عصر ایران: از روزگاران پیشین تاکنون در کنار فرهنگ و ادب رسمی، فرهنگ و ادب عامه نیز وجود داشته و به حیات خود ادامه داده و در دنیا به فولکلور معروف است.
فولکلور، آیینۀ زندگی واقعی انسانها در تمام دورههای زندگی است و در واقع، دنیای زندگی توده مردم است؛ زیرا زمانی که از فرهنگ جامعهای گفته میشود؛ سخن از افسانهها، ترانهها، عقاید، آداب و رسوم، مذهب، گویشها، ضربالمثلها، چیستانها، بازیها و هزاران پدیدە آشکار و نهان دیگر اجتماعی است.
انسان پیش از آن که شعر بگوید و قبل از آن که خط بنویسد؛ مَثَل را به کار برده و در محاورات خود از آن استفاده کرده است.
در این میان زن بودن و مرد بودن، بزرگترین گروه بندییی است که در جامعه شکل گرفته است و این را میتوان به وضوح در مَثَلها نیز مشاهده کرد؛ برای همین، زنان یکی از موضوعات مهم در ضربالمثلها هستند که البته در بیشتر موارد نقش منفی داشتهاند و صفات منفی نیز بیشتر به آنان نسبت داده شده است.
هنگامی که در ضربالمثلها سخن از جایگاه اجتماعی افراد به میان میآید؛ به فرودست بودن جایگاه اجتماعی زنان اشاره میشود و معمولاً زنان جنس فرودست و مردان فرادست شمرده میشوند!
حتماً این ضرب المثل را در محاورات روزمره، بارها شنیدهایم که “از زن کمترم”. در واقع زن آن چنان فرودست شمرده میشود که برخی از مردم برای نشان دادن قطعیت و حتمیت خود در کار، میگویند اگر در اقدام به کار خود کوتاهی ورزم و آن را انجام ندهم، از زن کمترم.
از سوی دیگر، در برخی از ضربالمثلها اصالت و نژاد یکی از ارزشهای مهم مردان محسوب میشود و داشتن اصالت موجب میشود، فرد جایگاه اجتماعی بالایی داشته باشد. در خانوادههای پدرسالار و مردسالار، اصالت از آن پدر است و جایگاه اجتماعی فرد با پدر سنجیده میشود تا مادر. آنچه اهمیت دارد؛ پدر است و مادر تنها رهگذر خوانده میشود.
احتمالاً شما اکنون میگویید؛ همیشه این گونه نبوده است و در برخی از ضربالمثلها زنان حتی جایگاه بالاتری از مردان داشتهاند.
کاملاً درست میگویید؛ در برخی ضربالمثلها، زمانی این جایگاه و ارزش بالاتر به زنان داده شده که سخن از مسائل درون خانواده به میان میآید. در واقع جامعه مردسالار به این دلیل این ویژگی مثبت را به زن نسبت داده است تا زنان ترغیب شوند به کارهای درون خانه بپردازند.
در بیشتر موارد، ضربالمثلها از زبان مردان و خطاب به زنان گفته شـده و در اندک مواردی زنان، مردان را مورد خطاب قرار دادهاند.
به طور معمول زوایای مختلف زندگی زنان از سه جنبه در محتوای مثلها گنجانده شده است:
۱- ضربالمثلهای مربوط به طبیعت، زیبایی و جسم زن.
۲- ضربالمثلهای مربوط به دورههای مختلف زندگی او مثل دختـر، تـازه عـروس، همسر، مادر، بیوه، مادربزرگ و …
۳- ضربالمثلهای مربوط به زندگی زنان مانند عشق، بارداری، تولد فرزند، کار و زندگی خانوادگی.
از آنجا که کاربرد مثلها، عرصۀ فرهنگ عمومی جامعه است، بنابراین زبان و اندیشههای مطرح شده در آن نیز غالباً ساده و بدون تکلف است. به اقتضای واژهها و اصطلاحات فرهنگ کوچه و بازار، بخشهایی از مجموعه ضربالمثلهای هر جامعهای حامل عقاید عوامانه، الفاظ و اصطلاحات غیرمؤدبانه، آموزههای نادرست اخلاقی و مفاهیم توهین آمیز و تحقیرکننده نیز است.
خوشبختانه امروزه برخی از این نوع مثلها را میتوان همانند افسانههایی دانست که دیگر کارایی اولیه را ندارند، ولیکن برخی دیگر کماکان جدی گرفته میشود و مایه تحقیر یا ناراحتی انسانها یا توجیه کننده اندیشهها و رفتارهای نابخردانه است.
مسأله ای که نمیتوان انکار کرد، در محتوای ضربالمثلهای فارسی بیشترین تحقیرها به زنان در نقشهای زنانه دیده میشود؛ یعنی علاوه بر اینکه انواع مختلفی از بدگوییها را به صورت مطلق، درباره جنس زن میبینیم، طعنههای مضاعفی را نیز در مورد نقشهای زنان شاهد هستیم.
