img
img
img
img
img
افسانه فردگرایی

برداشتن چشم‌‌بند فردگرایی

رحیم نعمانی

وینش: کتاب افسانه فردگرایی در یک کلام کتابی است که می‌خواهد به خواننده‌اش تفهیم کند نیروهای اجتماعی بسیار بیش از آن‌چه فکر می‌کنیم در شکل دادن هویت شخصی ما نقش دارند، به اندازه‌ای که در واقع ــ همان طور که عنوان کتاب می‌گوید ــ فردگرایی (و شاید فرد) توهمی بیش نیست. همان طور که در طول خواندن کتاب متوجه می‌شویم اجتماع نه تنها در امور و موسسات و پدیده‌های آشکارا اجتماعی مانند خانواده و مدرسه و فعالیت‌های اجتماعی مانند نیکوکاری و ورزش، بلکه در اموری که در نگاه نخست بسیار شخصی و فردی به نظر می‌آیند، مانند احساسات و مناسبات عاشقانه، نیز رفتار انسان‌ها را هدایت می‌کند.

دخالت یا حتی سلطه‌ی مطلق نیروهای اجتماعی بر رفتار فردی به نوشته‌ی کالرو در آثار ادبیات داستانی نیز بازتاب یافته‌اند. او دو نمونه از جوامع آینده را که در کتاب والدن ۲ نوشته‌ی بی. اف. اسکینر و رمان ۱۹۸۴ اثر جرج اوروِل توصیف شده‌اند به عنوان نمونه ذکر می‌کند.

در اولی نویسنده جامعه‌ای خیالی را به تصویر می‌کشد که در آن با به‌کارگیری اصول روانشناسی رفتاری یک زندگی آرام و مرفه برای همه‌ی اعضای اجتماع تدارک دیده شده، در حالی که جامعه‌ی خیالی آینده‌ی اورول جایی است مخوف که حکومت با کنترل همه‌ی جنبه‌های زندگی افراد و با استفاده از زور و ارعاب فضایی ترسناک آفریده است که در آن هویت فردی هیچ جایی ندارد. سپس نویسنده‌ی کتاب این پرسش را مطرح می‌کند:

«هردوی این آثار آشکارا داستانی و خیالی هستند، با این حال از خودم می‌پرسیدم که کدام‌شان تصویر درستی از جامعه‌ی آینده ترسیم می‌کنند. کدام یک به طور ضمنی بر تصویری دقیق‌تر از شخص بودن مبتنی است؟ … آیا می‌توان از طریق مداخله‌ی جمعیِ برنامه‌ریزی‌شده پیشرفت کرد؟ کدام نظام سیاسی منصفانه‌تر و عادلانه‌ترین نظام است؟ آیا علم می‌تواند وسیله‌ای در خدمت رهایی باشد؟ بعدها که به دانشگاه رفتم متوجه شدم که رشته‌ی جامعه‌شناسی به همین مسائل می‌پردازد.» (ص ۲۸)

و سپس بلافاصله اعلام می‌کند: «هدف کتاب حاضر معرفی تفکر جامعه‌شناختی است.» البته کالرو توضیح می‌دهد که قرار نیست این کتاب کوچک همه چیز در جامعه‌شناسی را توضیح دهد بلکه هدفش این است که به «رابطه‌ی میان زندگی‌های شخصی ما و آن دسته از نیروهای اجتماعی که جامعه را می‌سازند» بپردازد.

او با تشریح نمونه‌های بسیاری از تاریخ و زندگی اجتماعی معاصر آمریکایی این کار را می‌کند، اما به گمانم این موضوعی است که برای جامعه‌ی امروز ما هم موضوعیت زیادی دارد، به‌خصوص در مباحث هنری، جایی که فردیت و هویت فردیِ هم هنرمند و هم مخاطب، به ارزش مقدسی تبدیل شده است که ورود به حریم‌شان مجاز نیست. به نظرم برای بیشتر نمونه‌هایی که در کتاب آمده‌اند می‌توان نمونه‌هایی از زندگی معاصر و تاریخ خودمان نیز یافت.

به هر رو کتاب در فصل‌های هشت‌گانه‌ی خود به یکایک نیروهای اجتماعی که به هویت اشخاص شکل می‌دهند می‌پردازد. به نظرم جاهایی که کتاب به پدیده‌هایی می‌پردازد که بسیار شخصی می‌نمایند، جذاب‌تر می‌شود. مثلاً آن‌جا که در فصل نخست توضیح می‌دهد تفکر و احساسات اساساً پدیده‌هایی اجتماعی‌اند.

