خانهی اخلاقپژوهان جوان: معرفیِ بهترینهای هر موضوع، از رسالتهای متخصصان است. خانۀ اخلاقپژوهان جوان که بهطور متمرکز بر فلسفۀ اخلاق پژوهش میکند، وظیفۀ خود میداند بهترین پژوهشها و آثار موجود در زمینۀ فلسفۀ اخلاق را معرفی کند. این سلسله معرفیها، به معرفی بهترین کتابهای فلسفۀ اخلاق (در یک موضوع خاص) میپردازد. قسمت سوم این سلسله معرفیها، معرفی بهترین کتابهای اخلاق جنگ است.
کتاب اصول اخلاق جنگ و صلح نوشته هلن فروو، مقدمهای جامع بر ملاحظات اخلاقی پیرامون جنگهای مدرن است. ویرایش سوم این کتاب در سال ۲۰۲۲ منتشر شده و بهطور کامل اصلاح و بهروز شده است. در این ویراست جدید، بحثهایی پیرامون موضوعاتی مانند مسئولیت در قبال پناهندگان، اصول jus ad bellum (حق جنگ)، مداخلۀ غیرمستقیم و پیامدهای خروج نیروها از افغانستان مورد بررسی قرار گرفته. بااینحال، نسخهای که به زبان فارسی در دسترس است، بر اساس ویراست دوم این کتاب است و در سال ۱۳۹۸ به چاپ رسیده است.
هلن فروو، نویسندۀ کتاب، محققی برجسته در حوزۀ اخلاق کاربردی است. او مرکز اخلاق جنگ و صلح در دانشگاه استکهلم را مدیریت میکند و این کتاب بخشی از مجموعهای بزرگتر است که به مسائل مهم اخلاقی میپردازد. این اثر برای دانشجویان و محققان در زمینۀ اخلاق کاربردی، اخلاق جهانی و زمینههای مرتبط مطالعه میکنند، منبعی ارزشمند محسوب میشود.
موضوعات کلیدی بررسیشده در این کتاب عبارتاند از: نظریههای دفاع مشروع و دفاع ملی، تمایز بین jus ad bellum (عدالت قبل از جنگ)، jus in bello (عدالت در جنگ) و jus post bellum (عدالت پس از جنگ)، وضعیت اخلاقی رزمندگان، مداخلۀ بشردوستانه، تأثیر تسلیحات و فناوری در جنگ، اصل مصونیت غیرنظامیان، ماهیت تروریسم و وضعیت اخلاقی تروریستها.
در هر فصل، سوالی پیرامون اخلاق جنگ مطرح و بررسی میشود. نویسنده در فصل اول به موضوع دفاع از خود بهعنوان یک استثنای اخلاقی پرداخته و به این سؤال پاسخ میدهد که آیا اقدامات دفاعی در جنگ از نظر اخلاقی معادل دفاع شخصی فرد از خود است؟ در فصل دوم، این پرسش مطرح میشود که آیا کشورها از حقوق یکسانی برای دفاع از خود برخوردارند و آیا دفاع ملی را میتوان به حقوق فردی تقلیل داد؟ فصل سوم شرایط پذیرفتهشده برای یک جنگ عادلانه را بررسی کرده و هفت شرط برای آن برمیشمارد که شامل علت عادلانه، تناسب، شانس معقول موفقیت، اقتدار مشروع، نیت صحیح، آخرین راهحل و اعلام عمومی جنگ است.
در فصل چهارم، قوانین حاکم بر رفتار سربازان در طول جنگ، حفاظت از غیرنظامیان و محدود کردن تخریب بررسی میشود و فصل پنجم به برابری اخلاقی سربازان در دو جبهه (مدافع و مهاجم) میپردازد. فصل ششم و هفتم بر این اصل تأکید دارند که افراد غیرنظامی نباید عمداً در طول جنگ هدف قرار گیرند. همچنین معضلات اخلاقی استفاده از سپر انسانی بررسی شده و این سوال مطرح میشود که آیا غیرنظامیان باید بهطور ویژه محافظت شوند یا میتوانند در راستای پیروزی کشورشان، خطراتی را بپذیرند.