پرواضح است؛ تحقیرهای جنسیتی و نگاه منفی و تحقیرآمیز نسبت به زنان، حقیقتی به درازای تاریخ بشر است و این موضوع نه تنها در کشور ایران، بلکه در بیشتر جوامع جهانی اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه به چشم میخورد. اگرچه ممکن است، در روزگار اخیر به تدریج تعدیل شده باشد.
چنانچه اندکی عمیقتر در روابط روزمرهمان شویم، هنوز رد پای برخی از این ضرب المثلها را در محاورات هر روزه درباره زنان میشنویم؛ جالب اینکه گاه نه تنها در محاورات عامه، بلکه در میان اظهار نظرهای متخصصان و کارشناسان، معنای باز شده برخی از این ضرب المثلها علیه زنان همچنان رایج است.
حتماً شما هم چند مورد از آن را بارها و بارها در رسانههای رسمی شنیدهاید.
نزدیکترین مثال به زمان حال، خانم فیلمساز جوانی که اخیراً چند فیلم کوتاه ماندگار نیز ساخته است؛ نقل میکرد: “بنا بر موضوع فیلمنامه بسیار سختی کشیدم تا توانستم آن را بسازم.” خانم فیلمساز معتقد بود؛ در واقع باید مردانه عمل کرد تا از پس کار برآمد!
ضربالمثلهایی که در این مجال اندک به آنها اشاره میشود، تنها گوشهای از دنیای غیر منصفانه مثلهای پیرامون زنان است اگرچهبرخی متروک شدهاند.
*در باب خانه نشینی زنان
– زن نکو برای گفتوگو است و بانوی خانه، زن بد برای ولگردی و لقمه خوردن.
– زن بنشیند، مرد پا شود.
– زن پنهان، زر پنهان.
*حفظ کیان خانواده
– آستر رویه را نگه میدارد و زن شوهر را.
– زن خانه داری کند و مرد نان آوری.
*در باب زایندگی
– پسر خوب از زن خوب به دنیا میآید.
– زن تا نزاید بیگانه است.
*افشای راز
– دهان زن چفت و بست ندارد.
– راز دل با زنان و کودکان مگوی.
– زن نخود زیر زبانش نمیخیسد.
*ضعف، ناتوانی و بی کفایتی
– پلی که زن ساخته باشد، اردک از آن عبور نمیکند.
– دنیا که درهم برهم است، اختیار دست زن است.
– خر را خرده بار میکشد، زن را خرده کار.
*قابل مشورت نبودن
– به گفتار زنان هرگز مکن کار.
– با کسی که به حرف زنش است، معامله نکن.
– با زنان مشورت کن ولی به حرفشان گوش نکن.
*مکر و حیله
– چهل شتر از مکر زن بار است.
– ای زن! رندی مکن، تا شوهر نکنی، پسر به دنیا نمیآوری.
*نادانی
– اگر آب سربالا رفت، زن هم عاقل میشود.
– زن آن قدر که زودفهم است، خوش فهم نیست.
*قابل اعتماد نبودن
– به سگ دادند وفا، به زن ندادند.
– اسب و زن اعتبار ندارد.
– به دزد اعتماد کن، به زن مکن.
*پر خوری
– اگر گاوت خوش خوراک شد، سرت را بگذار و بخسب، اگز زنت خوش خوراک شد، جُلت را بردار و در رو.
– خوردن مرد را زن میداند و خوردن زن را خدا.
*زشت رویی
– خداوندا سه درد آمد به یک بار، خر لنگ و زن زشت و طلبکار.
– خداوندا زن زشت را تو بردار، خودم دانم خر لنگ و طلبکار.
*نازایی
– زن نزاییده، بیگانه است.
– بوریایی در گوشه خانه، به از زن نازاینده.
*افول زیبایی پس از زایمان
– زن تا نزاید (نزاییده) دلبر است، وقتی زاید، مادر است.
*دختر زایی
– زن جوان خوبی است، اما حیف که دخترزاست.
*بدگویی از زنان
– با صد تا مرد به جهنم بروی، اما با یک زن به بهشت نروی.
– زن شیطان است.
– زن ناقص العقل است.
– تمام بلاها زیر سر زنان است.
*توصیه به تنبیه زنان
– زن بدون چماق راست نمیرود.
– زن خوب روزی دو دست کتک میخواهد تا زن بد حساب کار خودش را بکند.
– اسب پوزه بند میخواهد، زن کتک.
مثلهایی که در بالا اشاره شد، تنها چند مورد از صدها ضرب المثل ایرانی درباره زنان است.
خلاصه کلام اینکه، ضرب المثل های ایرانی میانه خوبی با زنان ندارد.
نگاهی به ترجمهی جدید «غرور و تعصب»
منی برای اندیشمندان و هنرمندان شد تا ایدههای جاودان و آثار ماندگار خلق کنند.
زندگی مسئلهای نیست که باید حل شود، بلکه واقعیتی است که باید تجربه شود.
امروز سالروز درگذشت حسین پژمان بختیاری است.
زامبیها چگونه وارد دنیای ما شدند؟