img
img
img
img
img
خاطرات سیاسی احمد سمیعی (گیلانی)

راه درست تحول و پیشرفت ایران فعالیت فرهنگی است

امید طبیب‌زاده

احمد سمیعی (گیلانی)، «زندگانی و خاطرات سیاسی، در گفت‌وگو با سایه اقتصادی‌نیا»، تهران، نشر نی، ۱۴۰۳، ۴۰۳ ص.


آخرین بار که استاد احمد سمیعی (۱۲۰۹-۱۴۰۲) را دیدم، دو هفته‌ای پیش از فوتش بود که به اتفاق آقایان دکتر علاءالدین طباطبایی و مسعود جعفری جزی برای عیادتش به بیمارستان رفته بودیم. بنده بیش از سه دهه افتخار شاگردی وی را داشتم، و آن روز که برای اخرین بار دستش را می‌بوسیدم، حتی تصورش را هم نمی‌کردم که او تنها استادی باشد که تلمذم از محضرش پس از مرگش هم ادامه داشته باشد! چیزهایی از فعالیت‌های سیاسی سمیعی در حزب توده شنیده بودم، اما تازه با خواندن این کتاب بود که دریافتم علاوه بر آن سمیعی که من می‌شناختم، سمیعی دیگری هم وجود داشته که هیچ از او نمی‌دانسته‌ام؛ و آنچه در این میان مرا بیش از هرچیز  متحیر می‌کند نه میزان اشتغال او به فعالیت‌های سیاسی در سطوح بسیار بالای حزبی یا دانش تجربی وسیعش در این حوزه، بلکه توان عظیم و نبوغ‌آمیز وی در تحلیل مسائل سیاسی تاریخ معاصر ایران است!
کتاب حاضر شامل گفتگوی مفصلی با سمیعی است دربارهٔ زندگی سیاسی وی در فاصلهٔ سال‌های ۱۳۲۳ تا ۱۳۳۴. این گفتگو در تابستان ۱۳۹۹ در ایام کرونا آغاز شد و از همان ابتدا هم قرار بود که حاصل کار پس از مرگ وی منتشر شود که چنین هم شد. او در این کتاب از مسائلی سخن به‌میان آوره که تا پیش از این تقریباً در هیچ کجا بدانها نپرداخته بوده است. روایت‌های دقیقش از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن ایام، و تحلیل‌های عمیق وی از موضوعاتی چون فعالیت‌های فرقه دموکرات در آذربایجان و علل شکست آن، ساختار سیاسی و اداری حزب توده و علل اقبال جوانان به آن، سرچشمه‌های نهضت ملی شدن نفت و فداکاری مصدق در نجات ایران از شر کمونیسم روسی، و غیره، این اثر را مبدل به کتابی بسیار اطلاع‌هنده در حوزه تاریخ معاصر ایران کرده است.
سمیعی در سال ۱۳۳۰ از طرف حزب توده به‌عنوان نمایندهٔ ایران در فدراسیون جهانی جوانان دموکرات، به اروپا اعزام شد و بازگشت وی از آن مأموریت، مصادف شد با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. کتاب با شرح غم‌انگیز وی از زندانی و شکنجه شدنش در ایران، جدا ماندن از نامزد جوان فرانسوی‌اش، و نیز اجبار به قرائت اعتراف‌نامهٔ رادیویی‌اش در دفاع از «عظمت تاج و تخت» (ص ۳۱۰) به پایان خود نزدیک می‌شود.
می‌دانیم که سمیعی در سال ۱۳۳۴ پس از آزادی از زندان، حزب توده را رها کرد اما دست از فعالیت‌های سیاسی‌اش برنداشت. او در سال ۱۳۴۲ باز به زندان افتاد و بعد از حدود سه سال که آزاد شد سیاست را رها کرد و زندگی خود را یک‌سر وقف پژوهش‌های ادبی کرد. واقعاً امیدوارم شرحی از فعالیت‌های سیاسی وی در فاصله سال‌های ۱۳۳۴ تا ۱۳۴۵ نیز باقی مانده باشد که آن هم تا زمانه مساعد شد منتشر بشود!
اما سمیعی در  آغاز همین کتاب صریحاً متذکر مهم‌ترین درسی شده است که نهایتاً و پس چند دهه فعالیت سیاسی از زندگی آموخته، و آن این‌که: «… راه درست تحول ایران و پیشرفت ایران فعالیت سیاسی نیست، فعالیت فرهنگی است… فعالیت سیاسی ندارم، ولی آگاهی سیاسی دارم و از راه فرهنگی هم گاهی وارد سیاست می‌شوم.» (ص ۱۷).

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  بحران سنت ‌ـ مدرنیته

نگاهی به کتاب «نقطه‌های آغاز در ادبیات روشن‌فکری ایران»

  رنج در قاب ذهنی آرتور شوپنهاور

معرفی کتاب «درباره‌ی رنج بشر»

  شهر فرنگ

کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.

  همزادگان نادوسیده

نگاهی به کتاب «شاهنشاهی‌های جهان روا»

  اخلاق و الحاد

معرفی کتاب «اخلاق و دین»