کتاب اخلاق جنگ و صلح با عنوان کامل اخلاق جنگ و صلح و مقایسه با جهاد اسلامی در سه بخش و مجموعاً هفت فصل، به دنبال پاسخ به پرسشهای زیر است: چه جنگی از نظر اخلاقی جایز است؟ از منظر اسلام، اصالت با جنگ است یا صلح؟ قیود اخلاقی شیوۀ جنگیدن کداماند؟ آیا میتوان گفت هر صلحی بهتر از جنگ است؟
نویسنده برای پاسخ به این سوالات در فصل اول، از منظر سه رویکرد اساسی اخلاق هنجاری، یعنی پیامدگرایی، وظیفهگرایی و فضیلتگرایی، موضوعاتی چون صلحگرایی، کشتن نظامیان و غیرنظامیان را بررسی کرده است. فصل دوم به تحلیل نظریه واقعگرایی سیاسی اختصاص دارد و نظرات توماس هابز و ماکیاولی را نیز در این راستا مورد بررسی قرار میدهد. در فصل سوم، به اصل مشروعیت جنگ پرداخته و هفت شرط مشروعیت آن را ذکر میکند.
بخش دوم با عنوان جایگاه جنگ در اسلام، فصل اول خود را با توضیح و تشریح انواع جهاد در اسلام آغاز کرده و احکام شرعی آن را بررسی میکند. فصل دوم به آموزههای اخلاقی در این زمینه پرداخته و موضوعاتی چون تقوا، توکل بر خدا، مشاوره گرفتن، صبر و بردباری و پرهیز از دشنام را به عنوان سفارشهای اخلاقی اسلام در حین جنگ مطرح میکند.
بخش سوم و نهایی به مقایسۀ جهاد در اسلام و نظریهٔ جنگ عادلانه در آثار غربی میپردازد و مسائلی چون مشروعیت توسل به جنگ و روشهای مشروع جنگیدن را در ذیل آن بررسی میکند. در نهایت، کتاب با بخش نتیجهگیری و ذکر منابع به پایان میرسد.
این اثر را میتوان یک آغاز مناسب برای آگاهی از احکام و نظریات درباره جنگ میان رویکردهای اخلاقی و شرع اسلام دانست. لذا خواندن آن را به دانشجویان و علاقهمندان که به تازگی در این زمینه شروع به مطالعه کردهاند، پیشنهاد میکنیم.
کتاب اخلاق جنگ (حقوق بشردوستانه) در اسلام و مسیحیت به بررسی اصول اخلاقی و قانونی جنگ در دو دین اسلام و مسیحیت پرداخته است. این کتاب به قلم آزاده شیرودی و محمد کاشانی در بیش از چهارصد صفحه تنظیم شده به شکلی جامع موضوعاتی چون مشروعیت جنگ، قوانین و مقررات جنگ، حقوق اشخاص درگیر در جنگ، حفاظت از اموال و محیط زیست در دوران جنگ و اهمیت صلح در این دو دین باشد.
فصل اول: مشروعیت جنگ
در این فصل به مشروعیت جنگ و دلایل آن از دیدگاه هر دو دین پرداخته میشود. در اسلام، جهاد به عنوان یک وظیفۀ شرعی در شرایط خاص مشروعیت پیدا میکند و از جمله مباحث مهم این فصل، بررسی حکم جهاد در قرآن و سنت است. در مقابل، مسیحیت به موضوع جنگ عادلانه (Just War Theory) پرداخته شده و شرایطی مانند مشروعیت دفاع از خود و جنگ به عنوان آخرین راهحل را مورد بررسی قرار میدهد.
