ناگفتههای تاریخ: حتماً نام جنگهای صلیبی به گوش شما خورده است. بسیاری از از کودکی با سریالها، فیلمها و حتی بازیهای رایانهای بزرگ شدیم که به نحوی به این جنگها ربط داشتند. حجم مطالب منتشر شده در مورد جنگهای صلیبی در جهان بسیار زیاد است و این به علت گسترده بودن این جنگها و تأثیری است که بر تاریخ بشر گذاشتند. زندگی تقریباً همۀ ما امروزه به نحوی به جنگهای صلیبی گره خورده است. به عبارت دیگر اگر سرنوشت جنگهای صلیبی به شکل دیگری رقم میخورد، ما امروز قطعاً با دنیای متفاوتی طرف میبودیم. در این مقاله میخواهم شما را با ۵ واقعیت کمتر شناخته شده در مورد جنگهای صلیبی آشنا کنم.
درست است که خط مقدم جنگهای صلیبی مناطقی دورتر از مرزهای طبیعی ایران در غرب خاورمیانه و به ویژه سرزمینهایی بود که به دریای مدیترانه وصل هستند، اما ایرانیها در این جنگها نقش آفرینی مهمی کردند. در کتاب فرمانروایان کوهستان به تفصیل در مورد نقش حکومت باطنیهای شام در جنگهای صلیبی توضیح دادهام. می دانیم که اگرچه بیشتر مردمی که در سلطۀ این حکومت در شام زندگی میکردند، غیر ایرانی و اهل همان منطقه بودند، اما رهبران ایشان تقریباً همگی باطنیهای ایرانی بودند که از قلعه الموت به شام فرستاده میشدند.
از زمان حسن صباح به طور پیوسته برخی داعیان باطنی ایرانی از ایران به شام فرستاده میشدند تا دعوت اسماعیلیان را در آن منطقه گسترش دهند. متأسفانه ما از تعداد دقیق ایرانیانی که به شام ارسال میشدند بی خبریم اما اگر تعداد آنها زیاد هم نبوده باشد، قطعاً از نظر سیاسی بسیار تأثیرگذار بودند.
چنانکه در کتاب فرمانروایان کوهستان توضیح دادهام، یکی از سیاستهای رهبران باطنیها در الموت این بود که همواره رهبران باطنی شام را از میان ایرانیها یا کسانی انتخاب میکردند که مدت طولانی در قلعه الموت زیر نظر آنها زندگی میکردند. باطنیهای شام در جنگهای صلیبی با اتخاذ یک دیپلماسی پیچیده بارها علیه هم فرمانروایان و امیران مسلمان و هم صلیبی جنگیدند. همچنین برخی از قتلها و ترورهایی که فداییان باطنی در طول این جنگها انجام دادند، بر سرنوشت نبردها تأثیر گذاشت.
به جز باطنیها برخی از دیگر شخصیتهای معروف حاضر در جنگهای صلیبی ایرانی بودند. مهمترین ایشان صلاح الدین ایوبی است که کُرد بود و نام خود را به عنوان یکی از بزرگترین فرمانروایان و فرماندهان نظامی در تاریخ جاودان کرده است. برخی از دیگر اعضای خاندان صلاح الدین نیز که کمتر برای عوام شناخته شده هستند نقش مهمی در جنگهای صلیبی ایفا نمودند، از جمله شیرکوه عموی صلاح الدین و ملک الناصر یوسف پسر صلاح الدین.
جنگهای صلیبی به طور رسمی با فرمان پاپ اوربان دوم در سال ۱۰۹۵ میلادی شروع شد. بر همین اساس در نگاه نخست ممکن است برخی تقصیر شروع این جنگها را به گردن مسیحیان و کلیسای کاتولیک بیاندازند. اما در واقع این جنگها پیش زمینهای هم دارند و پاپ اوربان دوم یک شبه تصمیم به صدور فرمان جهاد علیه مسلمانان نکرد.
