سیبوک: شورانگیزترین حماسههای قدیمی ادبیات کلاسیک از ایتالیا برآمدهاند، داستانهای عاشقانهای که حتی ادبیات انگلیسیزبان بر شانههایش استوار شده است، برآمده از ایتالیا هستند. آنقدر که حتی بزرگترین ادیب دنیای انگلیسیزبان، ویلیام شکسپیر، هم وامدار آن است. تراژدی رومئو و ژولیت داستان عاشقانهای است مربوط به دوران باستان ایتالیا، داستان منظومی که به سال ۱۵۶۲ میلادی آرتور بروک ثبتش کرد و شکسپیر ماندگار و جهانی. عاشقانهای که در شهر ورونای ایتالیا میگذرد.
اما قدمت ادبیات ایتالیا بسیار قدیمیتر از اینهاست، میراث ادبی این سرزمین به روزگار شاهران دورهگرد و نقالیهایی ماندگار همراه با چنگ و آواز برمیگردد، نقالیهایی که برخی از ترانههای موزونش هنوز هم به عنوان میراث بشری در آن زبان موزون و خوشآهنگ باقی ماندهاند. داستانهای منظوم باقی مانده از گوئیدو گوئینچلی به ۱۲۵۴ برمیگردد و بعد این غزلهای پرشور به دانته الیگری میرسد، شاعر و فیلسوف و نویسندهای که با خلق کمدی الهی ایتالیا را به جایگاه والایی در ادبیات اروپا رساند.
کتاب انهاید اثر ویرژیل با ترجمۀ دکتر جلالالدین کزازی را میتوانید بخوانید تا با این میراث ادبی بیشتر آشنا شوید. مجموعه ای از اشعار حماسی نوشته ویرژیل که در سده یکم پیش از میلاد مسیح به رشته تحریر درآمد. این کتاب را پاسخِ تمدن روم به حماسههای هومر یعنی دو کتاب ایلیاد و ادیسه در نظر گرفتهاند. اشعار ویرژیل، نوای پیروزیهای فرهنگ روم را سر میدهد و و تراژدی تروا را به مسیری به سوی بنیانگذاری روم توسط نوادگان آخرین قهرمان تروایی، آنئاس، تبدیل میکند. آنئاس که به همراه چند نفر دیگر در حال فرار از ویرانههای شهر است، با ماجراجوییهای عجیب و جذابی مواجه میشود. رابطهای عاشقانه و پرشور با ملکه کارتاژ در مسیرش قرار میگیرد، سفری به دنیای زیرین برای ملاقات با پدرش و نبردی مرگبار با پادشاهی قدرتمند به نام تورنوس سرنوشت اوست. هر ماجراجویی، رشادت، اخلاقیات و انسانیت آنئاس را به ورطه آزمایش می کشد و نشان می دهد که او، لیاقت امپراطور شدن را دارد.
کمدی الهی سهگانهای است منظوم که طی آن دانته سفر خیالیاش به دوزخ، برزخ و بهشت را روایت میکند.
یکی از محبوبترین ترجمهها از کمدی الهی را شجاعالدین شفا در ایران منتشر کرد، ترجمهای که سالهاست نایاب شده و امکان تجدید چاپ ندارد. با اینحال یکی از ترجمههای جدید این اثر که جای خالی ترجمه شجاعالدین شفا را در بازار رسمی کتاب پر کرده، مربوط به ترجمۀ کاوه میرعباسی است.
به باور بسیاری از اساتید ادبیات تطبیفی کمدی الهی میتواند متاثر از ارداویرافنامۀ ایرانیها نوشته شده باشد، چرا که هماهنگیهای بسیاری میان این کمدی الهی و این اثر زرتشتی وجود دارد.
راهنمای دانته در این سفر ویرژیل شاعر روم باستان است که چندین سده پیش از دانته زندگی میکرد. دانته در بخش بهشت معشوق جوان و از دسترفتهاش بئاتریس را میبیند و او دست دانته را میگیرد و این سو و آن سو میبرد. او در مراحل مختلف این سفر با بسیاری از چهرهها همچون بوعلی سینا، صلاحالدین ایوبی،اسکندر مقدونی، آشیل، هومر و ارسطو ملاقات میکند و در نقطه آخر سفر در بهشت به دیدار خداوند میرود.
سبب روی کار آمدن و شکل گرفتن نویسندگانی همچون جووانی بوکاچو شده است. بوکاچو خالق اثر ماندگاری همچون دکامرون است. بوکاچو در کنار دانته یکی از سرآمدان زبان ایتالیایی است. بوکاچو همچنین از مقامات دولتی فلورانس بود و فضای بسیاری از داستانهایش در این شهر میگذرد.
بوکاچیو دکامرون را در روزهایی نوشت که ایتالیا درگیر شیوع طاعون بود و کمی پس از پایان این همهگیری دکامرون را منتشر کرد. دکامرون را میتوان هزار و یک شب ایتالیایی دانست. روایتی که هفت زن و سه مرد پیش میبرند، آنها در هنگامۀ طاعون و از ترس مرگ از فلورانس گریختهاند و خود را در خانهای ییلاقی بیرون از شهر حبس کردهاند و برای دوام آوردن و منحرف کردن ذهنشان از ترس مرگ و طاعون روز و شب برای هم قصه میگویند. داستانهای پرشهور و گاه شهوانی و گاه غمانگیز و شوخیها و البته ستایش زندگی دنیوی از ویژگیهای این اثر است. به باور بسیاری این کتاب نه تنها یک اثر ادبی که سندی تاریخی است که به دقت زندگی و زمانۀ مردم عادی را در قرن چهاردهم میلادی ثبت کرده است.