فصل دوم: قوانین و اصول جنگ
این فصل به قوانین و اصولی که باید در هنگام جنگ رعایت شود، اختصاص دارد. هم در اسلام و هم در مسیحیت، جنگ باید بر اساس اصولی اخلاقی و انسانی صورت گیرد. این اصول شامل جلوگیری از خشونتهای غیرضروری، حمایت از غیرنظامیان، محدودیتهای استفاده از سلاحهای مخرب، احکام محاصره آب و غذا، استفاده از نیرنگ، شکستن تعهد و اتمام حجت قبل از جنگ است.
فصل سوم: امنیت اشخاص درگیر در جنگ
یکی از نکات مهمی که در این فصل بررسی شده، اهمیت رعایت حقوق انسانها در طول جنگ است. در هر دو دین، حفظ امنیت افراد غیرنظامی و حتی دشمنان شکستخورده از اصولی است که نباید نادیده گرفته شود. در اسلام، این اصول در قالب حقوق اسیران جنگی و قوانین فقهی بیان شده و در مسیحیت نیز اخلاق جنگی از طریق آموزههای کتاب مقدس و تفاسیر الهی مورد بررسی قرار گرفته است.
فصل چهارم: حفاظت از اموال و محیط زیست در جنگ
این فصل به نقش اخلاق و قوانین در حفاظت از اموال و محیط زیست در زمان جنگ میپردازد. هم در اسلام و هم در مسیحیت، تخریب غیرضروری اموال عمومی، منابع طبیعی و میراث فرهنگی محکوم است و توصیه شده که حتی در زمان جنگ نیز باید حفظ طبیعت و داراییهای عمومی مورد توجه قرار گیرد.
فصل پنجم: حقوق اشخاص
بعد از جنگ پس از پایان جنگ، مسئله حقوق و شرایط افراد بازمانده از جنگ و بازسازی جامعه یکی از دغدغههای مهم است. در این فصل به حقوق اشخاص بعد از جنگ، از جمله بازگشت اسیران و حقوق بازماندگان جنگ پرداخته شده است. هر دو دین بر رعایت عدالت و حمایت از افراد آسیبدیده بعد از جنگ تأکید دارند.
فصل ششم: صلح و اهمیت آن در اسلام و مسیحیت
این فصل به اهمیت صلح و آرامش در اسلام و مسیحیت پرداخته است. در اسلام، صلح به عنوان هدف نهایی و اصلی هر جنگی مورد تأکید قرار گرفته و در مسیحیت نیز آموزههای بسیاری درباره صلحجویی و دوری از جنگ وجود دارد. در این بخش از کتاب، تلاش شده تا دیدگاه هر دو دین درباره اهمیت صلح و سازش تشریح شود. این کتاب با ارائه تحلیلی دقیق و مقایسهای از اصول اخلاقی و قانونی جنگ در دو دین اسلام و مسیحیت، خوانندگان را به درک عمیقتری از مبانی دینی در رابطه با جنگ و صلح دعوت میکند.
کتاب پیش رو، دستاورد مشترکی است بین دانشگاه سازمان ملل و مؤسسه بینالمللی صلح اسلو. این اثر بهصورت مجموعه مقالاتی پیرامون اخلاق جنگ در ادیان مختلف گردآوری شده و مبتنی بر گسترۀ وسیع جغرافیایی و فرهنگی نویسندگان آن است.
مقالات این کتاب حول سه بخش و یازده فصل موضوعبندی شدهاند. بخش اول به مقدمات اختصاص یافته و بخش دوم به چهار فصل تقسیم شده است. در فصل اول، سه مقاله پیرامون هنجارها و سنتهای جنگی در آسیا به قلم پوپوفسکی و تورکل برکه، ارائه شده است. فصل دوم به جنگ در آیین هندو به نگارش کائوشیک روی پرداخته و فصل چهارم نیز با دو مقاله به جنگ عادلانه و مشروعیت اخلاقی جنگ در آیین بودا اختصاص یافته است.