در واقع از مدتها قبل از اینکه پاپ اوربان دوم فرمان جهاد صادر کند، دنیای مسیحیت از طرف مسلمانان تحت فشار قرار داشت. از یک طرف سلجوقیان با پیروزی در نبرد ملازگرد امپراتوری بیزانس را به طور جدی تهدید میکردند و از طرف دیگر دولتهای مسلمان تا اسپانیا پیشروی کرده بودند. به ویژه خطر سلجوقیان برای اروپاییان جدی بود چون تا آن زمان امپراتوری بیزانس همچون یک سپر جلوی ورود مسلمانان را از آناتولی به سمت اروپا گرفته بود.
پاپ اوربان دوم در واقع پس از درخواست کمک بیزانسیها فرمان جنگهای صلیبی را صادر کرد و امیران متعصب مسلمان در سرزمین مقدس باعث آزار و اذیت مسیحیان میشدند. بنابراین برخلاف ادعای برخی که تنها حرص، طمع و چشم داشتن اروپاییان به ثروتهای بیشمار شرق را علت شروع جنگهای صلیبی میدانند، شاید اگر پاپ اوربان دوم جنگهای صلیبی را شروع نمیکرد، مسلمانان موفق میشدند صدها سال پیش از تأسیس امپراتوری عثمانی، بیزانس را فتح و از آناتولی به قلب اروپا لشکرکشی کنند.
در پایان جنگهای صلیبی اروپاییان به سختی از مسلمانان شکست خوردند. آنها نتوانستند سرزمین مقدس و از همه مهمتر شهر اورشلیم را حفظ کنند و حتی تلاشهای دیپلماتیک برخی فرمانروایان اروپا برای استفاده از مغولان برای رسیدن از اهداف خود ناکام ماند. اما با وجود شکست سنگین در میدان نبرد، جنگهای صلیبی دستاوردهای مهمی برای اروپاییان داشت که در بلند مدت تأثیر خود را در اروپا نشان داد.
چنانکه در کتاب شوالیههای مسکین مسیح و معبد سلیمان توضیح داده شده است، از نظر جنگهای صلیبی از نظر علم و فرهنگ باعث تغییر چهره اروپا شد. در آن زمان مسلمانان از نظر علم و تکنولوژی از اروپاییان جلوتر بودند. تنها کشور مسیحی که از نظر تمدن و علم با مسلمانان تا حدودی هم پایه بود، امپراتوری بیزانس میبود. جنگهای صلیبی باعث شد تا بزرگان، اشراف و حتی بسیاری از مردم عادی اهل سرزمینهای اروپای مرکزی و غربی با پیشرفتهای مسلمانان و امپراتوری بیزانس آشنا شوند. این آشنایی باعث شد تا اروپا از نظر علم به خود تکانی بدهد.
از همه مهمتر این بود که شکست کلیسای کاتولیک در جنگهای صلیبی باعث شد تا فرمانروایان مسیحی اروپا به تدریج تلاش کنند از زیر سایه چتر پاپها خارج شوند. شکست در جنگهای صلیبی در واقع شکست امت واحدۀ مسیحی به رهبری پاپ کاتولیک بود و پس از آن ملی گرایی و ناسیونالیسم در اروپا رشد کرد. البته صدها سال طول کشید تا دولت-ملت های مدرن اروپایی به وجود آیند اما تردیدی نیست که جنگهای صلیبی در این معادله نقش مهمی ایفا کردند.
اروپاییان پس از جنگهای صلیبی از کلیسا بیشتر و بیشتر فاصله گرفتند و سکولارتر شدند. به همین خاطر در انتهای جنگهای صلیبی یک دورۀ رنسانس رخ داد. سکولار شدن اروپا و فاصله گرفتن آنها از حکومتهای دینی، کاهش دادن دخالت روحانیون در امور سیاسی و توجه بیشتر به علم و دانش از مهمترین نتایج شکست اروپاییان در جنگهای صلیبی بود. به همین خاطر بسیاری از مورخان به درستی معتقدند که اگرچه مسیحیان در جنگهای صلیبی شکست خوردند، اما در بلند مدت برنده شدند.