در این کتاب میتوان تصویر بسیار روشنی از روی کار آمدن طبقه تاجر و گذر از فئودالیته تا فساد عظیم کلیسایی را مشاهده کرد. انتشار «دکامرون» در قرن چهاردهم میلادی، در پایین کشیدن اصحاب کلیسا از جبروتشان و باز شدن فضای جامعه فلورانس و آنچه بعدها رنسانس نام گرفت، نقش محسوسی داشت. نویسندگان بسیاری از جمله شکسپیر، ولتر و جورج الیوت از «دکامرون» اقتباس کردهاند. پازولینی، کارگردان شهیر و صاحب سبک ایتالیایی، فیلمی بر اساس این کتاب ساخته است.
ایتالیا نیز همچون کشور همسایهاش اسپانیا در روزگار تفتیش عقاید در تنگنا قرار گرفت و برای همین هم در قرن هفدهم میلادی جامعۀ روشنفکری ایتالیا در بنبست بود و اثر در خوری در تاریخ از این روزگار نمانده است. در ابتدای قرن هجدهم نمایشنامۀ معروف «آنتیگون» را ویتوریو آلفیری خلق کرد. در ادامۀ این مسیر ایتالیای قرن نوزدهم باز هم میراث ادبی درخشانی برای بشر باقی گذاشت، آثاری همچون کتاب فلسفی اپرای اخلاقی نوشتۀ جیاکومو لئوپاردی.
ادبیات ایتالیا از میانۀ ۱۹۰۰ به روزهای اوج خویش رسید و رقیبی جدی برای نویسندگان فرانسوی بود. سال ۱۹۰۶ اولین نوبل ادبی به جوزه کاردوچی رسید و این آغازی شد برای رقابت در دنیای ادبیات داستانی مدرن با دیگر رقبای اروپاییشان. ایتالیای درگیر جنگ جهانی اول باز هم در زمینۀ ادبیات زندهترین تصاویر را خلق کردند. ادبیات ایتالیا در روزگار جنگ و خشونت و حتی دیکتاتوری نیز به وظیفۀ خویش عمل کرده است و تحولات سیاسی روزگارش را بازنمایی کرده است.
جولیو فرّونی، منتقد ادبی، پژوهشگر تاریخی و استاد دانشگاه، در این اثر نهتنها آثار ادبیات داستانیِ ترجمه شده از ایتالیایی به فارسی در طول این سالها را در بوته نقد و نظر قرار داده بلکه آنچه از میان این محصولات مهم بوده ولی از نظر کنشگران ایرانی بهدور مانده نیز در دست معرفی و داوریاش قرار گرفته است. او زمینه پیدایش آثار را بررسی میکند، به تحلیل میپردازد، آبشخور اندیشهها را وامیکاود و از کوشش بهعملآمده در حوزههایی مانند روانکاوی، زبانشناسی، فلسفه، سبکشناسی و زیباییشناسی نیز غافل نیست.
آنچه در تاریخ ادبیات ایتالیا باقی مانده است، نشان میدهد حتی در میانۀ جنگ جهانی دوم و روزهای سیاه حکومت فاشیسم و موسولینی در ایتالیا باز هم ادبیات از نفس نایستاد و خلق ادبی از سوی نویسندگان این سرزمین ادامه پیدا کرد. ایتالو کالوینو نویسندۀ شهیر ایتالیایی دربارۀ این رابطه مینویسد: «ادبیات بیش از هر چیز آن هنگام برای سیاست ضروری است که به هر چیزی که بیصدا است، صدایی میبخشد، آن هنگام که نامی میبخشد به آنچه هنوز نامی ندارد، به ویژه به آنچه که زبان سیاست طردش میکند یا میکوشد آن را حذف کند. منظورم به جنبهها، موقعیتها و زبانهای دنیای بیرونی و درونی است، گرایشهایی که هم در افراد و هم در جامعه سرکوب میشوند. ادبیات مانند گوشی است که میتواند چیزهایی را فراتر از درک زبان سیاست بشنود. مانند چشمی است که میتواند فراتر از آن طیف رنگی را که سیاست درک میکند، ببیند. نویسنده صرفاً به دلیل فردیّت انفرادی کارش، ممکن است به کاوش در زمینههایی بپردازد که قبلاً هیچکس در درون خود یا خارج از آن کاوش نکرده است و به کشفیاتی دست یابد که دیر یا زود به حوزههای حیاتیِ آگاهی جمعی تبدیل میشوند.»
