارد، پس نمی‌توان آن را تلخیص کرد. بندبه‌بند این کتاب باید تدریس شود تا ما دریابیم که بشر به لحاظ نظری در باب مسئله نابرابری به کجا رسیده و چه تدقیقات، موشکافی‌ها و ژرف‌اندیشی‌هایی در این باب صورت گرفته است. ضمن اینکه دریابیم در ایران کنونی، چه میزان از جامعه‌ای منهای نابرابری دوریم. شما هرچه این کتاب را با دقت بیشتری بخوانید، بیشتر به عمق نابرابری‌های موجود در جامعه ایران پی می‌برید.»

همین حالا باید فریاد زد
درس گرفتن از آلمانی‌ها/ برج

در کتاب مفصل و موشکافانهٔ «درس گرفتن از آلمانی‌ها»، نویسنده از جنبه‌های گوناگونی به بررسی مسئله شر و شرور پرداخته است. او از همان آغاز، یعنی از همان لحظه‌های تاریخی که هنوز آلمانی‌ها نمی‌خواستند این جنایت‌ها را گردن بگیرند، از آن روزهایی که آلمان با اکراه تن به روند آغاز بررسی حقیقت و آشتی داد تا نقض حقوق سیاه‌پوستان در می‌سی‌سی‌پی با آن تعصبات کور و ترور ۹ آمریکایی آفریقایی‌تبار در کارولینای جنوبی در سال‌های اخیر را بررسی کرده است. نیمن به‌عنوان یک فیلسوف نوظهور دانشگاهی با کمک گرفتن از یک روایت موثر و جذاب نشان می‌دهد، جوامع دیگر چطور با تمرکز روی کشتار هولوکاست به‌عنوان یک نمونهٔ شر فراگیر، شرایطی فراهم کرده‌اند که حواس مردم را از شرارت‌های خودشان پرت کنند. او در این تحقیق‌ها به این نتیجه رسیده که بی‌خبری جامعهٔ بریتانیا از جنایت‌های دوران نازی تکان‌دهنده است. برای همین هم سیاستمداران راست‌گرای بریتانیایی آنقدر راحت دربارهٔ شکوه و عظمت جنگ حرف می‌زنند. او به این مسئله می‌پردازد که چطور سیاستمداران راست‌گرایی همچون نایجل فاراژ، جیکاب ریس ماگ و بوریس جانسون در سخنرانی‌های‌شان بی‌محابا برای روزگار ام‍‍پراطوری بزرگ احساس دلتنگی می‌کنند. جوری که انگار امپراطوری واقعا روزهای درخشانی بود و برای بشر جز تمدن و صلح چیزی به ارمغان نیاورده است. نیمن این کتاب را در روزهایی شروع به نوشتن کرد که ترام‍پ سرکار آمده بود، بوریس جانسون مشغول ترتیب دادن پروژهٔ برگزیت بود و او هر روز ناامیدتر می‌شد. اما درنهایت با تلاشی جان‌فرسا به این وضعیت غلبه کرد. او معتقد بود، تعصب در سیاست ریشه‌دارتر شده است. اما در عین حال معتقد است، هیچ‌چیز به اندازهٔ مقاومت نمی‌تواند ریشهٔ این تعصب را بخشکاند. نیمن توصیه می‌کند که صدای‌مان را بلندتر کنیم و به روی این سیاستمداران متعصب و سیاستگذاران بیاوریم که حالا وقت حرف زدن است. وقت اینکه با گذشته‌های سیاه خود کنار بیاییم و نباید روی آنها سرپوش بگذاریم. اما نویسنده در کتاب «درس گرفتن از آلمانی‌ها» نشان‌مان می‌دهد که اگر همین حالا دربارهٔ نسل‌کشی، جنایت و اجحافی که به اقلیت‌های قومی و مذهبی شده حرف نزنیم، کمی جلوتر یا حتی خیلی نزدیک‌تر، دچار ناسیونالیسم و نژادپرستی می‌شویم و این همان وضعیتی است که در بسیاری از کشورها رخ داده است.

