img
img
img
img
img
دری در کار نیست

نویسنده در مقام مسیح!

امید طبیب‌زاده

تامس وُلف، دری در کار نیست، و جستار «مرد تنهایی خدا»، ترجمه امین مدی، تهران، نشر گمان، ۱۴۰۲، ۱۳۴ص.

می‌گویند آمریکا مهد مدرنیته است، اما به قول نیچه هر مولودی هرچه بزرگ‌تر، پلشتی‌هایش هم بیشتر! شاید همین پلشتی‌های آمریکا سبب شد که قدر نابغه‌ای مانند ولف، انقدر دیر و سال‌ها پس از مرگ زودهنگامش شناخته شود. به‌نظرم متضادِ کلمهٔ «رنج»، کلمهٔ «بی‌شعوری» است، و اگر نسبت این دو در جامعهٔ آمریکا ثابت باشد، باید گفت وُلف (۱۹۰۰-۱۹۳۸) یک‌تنه حجمی عظیم و باورنکردنی از پلشتی‌ها و بی‌شعوری آمریکایی را جبران می‌کند!
هر نویسندهٔ موفقی شگردی دارد، و شگرد ولف در رمان «دری در کار نیست» (چاپ نخست در نشریه: ۱۹۳۳) همانا جوهر اولیه و اصلی هر رمان، یعنی نثر است، مانند ماده اصلی کباب که عقلاً و قطعاً گوشت است! تردیدی ندارم که همین نثر شاعرانه و انجیلی تکان‌دهنده بود که ویراستاری چون مکسول پرکینز را شیفته آثارش کرد، وگرنه آن ملزومات دیگر مانند ساخت و پی‌رنگ و حتی تاحدی شخصیت پردازی را شاید اصلاً مکسول خود به آثار وی افزوده بوده باشد! گاهی ویراستارها الماسی را می‌بینند که خواننده‌های معمولی نمی‌بینند و نویسنده‌های دیگر هم نمی‌خواهند ببینند! و این قضیه در تاریخ رمان کراراً رخ داده و نمونه‌اش در رمان فارسی، پیوند میان ابوالحسن نجفی و بهرام صادقی است!
خوشبختانه با ترجمه این کتاب حال دیگر تمام آثار برجسته و مهم ولف به فارسی بازگردانده شده است. ترجمهٔ رمان‌هایی که نثری شاعرانه دارند بسیار دشوار است، اما مترجم در این رمان، زبان و لحن ولف را به‌خوبی دریافته و به‌زیبایی به فارسی بازگردانده است. وقتی این رمان را می‌خواندم ناخودآگاه بخش‌هایی از آن را مانند شعر، برای خودم بلند دکلمه می‌کردم، و این اتفاق برای بنده فقط درمورد بعضی داستان‌ها یا رمان‌های تالیفی (و نه هرگز ترجمه‌ای) رخ داده است، مثلاً یکی دوتا از داستانهای مجموعه «آه استانبول» رضا فرخفال، «یکلیا و تنهایی او» مدرسی و…
اما یکی از ویژگی‌های جالب این رمان این است که چینش زمانی آن از نزدیک‌تر (۱۹۳۱) به زمان دورتر (۱۹۲۸) است، و دیگر این‌که فصل نخست با سیاهی تمام می‌شود، و فصل پایانی با بهار!
گفتنی است که اخیرا (۲۰۱۶) فیلمی هم براساس زندگی این نویسنده ساخته‌اند به نام «نابغه» (Genius) به کارگردانی مایکل گرندیچ و بازیگری کالین فرث و جود لاو و نیکول کیدمن، که گمان می‌کنم تماشایی باشد- هنوز آن را ندیده‌ام اما به‌زودی خواهم دید، و با توجه به موضوع و کارگردان و بازیگرهایش باید فیلم خوبی باشد!

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»

  رنج در قاب ذهنی آرتور شوپنهاور

معرفی کتاب «درباره‌ی رنج بشر»

  شهر فرنگ

کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.

  همزادگان نادوسیده

نگاهی به کتاب «شاهنشاهی‌های جهان روا»

  اخلاق و الحاد

معرفی کتاب «اخلاق و دین»