کالوینو بیشک یکی از چهرههایی است که در جهانی شدن ادبیات ایتالیا نقش به سزایی داشت، به باور منتقدان ادبی او همان نقشی را برای ادبیات ایتالیا ایفا کرده است که گابریل گارسیا مارکز برای ادبیات و رماننویسی آمریکای لاتین. کالوینمو سال ۱۹۲۳ از پدر و مادری ایتالیایی در کوبا به دنیا آمد و دو سال پس از تولدش به ایتالیا برگشت. او در سالهای پر تب و تاب ایتالیا جوانیاش را سپری کرد، در حالی که مادرش هر روز میترسید او به ارتش ملحق شود و در جنگ کشته شود، سال ۱۹۴۴ به نهضت مقاومت ایتالیا و بریگاد گاریبالدی پیوست. کالوینو از جنگ جست و زنده ماند، نوشت و ماندگارترین داستانها را خلق کرد. خلاقیت او در قصهنویسی از موضوع داستان تا طرح و چگونگی پرداخت آن اعجابآور است. رولان بارت او و بورخس را به دو خط موازی تشبیه کرده و از کالوینو بهعنوان نویسنده پُستمدرن نام میبرد. کالوینو نویسندهای است که جایی چنان روشن همهچیز را به طنز میگیرد و جایی جهانی خلق میکند سراسر ابهام و رمز و راز و از این رو بر غنای داستان میافزاید.
مهمترین رمانهای ایتالو کالوینو را از دست ندهید:
بارون درختنشین نه تنها شاهکار ایتالو کالوینوست، بلکه یکی از شاهکارهای ادبیات ایتالیا نیز هست. او در این اثر درخشان ما را به گشتوگذار در سرزمینی میبرد که شاید هر یک از ما آرزوی زیستن در آن را داریم. کالوینو سراغ این ایده رفته است که چگونه میتوان از مردم و جامعه گریخت، اما در عینحال نزدیک آنها و برای آنها زندگی کرد؟ او سراغ داستان عجیبی رفته است، داستان پسری که یک روز تصمیم گرفت برود بالای یک درخت و دیگر پایین نیاید. بارون درختنشین داستان پسری است به نام بارون روندو که با مردم گریزی میکوشد قواعدی سامان دهد، دنیایی که او میخواهد دنیای روشنایی است، دنیایی که باید در اثر جوششها و خیزشهای انسانی نو از آن پدید آید. ایجاد یک «پادشاهی درختی» توسط پسر استعارهای از استقلال معرفی میشود و چالشها وفرصتهای این عمل دستمایهای برای نویسنده به منظور بررسی پرسشهای فلسفی بشر میگردد.
شاید این زیباترین شروعی باشد که یک نویسنده خلق کرده است، کالوینو در شروع این رمان نوشته است: «تو داری شروع به خواندن داستان جدید ایتالو کالوینو، اگر شبی از شبهای زمستان مسافری، میکنی. آرام بگیر. حواست را جمع کن. تمام افکار دیگر را از سر دور کن. بگذار دنیایی که تو را احاطه کرده در پس ابر نهان شود…» یکی از شخصیتهای این رمان اسمش «کتابخوان» است، او کتاب جدید و زیبایی میخرد که با همین جملات شروع میشود، اما سی صفحه که جلو میرود میبیند کتابش یک مشکل اساسی و جدی دارد، یعنی همان بخش اول کتاب در سراسر صفحات تکرار شده است و چیز دیگری در آن نیست. او به کتابفروشی برمیگردد و میفهمد این کتاب را که در واقع خیال میکرده ایتالو کالوینو نوشته، نویسندهای لهستانی به نام بازاکبال نوشته است. اما این تازه شروع ماجراست.
ویکُنت راهی میدان نبرد میشود و با شلیک یک توپ دونیم میشود، البته زنده میماند! حالا دو ویکنت از میدان جنگ به خانه برگشتهاند؛ نیمۀ چپ سراسر شرّ و پلیدی و نیمۀ راست همه نیکی و خیرخواهی است. نیمۀ شر در قصر ساکن است و نیمۀ خیر در مزرعه شب و روز کار میکند، اما ماجرا به همینجا ختم نمیشود. این دو نیمه همشهریها را هم به دردسر انداختهاند و مردم نمیدانند با این دو شقه چه کنند. درست وقتی که پای عشق به میان میآید این دو نیمه رودرروی هم قرار میگیرند و رقابتی سخت درمیگیرد… رویارویی خیر و شر با چاشنی طنز در این داستان شاهکار ایتالو کالوینو نویسندۀ بزرگ ایتالیایی است.
شهرهای نامرئی به شهرهایی كه میشناسیم و در آنها زندگی میكنیم شباهتی ندارند. به هیچ محدودهٔ جغرافیایی یا دورة مشخصی از تاریخ نیز مربوط نمیشوند. حتی میتوان گفت كه در شرح و تفصیلات مربوط به این شهرها مسئله اصلی شناخت «شهر» یا «شهرها» بهمعنای رایج آن نیست.