فوکو و روش؟
تبارشناسی خاکستری است/ نشر نی

میشل فوکو فیلسوف، مورخ و نظریه‌پرداز اجتماعی و منتقد ادبی فرانسوی به‌دلایل مختلف برای ایرانیان جذاب بوده است. بخش عمده‌ای از مهم‌ترین آثارش عمدتا از زبان اصلی ترجمه شده و کتاب‌های زیادی درباره او به زبان فارسی ترجمه و تالیف شده است. فراتر از آن تحقیقات دانشگاهی زیادی در حوزه‌های مختلف علوم انسانی اعم از جامعه‌شناسی، سیاست و تاریخ مبتنی بر آنچه روش‌شناسی فوکو خوانده می‌شود و با بهره گرفتن از اندیشه‌های او نوشته شده است، دارد. بحث‌های مفصلی نیز درباره دقت، صحت و اصالت این کاربست روش فوکویی در تحقیقات میان پژوهشگران و منتقدان در گرفته است که پرسش‌های محوری آنها عبارتند از اینکه اولا آیا می‌توان روشی به‌نام فوکو استخراج کرد و در تحقیقات دیگر مورد استفاده قرار داد و ثانیا به فرض مثبت بودن پاسخ سوال مذکور، آیا کاربست این روش احتمالی در موضوعاتی که مسائل‌شان به جوامعی غیر از جوامع اروپایی مورد بحث فوکو بازمی‌گردد، امکان‌پذیر هست یا خیر؟ عادل مشایخی، پژوهشگر، مدرس فلسفه، نویسنده و مترجم آثار فلسفی تلاش خود را مصروف معرفی، ترجمه، نقد و بررسی متفکران فرانسوی معاصر فوکو و در رأس ایشان ژیل دلوز (۱۹۹۵-۱۹۲۵ م.) کرده و درباره فوکو نیز غیر از نگارش مقالات، درسگفتارهای متعددی ارائه کرده است. چند سال پیش کتابی با عنوان «تبارشناسی خاکستری است»، با زیر عنوان «تأملاتی درباره روش فوکو»، به همت نشر دوستان از او منتشر شد. اخیراً این کتاب با ویراست جدید، همچنین ضمیمه‌ای با عنوان «تبارشناسی و سوبژکتیویته» به متن کتاب اضافه شده است. چاپ و تجدیدچاپ این کتاب در زمینه فوکوشناسی ایرانیان، اتفاق مهمی است تا پیش از آن در فارسی، کتاب تألیفی‌ای که به‌طور جدی به روایت فرانسوی از فوکو بپردازد، نداشتیم و عمدتا با قرائت‌های انگلیسی از این فیلسوف آشنا بودیم؛ غیر از کتاب ژیل دلوز به‌نام فوکو که چند سالی هست به همت نیکو سرخوش و افشین جهاندیده به فارسی ترجمه شده است. «تبارشناسی خاکستری است»، روایت متفاوتی از روایت رایج انگلیسی-آمریکایی دریفوس و رابینو در کتاب «میشل فوکو: فراسوی ساختگرایی و هرمنوتیک» (با ترجمه حسین بشیریه) را ارائه می‌دهد. ضمن اینکه این کتاب می‌کوشد تکلیفش را با مسئله بحث‌برانگیز تبارشناسی روشن کند. اهمیت این موضوع آنجاست که در زبان فارسی در سال‌های اخیر غیر از ترجمه‌هایی که از او درباره فوکو شده، بسیاری در دانشگاه‌ها مدعی‌اند با استفاده از روش فوکویی اعم از تحلیل گفتمان یا دیرینه‌شناسی یا تبارشناسی، مسائلی مربوط به ایران را تحلیل کرده‌اند. اما کمتر به این پرداخته شده که خود تبارشناسی فوکو چیست و آیا می‌توان قائل به روش‌شناسی فوکویی شد یا خیر. درواقع کتاب را می‌توان مروری بر محورهای اصلی اندیشه فوکو خواند.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  عشق

عشق، میان آن کس که دوست دارد و آن کس که موضوع عشق است تفاوت نمی‌گذارد.

  واقع‌گرایی احمد محمود

از «همسایه‌ها» تا «مدار صفر درجه»، سیری تکاملی در آثار محمود دیده می‌شود و اگر در «همسایه‌ها» به قول خودش بیشتر براساس غریزه به نوشتن پرداخته، در «مدار صفر درجه» روایت براساس شناخت داستان پیش رفته است.

  از همزبانی تا همدلی

ما همچنان بیش از هر چیز درگیر مناسبات و درگیری‌های‌مان با غرب و در غرب هستیم و خیلی متوجه آنچه در شرق کشورمان می‌گذرد، نیستیم.

  سفری برای کشف مجدد

نقد و بررسی رمان «زندگی غیرممکن» اثر مت هیگ