img
img
img
img
img
پدیدارشناسی ادراک

کار بزرگ مترجمان کلاسیک‌ها

محسن آزموده

اعتماد: شک نکنید که ترجمه کلاسیک‌ها از نوشتن و تالیف ده‌ها کتاب بی سر و ته و شرح‌های صد من یک غاز و ساده‌سازی‌ها هزاران بار ارزشمندتر است، حتی اگر یک درصد آنها خواننده نداشته باشد. کمترین سود این کار آن است که دیگر بساط حرف مفت و یاوه‌سرایی جمع می‌شود. از وقتی که «هستی و زمان» هایدگر و به دنبال یا همزمان با آن برخی از آثار اصلی این فیلسوف آلمانی به فارسی ترجمه شده، حجم ادعاهای بی‌پایه و اساس و ادعاهای پوچ و واهی راجع به او و فلسفه‌اش به نحو غریبی کاهش یافته. مثال دیگر ترجمه پدیدارشناسی روح است. تا ده، پانزده سال پیش که هنوز ترجمه قابل اطمینانی از این کتاب به فارسی نبود، همه هگل‌شناس بودند و هر چه دل تنگ‌شان می‌خواست، راجع به این فیلسوف آلمانی می‌گفتند و آسمان ریسمان به هم می‌بافتند. یک زمانی از کی یرکگور تنها یک یا دو کتاب ترجمه شده بود. حالا خوشبختانه تعداد قابل‌توجهی از مهم‌ترین آثار او به فارسی ترجمه شده، عمدتا به همت آقای صالح نجفی. دقت کرده‌اید چقدر حرف مفت (به معنای مورد نظر هری فرانکفورت) راجع به او و اندیشه‌هایش کم شده؟
این تازه کمترین سود و فایده ترجمه این آثار ماندگار است. غنای زبان و کاربران زبان به مفاهیم و اندیشه‌های اصیل و بکر و زمینه‌سازی برای تفکر و گفت‌وگوی فکری با خود فیلسوفان از طریق متن‌خوانی دیگر فایده این کار ارزنده و پرزحمت است. ارزش کار مترجمان عالم و محققی که عمر عزیز را صرف این خدمت ماندگار می‌کنند، با کسانی که کتاب‌های بازاری یا عامه‌پسند یا پرخواننده ترجمه می‌کنند یا با استفاده از شرح‌های دست چندم، به تالیف آثار پرمدعا می‌پردازند، قابل مقایسه نیست. افسوس و صدافسوس که از این خدمتگزاران خدوم فکر و فرهنگ نه فقط تقدیری به عمل نمی‌آید، که اذیت و آزار هم می‌شوند. نمونه بارزش دکتر مسعود علیا، استاد پیشین دانشگاه هنر است که متاسفانه سال گذشته خبر ممنوع‌التدریسی او منتشر شد. همان موقع یادداشتی در روزنامه نوشتم با عنوان «یکی بر سر شاخ بن می‌برید» (۱۲ شهریور ۱۴۰۲) و در آن ضمن اشاره به سوابق درخشان کاری و تدریسی دکتر علیا، به اجحافی پرداختم که با این کار به دانشجو و دانشگاه می‌شود. اکنون شاهد از غیب رسید. 
دکتر مسعود علیا، در کنار تدریس بسیار خوب و تالیفات ارزشمند، ترجمه‌های موثق و قابل اتکایی از آثار فلسفی ارایه کرده است. او نخستین کسی است که در فارسی راجع به امانوئل لویناس (۱۹۹۵-۱۹۰۶)، فیلسوف پدیدارشناس لیتوانیایی تالیفی جامع و مستقل با عنوان «کشف دیگری با لویناس» نوشت و پس از آن هم کتابی از کالین دیویس در شناخت اندیشه لویناس ترجمه کرد. علیا در سال‌های بعد یکی از اصلی‌ترین و پرکارترین مترجمان و پژوهشگرانی بود که در معرفی و ترجمه سنت پدیدارشناسی در فلسفه به فارسی‌زبانان کار کرد، آن‌هم درست در زمانه‌ای که بازار بحث پدیدارشناسی و هوسرل در میان اهل فلسفه داغ بود و بسیاری به واسطه آنکه کتاب‌های معتبر در این زمینه وجود نداشت، هر چه می‌خواستند درباره پدیدارشناسی می‌گفتند. در ادامه همین مسیر بود که علیا کتابی درباره موریس مرلوپونتی (۱۹۶۱-۱۹۰۸)، فیلسوف پدیدارشناس بزرگ فرانسوی به فارسی ترجمه کرد. 