در بخش نهایی، به سراغ موازین اخلاق جنگ در ادیان ابراهیمی میرویم. فصل پنجم به آیین یهود، فصل ششم به آیین مسیحیت کاتولیک و آراء آگوستین و آکویناس، فصل هفتم به ارتدکس شرقی و فصل هشتم به پروتستان پرداخته است. فصل نهم (با چهار مقاله) به هنجارهای جنگ در اسلام شیعی به قلم مرحوم داوود فیرحی، مصطفی محقق داماد و محمد حسن فغفوری اختصاص یافته که از نظر محتوایی و نویسندگان، فصلی خواندنی و جذاب است. سپس فصل دهم به موازین و هنجارهای جنگ در اسلام سنی به قلم امیره سنبل اختصاص یافته که نکات مهمی را روشن میکند. کتاب در نهایت با جمعبندی و فصل یازدهم با عنوان «هنجارهای جنگ از منظر بینالادیانی» به پایان میرسد.
شاید یکی از تفاوتهای اصلی این پروژه با سایر کتابها، همانطور که پوپوفسکی در پیشگفتار عنوان میکند، این باشد که اندیشمندانی با ریشههای عمیق در ادیان مختلف را گرد هم آورده است. این کتاب به دو موضع اختصاص دارد: یکی واکاوی ریشههای تاریخی و تفاسیر آنها از منظر سنتهای مهم دینی و دیگری ارتباط دادن آنها با چالشهای جنگهای مدرن.
نویسندگان این اثر، تعداد زیادی اثر تاریخی را مدنظر قرار دادهاند تا نشان دهند چگونه ادیان میان جنگ تهاجمی و جنگ دفاعی تمایز قائل میشوند و چگونه اصولی مانند ضرورت، متناسب بودن، علت صحیح و هدف صحیح را مورد توجه قرار میدهند. همچنین بررسی میکنند که چگونه بین نظامیها و غیرنظامیان تفاوت قائل میشوند.
برای مثال، در فصل پنجم در توضیح آیین جنگ در یهودیت آمده است: «قوم یهود» تا قبل از تاسیس اردوگاههای اسرائیلی در قرن نوزدهم حتی در خواب هم نمیدید احکام جنگ روزی به کارش بیاید. به گفته نویسنده، هدف آنها از این احکام شاید حفظ امنیت و سلامت قومی بود که بعد از تخریب معابد و تبعید و سرگردانی، اکنون در میان اقوام و ملل دیگر پراکنده شدند.
سرزمین اسرائیل بهطور مستمر در حمله و اشغال بوده و در این میان صدها هزار نفر کشته، مجروح و مصدوم شدند. به همین خاطر، علمای دین یهود از جنگ وحشت داشتند و هرگز اجازه و اتوریته جنگ را نداشتند. آنها در عوض به توضیح و تفسیر داستانهایی پیرامون رهبران قوم اسرائیل پرداخته و قوم را به صبر برای ظهور منجی تشویق میکردند. بر این اساس، با یک بررسی دقیق روشن میشود هیچ حکم شرعی کاربردی در مورد جنگ در دین یهود وجود ندارد. به گفته نویسنده: «صلح غاییترین چیز در دین یهود و شاید دست نیافتنیترین آنها است – مگر آنکه همه ما (جهانیان) امکان دستیابی به آن را فراهم کنیم.»
به هر حال، کتاب قصد دارد نشان دهد ادیان و مذاهب مختلف چگونه در مقابل تحولات نوین در حوزه جنگ عکسالعمل نشان میدهند. در این بین، واقعیتهایی نیز پیرامون منبع تفسیر، تأویل، عدالت و ناعادلانه بودن، مشروعیت و عدم مشروعیت به تدریج ظاهر میشود و دلیلی به دست میدهد تا درهمتنیدگی ادیان با هنجارهای جنگ نشان داده شود. به عبارت دیگر، معلوم میشود تعالیم و آموزههای دینی در هنجارسازی پیرامون جنگ و مخاصمه نقشی بسیار تعیینکننده دارند.