در فصل دوم کتاب افسانه فردگرایی، که درباره‌ی تبدیل شدن کودک به یک موجود اجتماعی است، کتاب اهمیت نقش زبان را در این امر تشریح می‌کند. زبان در واقع نظامی از نمادها (نشانه‌های دلبخواهی) است که تفکرات و احساسات فردی ما در قالب‌های آن عمل می‌کنند:

«بیشتر مردم فکر می‌کنند که فکر کردن چیزی است که در ذهن ما جریان دارد. بیشتر ما معتقدیم که اندیشه‌های ما خصوصی، شخصی و ذهنی و محرمانه‌اند. چنین تصوری تا حدودی صحیح است. ما می‌توانیم استدلال‌ها، باورها و داوری‌های‌مان را از دیگران پنهان نگه داریم. با این حال، شیوه‌ی تفکرمان، روشی که از طریق آن یاد می‌گیریم فکر کنیم، مقوله‌ها و دسته‌بندی‌هایی که با استفاده از آن‌ها فکر می‌کنیم، و موضوعاتی که درباره‌ی آن‌ها فکر می‌کنیم همگی بیرون از ما، از جهان اجتماعی، سرچشمه گرفته‌اند. «(ص ۸۷)

حتی احساسات انسان هم پدیده‌هایی اجتماعی‌اند.

«بدون زبان، احساسات متنوع و پیچیده نمی‌داشتیم. احساسات نوزاد ابتدایی و ساده هستند. نوزاد احساس انتقام، شهوت، حسادت، نفرت، شرم یا گناه ندارد. این احساس‌های پیشرفته طی زمان و درون اجتماعی از کاربران نمادها رشد می‌کنند. علاوه بر این در اجتماع است که می‌آموزیم بر حسب قواعد احساسی خاصی احساسات خود را «کنترل» کنیم و به شکل «مناسب» نشان دهیم.» (ص ۹۷)

مثالی که نویسنده برای این مورد می‌آورد جالب است: روابط احساسی بین پزشک و بیمار هنگام معاینه‌ی «اندام‌های خصوصی». آشکار است که این احساس‌ها در جوامع و فرهنگ‌های مختلف فرق می‌کنند و تابع درک و قواعدی هستند که از رابطه‌ی پزشک و بیمار در هر جامعه وجود دارد و فرد مطابق این قواعد خود را کنترل می‌کند و احساسات خود را نشان می‌دهد یا پنهان می‌کند.

فصل‌های بعدی کتاب به نقش گروه‌های اجتماعی که ما در آن‌ها عضویم (فصل سوم – همنوایی و نافرمانی: قدرت گروه)، خانواده و طبقه‌ی اجتماعی (فصل چهارم – خانواده مهم است: قدرت طبقه‌ی اجتماعی)، اقتصاد ملی و جهانی (فصل پنجم – جهانی شدن: قدرت سرمایه‌داری)، حکومت‌ها (فصل ششم – کنترل حکومتی: قدرت دولت)، رسانه‌های جمعی (فصل هفتم – خشونت، رابطه‌ی جنسی و سیاست: قدرت رسانه‌های جمعی) و جنبش‌های اجتماعی (از «من» به «ما»: قدرت کنش جمعی) در شکل دادن به شخصیت فرد و تعیین رفتار و اندیشه‌های او اختصاص دارند.

البته کتاب از نگاه جبرگرایانه‌ای که انسان‌ها را همچون عروسک‌هایی در دست نیروهای اجتماعی تصور کند پرهیز می‌کند، کما این‌که کالرو در سطور پایانی کتاب می‌نویسد:

«نیروهای اجتماعی کنترل کاملی بر رفتار ما ندارند و جامعه نیز مستقل از کنش‌های ما وجود ندارد. ما شرایط اجتماعی را از نسل‌های پیشین به ارث می‌بریم، اما این شرایط به هیچ وجه ابدی نیست. می‌توان الگوهای آن دسته از کنش‌های اجتماعی را که آسیب‌زا هستند، نابرابری اقتصادی را تشدید می‌کنند و به تبعیض استمرار می‌بخشند تغییر داد. برداشتن چشم‌بند فردگرایی نخستین قدم برای دست یافتن به چنین تغییری است.» (ص ۳۱۲)

پیتر کالرو نویسنده‌ی کتاب، پروفسور جامعه‌شناسی در دانشگاه اُرِگون غربی ایالات متحده است. از کتاب‌های دیگر او می‌توان به نابرابر بودن Being Unequal اشاره کرد.

کتاب از سوی کاربران گودریدز نزدیک چهار امتیاز از پنج امتیاز دریافت کرده است.

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»

  رنج در قاب ذهنی آرتور شوپنهاور

معرفی کتاب «درباره‌ی رنج بشر»

  شهر فرنگ

کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.

  همزادگان نادوسیده

نگاهی به کتاب «شاهنشاهی‌های جهان روا»

  اخلاق و الحاد

معرفی کتاب «اخلاق و دین»