با سیر و سیاحت در شهرهای نامرئی، از داستانهای هزارویك شب تا زندگی سریع و مدرن آینده، همه یكجا در ذهن زنده میشود. هر شهر نام زنی را بر خود دارد و آنچه ماركو پولوی خیالی برای قوبلای محزون نقل میكند، بیش از آنكه فضایی خاص را در ذهن مجسم كند، خاطرة آدمی آشنا را در یادمان زنده میسازد. از یك شهر به شهر دیگر، مسیر سفری رؤیایی ـ فلسفی دنبال میشود كه نشانههای آشنای آن به نقطهای پنهان در درون انسان بازمیگردد؛ سفری كه در آن شخص به اندیشه پر پروازی سبك میدهد؛ سفری به درون رابطهٔ میان مكانها و ساكنان آنها؛ سفری آغشته به امیـال و دغدغههای روحی و عصبی انسانهایی كه در شهرها زندگی میكنند و…
شوخیهای کیهانی مجموعهای است از بهترین داستانهای کوتاه ایتالو کالوینو. ایتالو کالوینو، شوخ طبع و طنز پرداز است گاه داستان های فانتزی می نویسد و دردهای جامعه بشری را به ماورا تاویل می کند. شوخیهای کیهانی سرشار از طنز کالوینویی است. آثار او که در فضایی غیر عادی میگذرد، عشق، نفرت، انسان دوستی، حرص، آز و کینه همه در فضایی تعریف میشوند که نامعمول است، اما در زیر پوسته این فضای عجیب، انسان مصایب و مشکلات دوران مدرن را درک میکند و با آن همذات پنداری مینماید. کالوینو زبان برای امروز جهان است و به همین دلیل آثارش جذاب و پر نکته است
اومبرتو اکو نشانهشناس، فیلسوف و متخصص ادبیات قرونوسطی و البته یادداشتنویسی طناز است که تازه در چهل سالگی تصمیم گرفت رماننویسی را هم امتحان کند و با نوشتن رمان «اینک نام گلسرخ» در دنیای ادبیات غوغایی به پا کرد. این رمان به بیش از سی زبان ترجمه شد و تا امروز بیش از ۱۵ میلیون نسخه در جهان به فروش رفته است، این اتفاق چنان پیشبینی نشده بود که ایتالیاییها در نقد ادبی اکنون اصطلاح «اثر اکو» را استفاده میکنند. کمی بعد ژانژاکآنو براساس این رمان با بازی درخشان شان کانری فیلمی ساخت. خوشبختانه امبرتو اکو در ایران هم بسیار شناخته شده است.
مهمترین کتابهای امبرتو اکو را از دست ندهید:
سال ۱۳۲۷ میلادی است. برخی از اعضای فرقۀ قدیس فرانسیس در یکی از صومعههای ثروتمند ایتالیا متهم به بدعت و ارتداد شدهاند و برادر ویلیام اهل باسکرویل، کشیشی انگلیسی برای اعلام مواضع امپراطور لوئی باواریایی در منازعه بین پاپ و فرقه به آنجا اعزام شده است. ماموریت برادر ویلیام ناگهان تحت الشعاع رشتهای از جنایات عجیب و غریب قرار میگیرد و او با سوابق و تجاربی که در دستگاه تفتیش کلیسا اندوخته، مثل یک کارآگاه دست به کار میشود. ابزارهای او در این تحقیقات عبارتند از: منطق ارسطو، الهیات توماس آکویناس و شناخت تجربی راجر بیکن که طنزی شیطنت آمیز و نوعی کنجکاوی بیامان آن را صیقل داده و برنده کرده است. ویلیام به گردآوری شواهد و رمزگشایی نمادهای سری و نسخ خطی پر رمز و راز نشغول میشود و در دل هزار توی خوف انگیز صومعه کند و کاو میکند، صومعهای که جالبترین حوادث شبها در آن اتفاق میافتد.
کتاب حاضر را سه جستار، بهقلم اومبرتو اکو شکل داده. نویسنده در جستار اول تحتعنوانِ «نیا ــ فاشیسم» سیاههای از بارزههایی به دست میدهد که «کافی است یکیشان حاضر باشد تا سحابیِ فاشیستیای بمای انعقاد بگذارد». جستار دوم کتاب، «سانسور و سکوت»، دربارۀ نقش سروصدا در مسکوتکردنِ دانستنیهایی است که اهمیت حقیقی دارند و، ایضاً، دربارۀ اهمیت سکوت در انتقال اطلاعات. اکو نوشته: «یگانهابزارِ حقیقتاً قدرتمندِ انتقالِ اطلاعات ــ مشفهه ــ جز در سکوت مؤثر نمیافتد. تمامی مردمان، تحت ستمِ سانسورچیترینِ جباران هم که بوده باشند، با گفتوگوی رو در روی عمومی توانستهاند سر در بیاورند در دنیایشان چه میگذرد.» سومین و آخرین جستارِ فاشیستجماعت را چطور بشناسیم، با عنوان «ما اروپایی هستیم»، هشدار نویسنده است به مردم قارهاش، مبادا که، از پس آنهمه سرگذشت تلخِ مردمانِ قرن بیستم، باز به هاویۀ فاشیسم در بغلتند.
«آونگ فوکو» یکی از مهمترین رمانهای ادبیات ایتالیا است که در آن تقریبا همه چیز پیدا میشود و اکو این کتابش را نیز مثل دیگر رمانهایش طوری نوشته است که گویی آخرین کتاب زندگیاش خواهد بود و باید دار و ندارش را در آن بریزد. در این رمان اکو جمع عجیب و غریبی از اضداد و امور ناهمگن به چشم میخورد؛ از انواع بحثها پیرامون راز، روح، ماوراء و اتفاقات فراطبیعی گرفته تا تخصصیترین بخشها پیرامون علوم گوناگون، از ماجرای عاشقانه گرفته تا داستان جنایی، همه چیز در این کتاب یافت میشود. اساس رمان بر نوعی آزمون به سبک بووار و پکوشه است و مهمتر از آن، بر نوعی بازی است به سبک و سیاق رمانهای خولیو کورتاسار. سه دوست تصمیم میگیرند نوعی بازی طراحی کنند….
