img
img
img
img
img
فرزانه‌وار زیستن

مقدمه‌ای بر فلسفه‌ی باستانی چین

گسترش: کتاب «فرزانه‌وار زیستن» نوشته‌ی برایان دبلیو ون نوردن به همت انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. این کتاب مقدمه‌ای است فلسفی و ابتدایی بر تفکر چینی باستان. از آنجا که رویکردِ نویسنده فلسفی است، بخش قابل‌توجهی به توضیحِ واژگانِ اساسیِ فلسفه‌ی معاصر اختصاص داده شده است.

نویسنده‌ی کتاب می‌گوید: از آنجا که این مقدمه، مقدمه‌ای ابتدایی است، جنبه‌های زیادی از تاریخ و فرهنگ چین و غرب را در آن ساده کرده‌ام. درک هر سنتی دلهره‌آور است؛ به قول یکی از پیروان کنفوسیوس: «هرچه بیشتر به آن می‌نگرم، بالاتر به نظر می‌رسد. هرچه بیشتر در آن کاوش می‌کنم، سخت‌تر می‌شود. وقتی از روبه‌رو به آن نگاهی می‌اندازم ناگهان آن را پشت خود می‌بینم.»

معرفی بیش‌ازحد تفاوت‌های ظریف و بحث‌های علمی ممکن است خواننده‌ی مبتدی را سردرگم کند، لذا امیدوارم با ساده کردن برخی از نکاتی که در روایت اهمیتی ندارند، بتوانم خواننده را به درک و رویارویی با سایر مسائل پیچیده و عمیق توانا کنم. ازاین‌رو، متخصصان خبره هنگامی‌که پیش خود می‌گویند منِ نویسنده معمولاً درباره‌ی ماهیت چندوجهی فیلسوفان غربی که آن‌ها را به‌عنوان موضوع مقایسه قرار داده‌ام و همچنین پیچیدگی‌ها و مناقشات مربوط به تاریخ و زبان چینی جانب انصاف را رعایت نکرده‌ام، باید به این نکته توجه کنند.

همچنین برای درک نخستین فیلسوفان چینی باید زمینه‌ای را که آن‌ها در آن زیسته‌اند درک کنیم. مانند هر فرهنگ دیگری این بافت از واقعیت تاریخی و همچنین اسطوره‌های آن تشکیل شده است. تمایز این دو چندان روشن نیست: اساطیر اغلب حاوی عنصری از حقیقت تاریخی هستند و آنچه به‌عنوان حقیقت تاریخی منتقل می‌شود، اغلب دارای عناصر اسطوره‌ای است. علاوه‌براین، نسخه‌های مختلفی از اسطوره‌ها در متون اولیه‌ی چینی وجود دارد؛ طبق سنت چینی، مردمان نخستین زندگی سختی داشتند، در ترس از حیوانات وحشی می‌زیستن، هر روز با اندک چیزی که می‌توانستند زنده بمانند زندگی می‌کردند و در خانه‌هایی بالای درختان یا غارهای یخی و پرآب می‌خوابیدند. نه فناوری داشتند، نه مناسکی و نه فرهنگی. زندگی بشر به‌تدریج بهبود و تمدن با اقدامات برخی حکیمان، که به اولین آن‌ها با عنوان سه پادشاه و پنج امپراتور اشاره می‌شود، توسعه یافت.

براساس دیدگاه سنتی چینیان، سلسله‌ها از یک الگوی چرخه‌ای پیروی می‌کنند: حاکمی خردمند سلسله‌ای را تأسیس می‌کند و رفاه و نظم را برای جامعه به ارمغان می‌آورد اما به شیوه‌ای غیر اجباری. مردم با کمال میل و شادی از او پیروی می‌کنند. در طول قرن‌ها کیفیت کار حاکمان به‌تدریج کاهش می‌یابد، همزمان با آن بی‌نظمی اجتماعی، نارضایتی و بی‌رغبتی افزایش می‌یابد. این انحطاط معمولاً خطی نیست: در میانه‌ی کار، پادشاهان بزرگی ظهور می‌کنند تا موقتاً سلسله‌ای را به عظمت خود بازگردانند. بااین‌حال، درنهایت یک سلسله به حضیض خود می‌رسد و آخرین پادشاه شرور، الهام‌بخش شورشی تمام‌عیار علیه جنایات خویش می‌شود. این روند منجر به ورود خردمندی می‌شود که سلسله‌ی بعدی را بنیاد می‌نهد.

