میلکان: اشلین گریر صاحب یک کتابفروشی کتابهای کمیاب است، و کششی فراتر از بوی سرمستکنندهی کاغذ کهنه و جوهر و چرم نسبت به کتابهای قدیمی دارد. او میتواند پژواک مالکان سابق کتابها را احساس کند و معنی آنها را دریابد. روزی دو کتاب قدیمی پیدا میکند که صحافی زیبای آنها شباهت زیادی به یکدیگر دارد و گویا هرگز منتشر نشدهاند. پژواک این کتابها از همان ابتدا ذهن او را به خود مشغول میکنند. نویسندههای هر دو کتاب همی و بل، با لحنی اتهامآمیز جنبههای متناقض داستان عاشقانهی غمناکی را روایت میکنند.
اشلین بیآنکه نشانهای از نویسنده با ناشر این کتابهای اسرارآمیز داشته باشد با رازی ادبی سروکار پیدا میکند که دههها سربهمهر باقی مانده است. دو قلب ویران، هر که هستند و هر کجا هستند، او را فرا میخوانند. کتابها حکایت از عهدهای شکسته و خیانتهای ظاهراً نابخشودنی دارند. اشلین عزم خود را جزم میکند تا از حقیقت نهفته در ورای داستان این عشق بهفنارفته پرده بردارد.
«سیرِ رقابتی داستان، همراه با وقایع و تغییراتِ غیرمنتظره حتما طرفداران کتابهای زندگی پس از زندگی اثر کیت اتکینسون و کتاب هفت همسر ایولین هوگو اثر تیلور جنکینز را مجذوب خواهد کرد.»
– بوکلیست
ارائه دو داستان غمگین و متفاوت، اما مربوط به یکدیگر درون رمان و همچنین تمایز میان شخصیتها، نشانی از توانایی تحسینانگیز نویسنده است. شخصیتهای جذاب و زیبایی نوشتار خواننده را شیفته میکند. خواندن این کتاب حتما پیشنهاد میشود.
– Historical Novels Review
«عاشقانهای عمیق و واقعگرایانه آمیخته با همدلی و شفقت… داستانی امیدبخش.»
– امیلی کارپنتر، نویسندهی کتاب تا لحظهای که بمیرم
کتابها انعکاسی از صاحبانشان هستند، نه ژانر یا موضوعشان. این انرژی بازتابی از روح و احساسات صاحبان آنهاست که درون کتابها نهفته است.
اشلین بالاخره شجاعت یافت و دربارهی این انعکاسها با فرانک صحبت کرد. او از واکنش فرانک میترسید، اما فرانک با بردباری گوش داد و پاسخ غافلگیرکنندهای داد: «کتابها مثل آدمها هستن، اشلین. هرچی که توی هوای اطرافشون باشه، جذب میکنن: دود، چربی، کپک. پس چرا احساسات رو جذب نکنن؟»
چشمهای اشلین از تعجب گرد شده بود: «یعنی کتابها احساس دارن؟» فرانک بهسادگی پاسخ داد: «کتابها خودِ احساسات هستن. برای این وجود دارن که در ما احساس ایجاد کنن و ما رو به چیزهایی که درونمونه وصل کنن.»
اشلین پرسید: «تو میتونی؟ منظورم اینه که میتونی چیزی رو که منتقل شده، احساس کنی؟» فرانک گفت: «نه؛ ولی دلیل نمیشه دیگرانم نتونن. شک دارم که تو اولین نفر باشی، یا آخرین نفر.»
کتابها نهتنها خواننده را تحت تأثیر قرار میدهند، بلکه بازتابی از احساسات و تجربیات او نیز هستند. این ارتباط عمیق نشان میدهد که هر کتاب بخشی از روح صاحب خود را در خود دارد.
نگاهی به کتاب «نقطههای آغاز در ادبیات روشنفکری ایران»
معرفی کتاب «دربارهی رنج بشر»
کتابی درباره دوستی و عشق در دوران مدرن.
نگاهی به کتاب «شاهنشاهیهای جهان روا»
معرفی کتاب «اخلاق و دین»