کتاب مجموعهای است از مکاتبات میان کاردینال ماریا مارتینی از علمای کلیسای کاتولیک و اومبرتو اکو از نویسندگان و متفکران معاصر. درست است که مارتینی از دیدگاه مسیحیت و دین حرف میزند و اکو از بعد دیگری به رویدادهای جهان و انسان نگاه میکند، اما هر دو در نهایت به یک فصل مشترک میرسند: خدمت به نوع بشر و رعایت حرمت انسان. این نامهنگاری یك بار دیگر اثبات میكند كه گفتگو میان مذهبی و غیرمذهبیها نه تنها ممكن بلكه سودمند است و نشان میدهد كه چگونه در اینگونه مباحث دو طرف مباحثه میتوانند موشكافی كنند، در عرصهای از مطالب مورد علاقه یكدیگر جولان بدهند و یكدیگر را به چالش بطلبند و در عین حال حرمت یكدیگر را حفظ كنند یا حتی همدل باشند نامههایی كه بین پدر مارتینی و اكو مبادله شدهاند پیچیده، دشوار، دقیق و البته جذابند و طیفی وسیع ازموضوعات كلی فراوانی (چون جدال بر سر روز رستاخیز، فلسفه حیات از دیدگاه كتاب مقدس، تفاوتها و تبعیضهای جنسی در قوانین مذهبی و فقهی و مهمتر از همه چگونگی دست یافتن انسان غیرمذهبی به تكامل روحی و معنوی) را در بر میگیرد.
بیش از ۳۵۰ داستان کوتاه از او باقی مانده است، نمایشنامههایی لوئیجی پیراندلو بارها و بارها روی صحنه رفته است و بزرگترین بازیگران عرصۀ نمایش به بازی در نقشهایی که او ساخته، افتخار کردهاند. اجرای عمومی نمایشنامه شش شخصیت در جستجوی یک نویسنده به کارگردانی پری صابری و با بازی فروغ فرخزاد، پرویز فنیزاده، اسماعیل محرابی، پرویز پورحسینی و سعید پورصمیمی از درخشانترین اجراهای ایران در دهه ۴۰ شمسی محسوب میشود. او در سال ۱۹۳۴ برندۀ جایزه نوبل ادبیات شد.
مهمترین آثار پیراندلو را از دست ندهید:
نمایشنامهای که موضوع حقیقت را هستۀ مرکزی خود قرار داده است، خوانندۀ نمایشنامه یا تماشاچی این نمایش خواهد دید واقعیت میتواند به عدد آدمهای درگیر در یک مساله تعاریف خودش را داشته باشد. شش شخصیت در یک صحنه ی تئاتر را معرفی می کند که برای تمرین دور هم گرد آمده اند. آنها ادعا می کنند که ساختههای ناتمام و استفاده نشدهی ذهن یک نویسنده هستند و داستانی را طلب میکنند که جزئیات زندگی هر کدامشان را توضیح دهد. این شخصیتها در صحنههای پیش رو با مخالفتها، قطع کردن صحبت یکدیگر و بحثهای مختلف، نمایشی چندوجهی و متنوع را خلق میکنند. شش شخصیت در جست وجوی نویسنده، اثری کلاسیک و بسیار موفق است که وجوه و اشکال بیپایان واقعیت را مورد کنکاش قرار میدهد و تمامی مخاطبین آماتور و حرفهای تئاتر و نمایشنامه را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
مساله پیراندلو حقیقت است. اینکه آیا میتوان تعریفی جامع از حقیقت داشت. او در این نمایشنامه همانطور که از نامش برمیآید در مرزی باریک میان جدی و شوخی پیش میرود. او دست روی نقشهای گوناگون و ریاکارانهای گذاشته است که آدمها دانسته یا نادانسته در طول زندگی در آن فرو میروند. همۀ اینها باعث شده است نمایشنامه حاضر باز هم همچون بسیاری از آثار پیراندلو رنگ و بویی روانشناختی به خود بگیرد.
نه داستان کوتاه از پیراندلو در این مجموعه گنجانده شده است. داستانهایی که هر یک بخشی از جهانبینی پیچیدۀ این متفکر ایتالیایی و از چهرههای برتر ادبیات ایتالیا را به نمایش میگذارند. «پیروزی مورچگان» نام نخستین داستان این مجموعه است که در آن با درگیریهای ذهنی فردی روبهرو هستیم که پس از مرگ پدرش تمام ارثیه خود را به باد داده و در کلبهای حقیر زندگی میکند. کلبهای که پر است از مورچههایی که «همانند اربابان مطلق روی اثاثیه مضحک در حرکت بودند».
