مرور: از گذشته تاکنون در سراسر جهان تخریب اموال عمومی یکی از اصلیترین معضلات اجتماعی شهرها به حساب میآیند. ایستگاههای اتوبوس، چراغهای خیابان، نیمکت و سطل زباله پارکها، همه برای آسایش و رفاه شهروندان نصب میشوند.
همچنین مجسمهها، المانها و نقاشیها، شهر را جای زیباتری برای زندگی میسازند. در واقع تمامی مبلمانهای شهری برای ما شهروندان ساخته میشوند تا زندگی بهتری را در شهر تجربه کنیم. اما همه ما بارها با چراغهای شکسته، مجسمههای آسیبدیده و نقاشیهای از بین رفته مواجه شدهایم.
وندالیسم یا تخریبگرایی نوعی بزهکاری اجتماعی است که معمولاً نوجوانان و جوانان به دلایل مختلف دچار آن میشوند و با تخریب اموال عمومی سعی در ابراز خشم و نارضایتی خود از شرایط زندگی، جامعه و حتی خانواده را دارند.
برخی از این مشکلات ریشه در مسائل خانوادگی و زندگی شخصی افراد دارد که بررسی و اصلاح آن نیازمند مشاورههای حرفهای و آموزش از طریق مدارس است. اما بسیاری از این رفتارها به دلیل عدم تعلق خاطر به شهرها و اولویت قرار دادن خود، و جدا کردن خود از اجتماع صورت میگیرد.
افرد با آسیب رساندن به المانها و مبلمان شهری سعی در قدرتنمایی و جلب توجه جامعه را دارند. در واقع این افراد اموال شهری را متعلق به خود نمیدانند و از بین رفتن مبلمان شهری و عوامل زیباسازی شهر برای آنها بیاهمیت است.
حتی گاهی نصب یک پوستر تبلیغاتی نیز میتواند وندالیسم شهری محسوب شود. زمانی که افراد برای تبلیغ کسب و کار خود، و حتی در دوران تبلیغات انتخاباتی برای معرفی کاندیدای مورد نظر خود، پوسترها را بر روی نقاشیهای دیواری، تیرها و پستهای برق نصب میکنند به این معنی است که خود را جدا از شهر میپندارند.
در واقع مردم باید بدانند که شهرها برای آنها ساخته میشود تا با افزایش حضور شهروندان و تعاملات اجتماعی، آسایش و سرزندگی، همراه روزمرهگی آنها باشد.
حال چگونه میتوان تعلق خاطر و وابستگی به شهر را در افراد ایجاد کرد؟ شاید سادهترین راه، دعوت به مشارکت افراد در حفظ مبلمان شهری و زیباسازی شهرها است. برای مثال میتوان با کمک مدارس، کودکان و نوجوانان را دعوت به رنگآمیزی نیمکتها و سایر مبلمان شهری کرد.
این کار به معنی این نیست که تمامی مبلمان یک پارک توسط کودکان و نوجوانان رنگ آمیزی شود، بلکه حضور یک روزهٔ آنها باعث میشود که خود را در زیباسازی شهر سهیم بدانند و برای حفظ آن تلاش کنند.
یا میتوان با همکاری آموزشگاههای نقاشی، طراحی دیوارهای شهری را به هنرجوهای آموزشگاههای هنری سپرد. همچنین افزایش مشارکت شهروندان در رویدادهای فرهنگی مانند جشنوارهها و حفظ تعاملات اجتماعی در مکانهای عمومی مثل پارکها و پیادهراهها میتواند میزان تعلق خاطر به شهر را افزایش دهد.
افراد در مکانهایی مانند بازارها، زمان زیادی را صرف خرید و گشتوگذار میکنند، از نور چراغها در شب استفاده میکنند و هنگام خستگی از پیادهروی روی نیمکتها مینشینند. شاید به همین دلیل میزان آسیب دیدگی مبلمان های شهری در پیادهراه بازارها کمتر از مکانهای دیگر به چشم میخورد.
از طرفی دیگر حضور افراد در فضاهای شهری شرایط ایجاد تخریب توسط تخریبگرایان را کاهش میدهد و هرچقدر مکانهای دنج و خلوت بیشتر باشد فرصت را برای تخریبگرایان مهیا میسازد.
بسیاری از پارکها و مکانهای عمومی شهر، تنها در فصول خاصی از سال یا ساعات محدودی از شبانهروز پذیرای حضور شهروندان هستند. اینگونه مکانها به تخریبگرایان اجازه میدهند تا با خیالی آسوده به تمامی مبلمان موجود در فضا آسیب وارد کنند.
پس یکی دیگر از راههای پیشگیری از این آسیبها ساختن مکانی سازگار با تمام نیازهای مردم در همهٔ فصول و ساعات شبانه روز است. طراحی اصولی و همه جانبه با توجه به پوشش گیاهی، جهت جغرافیایی و سایر عوامل طبیعی میتواند تأثیر بسزایی در جمعیت پذیر بودن یک مکان به همراه داشته باشد.
از طرفی دیگر توجه به نیازهای اولیه افراد مانند ایمنی و امنیت در محیط یکی از اساسیترین جنبههای طراحی محسوب میشود. مکانهای عمومی شهر باید برای همهٔ اقشار اعم از کودکان، سالمندان، معلولین و نابینایان مناسبسازی شوند تا امکان حضور تمامی این افراد با خیالی آسوده را فراهم آورد.
در واقع مهمترین ویژگیهای یک شهر سالم و به دور از تخریبگرایی مجموع پویایی، تعلق خاطر و تعاملات اجتماعی است. شهرها باید برای حضور مردم به شکل پیاده مناسبسازی شوند، تا افراد بر اساس منافع خود، ارتباطات اجتماعی را شکل دهند.
نحوه حضور فرد در کنار سایرین، عاملی قوی در تصمیم فرد برای ماندن یا ترک کردن به شمار میآید. در این راستا حتی ممکن است افراد در جستوجوی مکانهایی باشند که افرادی با خصوصیات مشابه آنها به لحاظ طبقه، قوم، مذهب و علایق فرهنگی و ورزشی را بشناسند.
برای مثال برگزاری جشنوارهها در مناسبتهای مختلف، پخش تصوری مسابقات ورزشی و استفاده از نمادها و موسیقیهای ملی و محلی در مکانهای عمومی تنها نمونهای از فعالیتهای امکانپذیر در جامعه برای حضور و ایجاد تعلق خاطر در شهروندان است.
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.
توصیههای جان هایدر برای تربیت رهبران مقتدر و عاقل
نگاهی به ترجمهی جدید «غرور و تعصب»