اگرچه مسلمانان در جنگهای صلیبی در نهایت بر اروپاییان پیروز شدند، اما این پیروزی با هزینه گزافی به دست آمد. در زمانی که جنگهای صلیبی پایان مییافت، دیگر خبری از دولتهای قدرتمندی همچون سلجوقیان نبود. حملۀ مغولان از شرق به ایران و سقوط خلافت عباسیان به دنبال آن ضربۀ بزرگی بر امت اسلامی زد. اگرچه مملوکان مصر موفق شدند هم بر اروپاییان و هم مغولان پیروز شوند، اما قدرت آنها از نظر علمی و فرهنگی قابل قیاس با دولتهای قدیمیتر همچون خلفای فاطمی نبود.
چنانکه در کتاب فرمانروایان کوهستان توضیح دادهام، در واقع از مدتها قبل از شروع جنگهای صلیبی تمدن اسلامی وارد نوعی انحطاط شده بود. علت اصلی این انحطاط نیز به قدرت رسیدن دولتهای متعصبتر مذهبی همچون سلجوقیان در ایران بود. سلجوقیان جنگجویان بزرگی بودند اما از نظر علم قابل مقایسه با دولتهای ایرانی نظیر سامانیان نیستند. بزرگترین دانشمندان مسلمان در زمان سامانیان ظهور کردند و سامانیان از نظر مذهبی به اندازه سلجوقیان سختگیر نبودند.
بنابراین وقتی جنگهای صلیبی شروع میشد، جهان اسلام از قبل وارد انحطاط شده بود و وقوع این جنگها و سرگرمی بسیاری از حاکمان مسلمان به آن، انحطاط تمدن اسلامی را تسریع نمود و زمانی که مغولان ایران را فتح کردند، این انحطاط به نوعی تکمیل گشت. از پایان جنگهای صلیبی اروپاییان سیری صعودی و مسلمانان در خاورمیانه سیلی نزولی را از حیث تمدن در پیش گرفتند.
یکی از نتایج مهم جنگهای صلیبی ظهور فرقههای نظامی-مذهبی همچون شوالیههای معبد، شهسواران مهمان نواز، شوالیههای توتونیک و … بود. چنانکه در کتاب شوالیههای مسکین مسیح و معبد سلیمان به تفصیل توضیح داده شده است، با ظهور جنگهای صلیبی مفاهیمی همچون جهاد در راه خدا و اعمال خشونت در گسترش دین در جهان مسیحیت وارد عصر جدیدی شد. به تدریج فرقههایی ظهور کردند که اعضای آنها براساس قوانین سختگیرانه دینی زندگی میکردند و همزمان جنگجو هم بودند.
به قول مورخان، پدیده راهبان جنگجو در جریان جنگهای صلیبی ظهور کرد. برخی از این فرقههای نظامی-مذهبی بعدها به شدت در تاریخ اروپا تأثیر گذاشتند. مثلاً شوالیههای معبد یا تمپلارها حتی پس از اینکه در نهایت در خود اروپا به شدت سرکوب شدند، اما اعضای آن در قالب فرقهها، گروهها و انجمنهای برادری جدیدی به راه خود ادامه دادند. خوب است یاد آوری کنیم که خاستگاه انجمن برادری فراماسونری به همین تمپلارها برمی گردد.
مرتضی عرب زاده سربنانی، فرمانروایان کوهستان، چاپ سوم، تهران: نشر متخصصان
فیلیپ لورن دو کوستر، شوالیههای مسکین مسیح و معبد سلیمان: از تاریخ تا افسانه، ترجمه مرتضی عرب زاده سربنانی، چاپ اول، تهران: نشر متخصصان
معمای صدسالهی نویسندهی داستانهای هرکول پوآرو
آیا «خود» وجود دارد؟
گزارش ویژه از قلب خانهی شما
چرا برخی گفتو گو را نکوهیده انگاشته از بردن نامش هم پرهیز و گریز و نیز کراهتی بر زبان و در دهان دارند؟
بدون لکنت از نسلکشی سیستماتیک غزه سخن بگوییم.