این کتاب با نام اصلیِ «اخلاق جنگ: خوانشهای کلاسیک و معاصر»، ویرایش شده توسط گرگوریام. و دیگران، منتشر شده توسط انتشارات بلکول در سال ۲۰۰۶، به بررسی موازین و هنجارهای اخلاقی جنگ در بسترهای مختلف میپردازد. این کتاب بهویژه به رویدادهای مهمی نظیر حملات ۱۱ سپتامبر و حملات بعدی در مادرید و لندن، جنگ علیه تروریسم، اشغال عراق در سال ۲۰۰۳ و شورشهای بعدی در خاورمیانه اشاره دارد و بهطور جدی به مقوله اخلاق و عدالت در جنگ پرداخته است.
کتاب شامل مجموعهای گسترده است که در دو حوزه اصلی، افکار و متون بنیادین غربی درباره جنگ را به نمایش میگذارد. حوزه اول به توجیهپذیری رفتن به جنگ و حوزه دوم به بررسی اخلاقی روشها و وسایل مورد استفاده در طول جنگ میپردازد. این اثر شامل پنج بخش است که با تفکرات باستانی و اولیه مسیحی آغاز میشود و بهطور سیستماتیک دورههای قرون وسطی، دورههای آخرین اسکولاستیک و دوره اصلاحات را بررسی کرده و به عصر مدرن میرسد. سپس با بررسی افکار قرن بیستم به پایان میرسد.
بخش اول به تفکرات اولیه یونانی و رومی در موضوعاتی مانند جنگ، قدرت، صلح و تعدیلکنندههای خشونت پرداخته است. موضوعاتی چون صلحطلبی، بیگناهی و جنگ عادلانه از دیدگاه فیلسوفانی چون افلاطون، ارسطو و سیسرون و آباء اولیه کلیسا در این بخش مورد بررسی قرار گرفته است.
بخش دوم به دوره قرون وسطی میپردازد و در مقایسه با بخش اول، غالب دینی (مسیحی) درباره جنگ را بررسی میکند. این بخش شامل دورهای از جنبشهای صلحطلب قرون وسطایی (حدود قرن اول میلادی) تا آثار دو پیزان و فولگسیوس (۱۳۶۴-۱۴۲۷) در مورد جنگ، جنگ عادلانه و جنگ عمومی است.
بخش سوم از مسیحیت فاصله میگیرد و به حق رفتن به جنگ، مشروعیت جنگ و پرهیز از جنگ تنبیهی از دیدگاه فیلسوفان اسکولاستیک و دوران اصلاح میپردازد. این دوره شامل آرای اراسموس روتردام (۱۴۶۶-۱۵۳۶)، ماکیاولی (۱۴۶۹-۱۵۲۷)، لوتر، کلوین و دیدگاههای د ویتوریا در مورد جنگ عادلانه در عصر اکتشافات است.
بخش چهارم تفکرات سکولار اما تأثیرگذار دربارۀ جنگ، بشریت و صلح را دنبال میکند که شامل آراء هابز (۱۵۸۶-۱۶۷۹) تا مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳) است.
بخش پنجم به تفکر قرن بیستم درباره جنگ عادلانه میپردازد و در این راستا آراء وودرو ویلسون (۱۸۵۶-۱۹۲۴) تا کوفی عنان (زاده ۱۹۳۶) را مورد بررسی قرار میدهد. در این بخش نشان داده میشود که جنگ و خشونت با پایان جنگ سرد از بین نرفته، بلکه اشکال جدیدی به خود گرفته و فهم سنتی ما از جنگ را بهطور مداوم به چالش میکشد. تنوع فزاینده جنگ و جنگآوری و ریشهدار کردن آن در اخلاق و عدالت اکنون شاید بیش از هر زمان دیگری اهمیت داشته باشد.
کتاب «اخلاق جنگ: خوانشهای کلاسیک و معاصر» بهعنوان یک اثر سودمند برای تمامی دانشجویان، نظریهپردازان، تحلیلگران و تصمیمگیرندگان در حوزۀ اخلاق جنگ شناخته میشود.
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.
توصیههای جان هایدر برای تربیت رهبران مقتدر و عاقل
نگاهی به ترجمهی جدید «غرور و تعصب»