او میخواست شیمیدان باشد و البته که شیمیدان هم بود، اما آنچه سبب شد نامش بر تارک ادبیات ایتالیا بدرخشد، جستن از مرگ بود. پریمو لوی سال ۱۹۴۴ او که مشغول مبارزات زیرزمینی با جبهۀ شر ظهور کرده در اروپا بود دستگیر شد و به اردوگاه آشویتس تبعید شد. او همراه با ۶۵۰ نفر روانۀ اردوگاه شده بود و فقط ۹۶ نفر از این گروه به محض ورود به اتاق گاز فرستاده نشدند و در نهایت فقط سه نفر از آنها زنده ماندند. سال ۱۹۴۵ ارتش سرخ اردوگاه را از نازیها گرفت و این سه نفر که نازیها معتقد بودند به زودی از بیماری و سوتغذیه خواهند مرد، زنده بیرون آمدند. و آن وحشت و آن نزدیک شدن تا یک قدمی مرگ برای او تجربهای ساخت که پریمو لوی را به یکی از اثرگذارترین نویسندههای ادبیات ایتالیا تبدیل کرد.
کتابهایی که از پریمو لوی باید خواند:
پریمو لوی، نویسندۀ ایتالیایی، در کتابی که خواهید خواند شرحی از دوران اسارتش در اردوگاه آشویتس آورده است. چنانکه میدانیم و در این کتاب نیز تصریح شده است، در این اردوگاه همهجور آدمی از ملیتها و گرایشهای سیاسی و مذهبی مختلف گرد آمده بودند. این گوناگونیِ محکومان از یکسو و سرنوشتی که به یکسان برایشان مقدر کرده بودند از سوی دیگر نویسنده را بر آن داشته که از تمام چهارچوبهای قراردادی برای هویت فراتر رود و اثر خود را «اگر این نیز انسان است» بنامد که آشکارا گویای نگاه اومانیستی اوست. توصیف لوی از زندگی خودش و سایرین در اردوگاه به چنان شفافیت حیرتانگیز و انسانمحوری درخشانی میرسد که آدمی گمان میبرد در سطحی دیگر میتوان محکومان و یهودیان را در کتاب او استعارهای از انسان رنجکشیده دانست و از همینجاست که این جملۀ مشهور وی معنا مییابد: «هرکس میتواند یهودی کس دیگری باشد.» بر همین اساس است که لوی، ظاهراً بعد از کشتار صبرا و شتیلا، خواهان استعفای آریل شارون و مناخیم بگین شد و قربانیان این کشتار را با لهستانیها در جنگ جهانی دوم مقایسه کرد که قربانی همکاری نازیها و شورویها و بعد جنگ این دو شدند.
چزاره پاوزه نویسندۀ ایتالیایی سال ۱۹۰۸ در سانتا بالبو متولد شد و سالهای بسیاری از زندگی را در تورین گذراند. او فارغالتحصیل رشته زبان انگلیسی از دانشگاه تورین بود و در ابتدا با ترجمه آثار مطرح ادبیات انگلیسی به ایتالیایی سبب شد که بسیاری از نویسندههای دنیای انگلیسی زبان را هموطنانش بشناسند. پاوزه همچون بسیاری از روشنفکران جوان اروپایی در میانه دهۀ سی درگیر جنبش ضدفاشیستی شد و سال ۱۹۳۵ دستگیر شد. پاوزه چند ماه را در حبس گذراند و کمی بعد به منطقه جنوب ایتالیا تبعید شد. پس از بازگشت به تورین در سال ۱۹۳۶، علاوه بر از سر گرفتن کار ترجمه، به ویراستاری کتاب پرداخت و نوشتن را شروع کرد. داستانهای این نویسنده به تمهایی چون تنهایی، خیانت و انزوا پرداختهاند. پاوزه در رمانهایش درگیریهای اجتماعی را به تصویر کشیده است. مهمترین آثار او «رفیق»، «در جمع زنان» و «ماه و آتش» هستند. پاوزه در ۲۷ آگوست ۱۹۵۰ خودکشی کرد.
مهمترین کتابهای چزاره پاوزه عبارتند از:
در جمع زنان زندگی در ایتالیای پس از جنگ را به تصویر میکشد. نگاه پاوزه به این ایتالیا انتقادی و تلخ است و خشونت و روابط گذرا و سطحی میان آدمهای قصهاش خبر از تنهایی محتوم پیش رویشان میدهد. ایتالو کالوینو، در ستایش این رمان نوشته است: «این اثر چنان ژرفایی دارد که خواننده مدام وجوهی تازه و مفاهیمی جدید در آن کشف میکند.»
سوزان سونتاگ، از نویسندۀ در جمع زنان چنین یاد کرده است: «او یکی از معدود نویسندگان شاخص میانه قرن بیستم است.»
چزاره پاوزه نویسنده و شاعر تنهاییهاست، نویسنده آنان که هماره در میان جمع حضور مییابند و در جمع حل نمیشوند. نوع تنهایی شخصیتهایش چنان عمقی دارد که در ارتباط ها جز در سطح نمیمانند. در اشعار او انسان در معنای عمیقش حضور دارد و هیچ گاه پرداختن به سیاست و اجتماع، او را از پرداختن به عمق ادراکات انسانی باز نمی دارد.
