img
img
img
img
img
هم‌نوایی در پاییز

رمانی از باربارا پیم

امید طبیب‌زاده

باربارا پیم، هم‌نوایی در پاییز، ترجمه مزدک بلوری، نشر بیدگل، ۱۴۰۲، ۳۱۶ ص.


روزی دوستی چینی مرا به‌صرف نهاری ویژه در رستورانی چینی دعوت کرد و نودل لعاب‌دار معمولی و بسیار ساده‌ای سفارش داد که فقط قدری سبزیجات خردشده و مقادیری دانه‌های خوراکی ریزودرشت درمیان رشته‌هایش مشاهده می‌شد. من مطابق معمول خودم شروع کردم به تندتند خوردن، اما او به‌ارامی دستم را گرفت و گفت این غذا را استثنائاً باید آهسته بخوری تا مزهٔ واقعی‌اش را بفهمی! ابتدا برایم دشوار و حتی بی‌معنا می‌نمود که مشتی نودل پخته‌شدهٔ لعاب‌دار را آهسته بجوم، اما بعد از دوسه لقمه حکمتش معلوم شد. غذا مملو از دانه‌ها و ادویه‌جاتی بود که تا زیر دندان لهشان نمی‌کردی، هیچ از عطر غریب و مست‌کننده‌اشان درنمی‌یافتی. رمان‌های باربارا پیم اینگونه هستند. شاید هم به همین دلیل ناشرهای نادانی که عادت به بلعیدن کتاب‌ها داشتند، حدود ۱۶ سال حاضر نشدند دیگر رمانی از او منتشر کنند تا عاقبت این رمان در سال ۱۹۷۷ منتشر شد و مجددا نام وی را بر سر زبان‌ها انداخت. باربارا پیم سه سال بعد از انتشار این رمان از دنیا رفت اما همان سه سال کافی بود تا شاهد موفقیت عظیمش و حتی نامزدی رمانش برای جایزهٔ معتبر بوکر باشد. این موفقیت بعد از مرگ وی نیز ادامه یافت به‌طوری‌که به‌تدریج تمام رمان‌های دیگر وی نیز که ناشرها رد کرده بودند، منتشر شد.
این رمان زبدهٔ افکار و چکیدهٔ تجارب فنی پیم در کار خلق رمان است، و درنتیجه دارای کمال‌یافته‌ترین ساختاری است که هر رمان واقع‌گرای مدرنی با دیدگاه سوم شخص دانای کل می‌تواند داشته باشد. خواندن این رمان و تأمل در دقایق آن متضمن فواید آموزشی بسیاری برای نویسندگان ایرانی خواهد بود.
رمان درباره چهار کارمند پابه‌سن گذاشته‌ای است (دو زن و دو مرد) که آخرین روزهای کاری و حتی آخرین ایام حیات خود را می‌گذرانند. بدیهی است که چنین شخصیت‌هایی نمی‌توانند مایهٔ رمانی ماجراجویانه یا عاشقانه یا پرتعلیق را فراهم آورند. اما به‌رغم این، و باوجود روند آرام و بسیار کند رمان، این اثر مملو از غافلگیری و نکات ریزودرشتی است که اگر با تعمق و در آرامش مطالعه شوند عطر غریب و مست‌کننده‌اشان خواننده را مسحور و شگفت‌زده می‌کند.
مترجم که قبلاً کتاب مهم دیگری از پیم را ترجمه کرده بود (زنان فوق‌العاده) و تجربه مفصلی در مورد ترجمهٔ این قبیل آثار داشت، زبان و لحن این نویسنده را به‌خوبی درک کرده و با مهارت تمام آن را به فارسی بازگردانده است.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  فلسفه به داد ما می‌رسد؟

نگاهی به کتاب فلسفه درمانی نوشته سعید ناشید، متفکر مغربی

  سخنگوی خود

مروری بر کتاب «داستایوفسکی و نیچه» (فلسفه تراژدی)

  رمانی از باربارا پیم

نگاهی به رمان «هم‌نوایی در پاییز»

  تنهایی کافکا

معرفی کتاب یادداشت‌هایی برای دورا نوشته‌ی حمید صدر

  ادای دین به جهان داستان

نگاهی به رمان «آرتور و جورج» نوشته جولین با رنز