قسمتی از کتاب فرزانه‌وار زیستن:

بسیاری از متفکران سنتی، چه در شرق و چه در غرب، به دیدگاهی درباره‌ی طبیعت انسان به‌عنوان مبنایی برای استدلال خود متوسل شده‌اند. در میان فیلسوفان و دانشمندان معاصر برخی معتقدند که مفهوم طبیعتِ یک چیز را باید به زباله‌دان تاریخ سپرد، درحالی‌که برخی دیگر از جذابیت طبیعت انسان دفاع می‌کنند.

برخی از کسانی که مفهوم طبیعت انسان را رد می‌کنند، ادعا می‌کنند که باور به بهشت یا خدایی که به انسان‌ها طبیعتی عطا می‌کند، به‌سادگی غیرقابل قبول است. برخی دیگر اشاره می‌کنند که توسل به طبیعت انسان با طبقه‌بندی برخی مردم به‌عنوان کسانی که چندان از کمال انسانی برخوردار نیستند، راهی برای توجیه انواع مختلف ظلم و ستم است. درنهایت، بسیاری از انسان‌شناسان برآنند که تنوع زیاد در فرهنگ‌های انسانی روبه‌رشد، نشان می‌دهد که هیچ سرشت انسانی واحد و جهانی وجود ندارد.

در پاسخ، برخی زیست‌شناسان استدلال می‌کنند که نظریه‌ی تکامل توضیح می‌دهد چرا انسان‌ها طبیعتی مشترک دارند، خواه نیروی برتر وجود داشته باشد یا نباشد. خود چارلز داروین معتقد بود از آنجایی که انسان‌ها حیوانات اجتماعی هستند که برای زنده ماندن به «گروه و دسته»ی خود متکی هستند، خیرخواهی ویژگی‌ای است که تکامل آن را انتخاب کرده است. علاوه‌براین، برخی فیلسوفان معتقدند جنبش‌های اجتماعی مترقی نیز به مفاهیمی از طبیعت انسانی توجه دارند. این استدلال که همه‌ی انسان‌ها دارای طبیعت مشترک‌اند، مبنای فلسفی دفاع از حقوق برابر زنان، مخالفت با تبعیض علیه همجنس‌گرایان و انتقاد از برده‌داری بود. چنان‌که رایج است، طرفداران معاصر طبیعت انسان تصوری کثرت‌گرایانه و نه واحد و یگانه از آن ارائه می‌دهند. به عبارت دیگر، یک طبیعت انسانی وجود دارد که راه‌های عملی و ارزشمند زندگی را برای انسان محدود می‌کند. درحالی‌که بیش از یک راه برای نشان دادن این طبیعت وجود دارد.

افسانه: «کلوچه‌های بخت یک نوع دسر سنتی چینی هستند.»

واقعیت: اگرچه آن‌ها یکی از اصلی‌ترین مواد رستوران‌های چینی در ایالات متحده هستند، اکثر مردم چین حتی یک کلوچه‌ی بخت ندیده‌اند. از آنجایی که کلوچه‌های بخت در ایالات متحده بسیار محبوب هستند، برخی کارآفرینان چینی، کلوچه‌ی بخت را وارد کرده‌اند اما آنان در این کار هرگز موفق نشده‌اند.

فرزانه‌وار زیستن را احمد رضایی جمکرانی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۵۷ صفحه‌ی رقعی و با جلد نرم چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»

  رنج در قاب ذهنی آرتور شوپنهاور

معرفی کتاب «درباره‌ی رنج بشر»

  شهر فرنگ

کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.

  همزادگان نادوسیده

نگاهی به کتاب «شاهنشاهی‌های جهان روا»

  اخلاق و الحاد

معرفی کتاب «اخلاق و دین»