من سرزمینم را هنگامی یافتم که همراهانم را یافتم،
سرزمین بیچارهای که
هیچ نکردن و به آینده اندیشیدن در آن فضیلت است.
کاری به تنهایی برای من و خودم انجام نمیشود؛
ما نمیتوانیم خود را از ریشه به در آریم، حال آن که رؤیاهامان
همیشه بیهودگی و بیکاریِ صادقانه بودهاند.
متولد شدیم تا در حوالی همین تپهها پرسه بزنیم،
بدون زنان.
دینو بوتزاتی اکتبر ۱۹۰۶ در ایتالیا به دنیا آمد، میراث ادبی بوتزاتی برای ادبیات ایتالیا از ماندگارترینهاست. او با نوشتن رمانهایی همچون بیابان تاتارها ادبیات داستانی ایتالیا را در سطح جهانی به شهرت و محبوبیت ویژهای رساند.
او با انتشار اولین اثرش یعنی «بارنابوی کوهستانها» در جامعۀ ادبی ایتالیا مطرح شد. سال ۱۹۵۸ کتاب «شصت داستان» بوتزاتی جایزه معتبر استرگا را برای نویسنده به ارمغان میآورد و در سال ۱۹۶۰ رمان «تصویر بزرگ» را چاپ کرد که به عنوان اولین رمان علمی تخیلی ایتالیا شناخته میشود.
داستان کولومبره در زمره بهترین داستانهای کوتاه بوتزاتی است. تعداد زیادی از داستانهای او توسط کارگردانان معاصر ایتالیا به صورت فیلم درآمده که برای نمونه میتوان از فیلمهای بارنابوی کوهستان به کارگردانی ماریوبرنتا، یک مورد بالینی (اوگوتونیاتزی) و صحرای تاتارها به کارگردانی والریو زورلینی نام برد. بسیاری از صحنههای فیلم صحرای تاتارها در ارگ بم فیلمبرداری شده بود.
مهمترین کتابهای بوتزاتی عبارتند از:
بیابان تاتارها داستان افسر جوانی است که برای خدمت به قلعهای دورافتاده فرستاده میشود و روزمرگی گریبانش را میگیرد. دینو بوتزاتی با نثری باشکوه و شاعرانه عطش انسان را برای امیدوار بودن به تصویر میکشد، حتی امید به واهیترین رویدادهای زندگی. این کتاب را انعکاسی تام و تمام از سبک و سیاق عجیب و رؤیاگونه بوتزاتی میدانند. به باور منتقدان، بوتزاتی این رمان را با الهام از رمان «قصر» نوشته فرانتس کافکا نوشته است. در بیابان تاتارها قصه فقدان، تعلل و آرزوهای بربادرفته بیداد میکند.
اینجا ترکیبی از اسطوره و فانتزی انتظارتان را میکشد، بوتزاتی با همان شیوۀ روایتگری خاص خودش از انسان و طبیعت و عناصر زندگی داستانی به غایت به یاد ماندنی ساخته است. او از تاثیر مستقیم طبیعت بر زندگی و روان انسان گفته است، طبیعتی که انسان را در لحظه مرگ و خاکسپاری نیز به خود میآمیزد.
راز نویسنده یکی از آخرین و درخشانترین مجموعه داستانهای بوتزاتی است که جوایز بسیاری را از آن این نویسنده کرد. داستانهای کوتاه جانداری که در آنها میتوان تمام احساسات متناقض بشری از جمله عشق، ترس، اضطراب، ترس از مرگ، جادو و … را تجربه کرد.
او یکی از اولین نویسندگان شاخص ادبیات ایتالیاست. متولد مارس ۱۹۱۱ در رم. دسسپدس را نویسندۀ ایتالیایی با پیوندهای جهانی میدانند. پدر بزرگش نخستین رییس جمهور کوبا بود و پدرش سفیر کوبا در ایتالیا و همین هم سبب شد که با مادر آلبا دسس پدس ازدواج کند. او پس از ازدواج با یک سرهنگ ایتالیایی تابعیت کامل ایتالیا را گرفت و چشم و چراغ ادبیات ایتالیا شد. دسس پدس کارش را با روزنامهنگاری شروع کرد و همچون اغلب روشنفکران زمانهاش مخالف فاشیستها بود و همین هم باعث شد مدتی در زندان باشد. او را نماینده زنان قرن بیستم ایتالیا میدانند، نویسندهای که در طی ۸۶ سال زندگی زندهترین تصاویر را از زندگی پیدا و پنهان زنان ایتالیایی در داستانهایش به تصویر کشید و زندگی و چالشهای زنان را در رمانهایش به طیف وسیعی از جهان نشان داد.
