img
img
img
img
img
محسن آزموده

سرخوردگی از فلسفه

محسن آزموده

اعتماد: آدم در جوانی دنیا را طور دیگری می‌بیند، آرزوهایی بزرگ دارد، خیال‌های عظیم در سر می‌پروراند، سودای تغییر و تفسیر جهان را دارد، می‌خواهد به سوال‌های بدیهی و بی‌جواب کودکی پاسخ دهد، فکر می‌کند اگر راز دنیا را بفهمد، می‌تواند آن را به جایی بهتر برای زندگی خودش و دیگران بدل کند. احتمالاً به همین دلایل است که برخی جوان‌ها، برخی از پرمساله‌ترین ایشان سراغ فلسفه می‌روند. ژان پل سارتر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی احیاناً به همین خاطر گفته بود «جوانی دوره متافیزیک است.»
 فلسفه آن افسانه سهل و ممتنع و شیرین و در عین حال ترسناکی است که عقل از بسیاری از این جوانان را می‌رباید، با وعده در آستین داشتن پاسخ پرسش‌های بنیادین و با این چشم‌انداز زیبا و جذاب که باورهای ما را منطقی می‌کند و دنیایی عقلانی و پر از صلح و صفا بنا می‌کند که در آن عقل و عقلانیت حرف اول و آخر را می‌زند. فلسفه مدعی است ابزاری دراختیارمان می‌گذارد که با آن بتوانیم سره را از ناسره و حقیقت را از خطا تشخیص دهیم و از چرندگویی و مبهم‌اندیشی خلاصی یابیم. فلسفه ما را به حاق واقعیت، اصل و اساس آن فرا می‌خواند و می‌گوید ذات و ماهیت آن را چنان که هست، بر ما می‌نمایاند. 
با این چشم‌انداز زیبا و جذاب و دلفریب، بسیاری از جوانان به فلسفه‌خوانی در دانشگاه روی می‌آورند، خصوصاً در جامعه شدیداً «فلسفه‌زده» ما که بعضاً برخی متفکران و روشنفکرانش معتقدند و در بوق و کرنا می‌کنند که فلسفه از نان شب هم واجب‌تر است و حلال مشکلات و بدبختی‌های ما فلسفه است و اگر فلان شد و بیسار، به این خاطر است که فلسفه نداریم و باید فلسفه‌ورزی کنیم و… الخ. 
در این یادداشت کوتاه نمی‌خواهم مدعیات فلسفه را به چالش بکشم یا به پر و پای آن اندیشمندان و روشنفکران معزز و بزرگ بپیچم. عرصه سیمرغ جولانگه مگس لاغر و لاجونی مثل صاحب این قلم نیست. فقط می‌خواهم نکته‌ای را بسط دهم که دوستم محمد علی در مقاله اصلی این صفحه به آن پرداخته و آن هم معضل اشتغال فارغ‌التحصیلان فلسفه در ایران است. همان‌طور که در ابتدا اشاره شد، دانشجویان با هزار امید و آرزو به رشته فلسفه می‌آیند، بسیاری از دوره کارشناسی و بعضاً با رتبه‌های خیلی خوب و بالا، عده‌ای هم از رشته‌های پرطرفدار مهندسی و پزشکی برای دوره‌های تحصیلات تکمیلی یعنی ارشد و دکترا. فعلاً به این کاری ندارم که فلسفه‌ای که این عزیزان در دانشگاه می‌آموزند، چیست و چه ویژگی‌هایی دارد و چقدر با آنچه وعده‌اش را به ایشان داده بودند، مشابهت دارد یا با آن مغایر است. در طول دوران تحصیل هم مدام دانشجو را بالا بالا می‌کنند که تو فیلسوفی، فلسفه می‌خوانی، فلسفه مادر علوم است، فلسفه پدر سایر معارف است، فلسفه بنیاد و اساس همه دانش‌هاست، تا فلسفه نباشد، سایر علوم معنا و مفهومی ندارد، تا مبانی فلسفی فلان چیز و بهمان چیز روشن نشود، هیچ کاری کار و هیچ باری بار نمی‌شود و… 
اما بعد که دانشجو فارغ‌التحصیل می‌شود، حتی اگر همه نمره‌هایش بالا باشد، تازه با واقعیت سرد و تلخ مواجه می‌شود. انگار در تمام دوران تحصیل، در هپروت و به قول حکما عالم هورقلیا به سر می‌برده. تازه می‌فهمد فلسفه که قرار بوده حاق و ذات واقعیت را به او نشان بدهد، برعکس او را در توهم و خیال فرو برده و حالا با سر از عرش اعلی به زمین سفت می‌خورد. بیکاری آزارش می‌دهد، هیچ جا متاع او را خریداری نیست. هیچ مهارتی که به درد بازار بخورد، ندارد. زیاد هم بخواهد حرف بزند، حوصله بقیه را سر می‌برد و به او اعتراض می‌کنند که «این‌قدر حرف نزن، این‌قدر نپیچون و فلسفیش نکن، حالا که وقت فلسفه‌بافی نیست!» این می‌شود که فارغ‌التحصیل فلسفه، بعد از ماه‌عسلی نه چندان جذاب با عروس یا داماد علوم، فرقی نمی‌کند، تازه می‌فهمد چه کلاه بزرگی به سرش رفته و چطور نقد جوانی را صرف وراجی و حرافی کرده و عمر عزیز را پای کتاب‌هایی پر از حرف‌های پیچیده و انتزاعی و خسته‌کننده و ذهن سوز هدر داده. به این می‌گویند «سرخوردگی از فلسفه». اهل فلسفه البته خیلی می‌دانند که این غیر از «سرخوردگی فلسفی» است و می‌توانند ساعت‌ها برای‌تان از تفاوت این دو سخن بگویند!

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  ماسک‌های ژاپنی و ارواح غربی

عناصر دوگانه در آثار لافکادیو هرن، نویسنده چندملیتی

  سرخوردگی از فلسفه

فلسفه که قرار بوده حاق و ذات واقعیت را به او نشان بدهد، برعکس او را در توهم و خیال فرو برده و حالا با سر از عرش اعلی به زمین سفت می‌خورد.

  چه طرف بربستیم؟ هیچ!

درباره وضعیت فارغ‌التحصیلان تحصیلات تکمیلی علوم انسانی به ویژه فلسفه

  نردبان عشق ما را به کجا می‌رساند؟

کاوش افلاطون درباره عشق شامل نقش آن در رشد فردی و اهمیت آن در رسیدن به زیبایی واقعی و جستجوی خیر است.

  چه کتاب‌هایی در سال ۲۰۲۴ بیشتر از کتابخانه‌های عمومی نیویورک امانت گرفته شد؟

برخلاف بازار کتاب که کتاب‌های خودیاری و خاطرات در صدر فروش قرار دارند، این ژانرها در لیست محبوب‌ترین کتاب‌های نیویورک حضوری پررنگ ندارند.