حالا و در ماه‌های اخیر شاهد انتشار آخرین ترجمه مسعود علیا از شاهکار مرلوپونتی هستیم، پدیدارشناسی ادراک که به اذعان همه اهل فلسفه «در زمره مهم‌ترین متون جنبش پدیدارشناسی و فلسفه قرن بیستم جای دارد.» علاقه‌مندان به علوم انسانی می‌دانند که بحث درباره این کتاب به واسطه مباحث اساسی که مطرح کرده، از سال‌ها پیش نه فقط در میان اهل فلسفه که بین جامعه‌شناسان و اصحاب علوم سیاسی و روانشناسی شایع بوده. این کتاب در اصل رساله دکترای مرلوپونتی است که در سال ۱۹۴۵ ارایه و منتشر شده است و همان‌طور که دکتر علیا در پیش‌گفتار بسیار کوتاهی که بر آن نگاشته، «نمونه‌ای کم‌نظیر از رویکرد پدیدارشناسانه به قلم فیلسوفی است که به آنچه سنت دراختیارش گذاشته قانع نیست و خود در جست‌وجوی پاسخی که پرسش ادراک پیش نهاده است بنیادکاوانه در تجربه زیسته و زیست جهان نقب می‌زند.»
بحث اصلی مرلوپونتی در این کتاب چنان‌که از عنوانش بر می‌آید، پدیدار ادراک است، اما در این مسیر به پدیدارهایی چون بدن و بدن‌مندی، احساس، زبان، فضا و فضامندی، زمان و زمان‌مندی، جهان، آزادی، اگزیستانس، دیگری، چیز یا شیء، سوژه و سوبژکتیویته، تاریخ و تاریخ‌مندی و کوگیتو نیز پرداخته است. کتاب مفصل و شامل ۶۴۴ صفحه است و پس از پیش‌گفتار و درآمد، شامل سه بخش است: ۱- بدن، ۲- جهان مدرک، ۳- برای خود-بودن و به-جهان- بودن. ترجمه این اثر آن‌طور که مسعود علیا نوشته، از روی اصل فرانسه کتاب صورت گرفته، اگرچه به دو ترجمه انگلیسی کتاب هم مراجعه کرده است. این مختصر مجال توضیح بیشتر درباره کتاب مرلوپونتی و ویژگی‌های آن نیست. اهالی شاخه‌ها و رشته‌های مختلف علوم انسانی با اهمیت این کتاب آشنا هستند و ضرورت ترجمه آن را می‌دانند. می‌ماند کسانی که دانشگاه و دانشجویان ایرانی را از برکت حضور استادانی چون دکتر علیا محروم می‌کنند و با بی‌مهری و برخوردهای سلیقه‌ای و غیرقانونی، موجب دلسردی و ناراحتی این خادمان دلسوز فرهنگ می‌شوند. واقعا معلوم نیست ایشان چه می‌کنند. انتشار ترجمه این کتاب در کنار هزاران هزار مصداق و شاهد دیگر به خوبی نشان می‌دهد که جلوی راه فکر و اندیشه را نمی‌توان گرفت، فقط عرض خود می‌برند و زحمت اهل اندیشه می‌دارند. 

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  هیچ‌وقت برای زندگی کردن دیر نیست

معرفی کتاب «زندگی ناممکن»

  واپسین نامه‌های کارل مارکس

نامه‌نگاری، اگر نگوییم نیازمند گفت و شنید است، دست‌کم به‌دنبال نوعی رابطه با مخاطب است.

  مکتب نوکیسه‌ها

آیا شما یک تازه‌به‌دوران‌رسیده بی‌نام و نشان و چراغ خاموش هستید؟

  خاطرات در گرو زمان

معرفی نمایشنامه‌ی «زمان و مکان/ هفت در» نوشته‌ی بوتو اشتراوس

  داستانی درباره‌ی سیاهی جنگ

ورشو چندی پیش داستان بی‌فضیلتی جنگ است و آسیب‌هایی که گاه تا نسل‌های آتی درمانی ندارد.