مهمترین رمانهای دسسپدس عبارتند از:
از طرف او دربارۀ دو زن، یک مادر و دختر، است و زندگی آنها را در رابطه با همسرانشان به تصویر میکشد. رمان این دو زن را در موقعیتی مشابه قرار میدهد: موقعیتی حاکی از بیاعتنایی مرد به زن و بیتوجهی او به حقوق انسانی زن و عدم رابطه میان آنها. مادر نه میتواند بماند و نه میتواند برود. در میانۀ کتاب او با خودکشی به این رابطه پایان میبخشد. اما دختر از طرف او و از طرف همۀ زنانی که چنین زندگیای را تجربه میکنند تصمیم دیگری میگیرد…
دفترچه ممنوع یکی از مشهورترین و ماندگارترین رمانهای آلبا دسس پدس است، روایت زندگی زنی به نام والریا است که بیشتر عمرش را به تروتمیز کردن خانه و مهیا کردن زندگی برای شوهرش میشل و دو فرزندشان میگذراند. والریا دفترچۀ یادداشتی برای خودش دارد که در اتاقش پنهان میکند و هر وقت فرصتی پیدا میکند رازهای مگویش را در این دفتر مینویسد و به شدت سعی دارد هیچ کدام از اعضای خانواده از وجود این دفتر با خبر نشوند. اما راز والریا چیست؟ او در این دفترچه چه مینویسد؟ حالا والریا مدتی است در روزهای پس از جنگ و بحران اقتصادی جدای از کار خانه بیرون هم کار کند. والریا عاشق خانواده است، اما گاهی به خودش هم فکر میکند و اینجاست که دنیایی از تناقضها گریبانش را میگیرد.
النا فرانته اسم مستعار است، کسی از هویت واقعی این نویسندۀ ایتالیایی خبر ندارد. البته چند سال پیش یک روزنامهنگار کنجکاو و به باور بسیاری از ایتالیاییها بیاخلاق جستجوهایی کرد و رد و نشانهایی پیدا کرد، اما به نظر میرسد این نویسندۀ ایتالیایی محبوب که در سطح جهانی هم بسیار محبوب است را ایتالیاییها همینجور رازآلود و مرموز دوستش دارند.
اما در سطح جهانی یک چهارگانه از او که ماجراهایش در شهر ناپل میگذشت چنان ادبیات جهان را تحتتاثیر قرار داد که همه دنبال نویسنده رمانهای دوست نابغه من، داستان اسم جدید، آنها که می روند و آنها که میروند، قصه بچه گمشده بودند. نویسندهای که دوست ندارد هویت واقعیاش کشف بشود.
از النا فرانته میتوانید این آثار را به فارسی بخوانید:
النا فرانته در رمان دوست باهوش من دوستیای را تصویر میکند که عمری به درازا میکشد. از طریق زندگی این دو دوست نویسنده با چیره دستی داستان تغییر تدریجی محله و شهر و کشور را نیز روایت میکند. فرانته با تصویر صادقانه خشونت عشق و اعتماد جاری در زندگی ثابت میکند از مهمترین داستان نویسان معاصر ایتالیاست.
داستان یک نام جدید دومین کتاب این سری است. جیمز وود در مجله نیویورکر درباره این کتاب و این مجموعه نوشته است: «عالی، فریبنده، بسیار محبوب.» داستانی ظریف و زیبا از به هم پیوستن و واژگونی که طی آن فرانته ثابت میکند یکی از ماهرترین قصهگویان ایتالیاست. او به روشنی درباره محلهای در ناپل از اواخر ۱۹۵۰ تا امروز و درباره دو زن جوان چشمگیر که محصول آن مکان و زمان هستند، مینویسد.
داستان زندگی لیلا و النا باز هم محور اصلی رمان «داستان کودک گم شده» است. رنجها و فقدانها و گاهی عشقی که این دو دوست تجربه کردهاند روایتی است شگفتآور. گریز آنها از محله کودکی در جستوجوی خوشبختی با ازدواج گره خورده است، النا به فلورانس میرود تا خوشبختی را تجربه کند، اما حالا در میانسالی دوباره به ناپل برگشته، آمده سراغ مردی که سالها پیش در همین محله عشقش به او را جا گذاشته بود.
داستان آنها که میروند و آنها که میمانند، اواخر دهۀ شصت و هفتاد میلادی روی میدهد. این کتاب، ادامۀ داستان لی لای پر شر و شور و سرکش و صمیمیترین دوستش، النای باهوش و خورۀ کتاب است. لینا، بعد از جدا شدن از همسرش، با پسرش در محلۀ جدیدی در ناپل زندگی و در کارخانهای محلی کار میکند. النا ناپل را ترک کرده و از دانشگاهی ممتار مدرک گرفته و کتابی منتشر کرده است و همۀ اینها دری به جهانی از همسخنانی فرهیخته و جذاب به رویش گشوده است.
یکی از جنبههای مهم حد وسط طلایی این است که این حد وسط نسبت به افراد و شرایط مختلف میتواند متفاوت باشد.
از نظر شانتال موف جوهر امر سیاسی، نه اجماع که ستیز است.
بسیاری از کارگزاران و تصمیمگیرندگان به علت ناآشنایی با متغیرهای گوناگون مسائل رفتاری، با سادهانگاری راهحلهایی پیشنهاد میکنند که البته مبتنی با دیدگاه علمی نیست.
در این مقاله برخی از تأثیرگذارترین کتابهای برندهی جایزهی نوبل ادبیات را بررسی میشود که بر موضوعات متنوعی تمرکز کردهاند و در سبکهای نوآورانهای نوشته شدهاند.
افسوس که گاه نقدها و پاسخ نقدها بیشتر برای مطالعۀ موردی بیاخلاقی، بیادبی و مغالطه به کار میآیند تا برای کشف حقیقت.