img
img
img
img
img

چرا مردم داستان‌های کارآگاهی ـ پلیسی را دوست دارند؟

گسترش: داستان‌های پلیسی، جنایی ـ معمایی ‌و تریلرها از محبوب‌ترین ژانرها در ادبیات هستند. اما آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید که چرا مردم این‌قدر آن‌ها را دوست دارند؟ جو بانتینگ، در رایت پراکتیس، به این سؤال پاسخ می‌دهد.

در این مورد من دو تئوری دارم:

۱. مردم عاشق معما هستند.

    مادرم عاشق حل کردن جدول کلمات متقاطع است. او ساعت شش صبح از خواب بیدار می‌شود تا بتواند با لباس صورتی روی کاناپه بنشیند، قهوه بنوشد و جدول حل کند. مادربزرگ من هم همین کار را می‌کند. آن‌ها همچنین هر دو عاشق داستان‌های پلیسی هستند. مادرم همچنین طرفدار پروپا قرص سریال‌های پلیسی ـ معمایی است. آیا تصادفی است که او هم جدول کلمات متقاطع و هم داستان‌های پلیسی را دوست دارد؟ شاید. اما من خود یک نظرسنجی غیررسمی هم از دوروبری‌های خودم انجام داده‌ام و براساس آن متوجه شدم هرکسی که می‌شناسم که جدول کلمات متقاطع را دوست دارد، ژانرِ معمایی، ژانر مورد علاقه‌اش است.

    ژانر معمایی ـ جنایی تنها ژانر ادبیاتی است که به‌طور مداوم این فرصت را به شما می‌دهد که داستان را برای خودتان کشف کنید. خوانندگان دوست دارند قاتل را قبل از اینکه فاش شود شناسایی کنند. داستان‌های کارآگاهی واقعاً یک بازی هستند. یک پازل برای حل و اگر شما نویسنده‌اید و علاقه‌ای به نوشتن آن‌ها دارید، باید به یاد داشته باشید که آن را به یک معمای چالش‌برانگیز و هیجان‌انگیز تبدیل کنید.

    ۲. مردم خودِ معما هستند.

      در هیچ ژانر دیگری مردم چنین انرژی‌ای را صرف درک هویت یک نفر نمی‌کنند. ما معمولاً روی قاتل تمرکز می‌کنیم، اما واقعاً این مردگان هستند که تا آخرین لحظه ستاره هستند. برای حل قتل، تیم کارآگاه باید تاریخچه‌ی قربانیان و انگیزه‌های آنان را بدانند. آن‌ها باید دریابند که چه کسی و چرا می‌خواسته آن‌ها را بکشد. در جست‌وجوی قاتل، اغلب باید ابتدا روح کشته‌شده را کشف کنند. همیشه این قاتل نیست که واکاوی می‌شود.

      مردم خودِ معما هستند. درک اینکه چرا مردم یک سری کارها را انجام می‌دهند اغلب دشوار است. داستان‌های کارآگاهی به ما نگاهی اجمالی به افرادی می‌دهند که هرگز در زندگی واقعی با آن‌ها آشنا نمی‌شویم. ما با افراد شگفت‌انگیزی مانند شرلوک هلمز نابغه، پسران دوست‌داشتنی هاردی، هرکول پوآرو اشرافی، پلیس سرسخت نیویورک و کارنی پاتریک جین همراه می‌شویم. این قهرمانان ما را به روان مردگان هدایت می‌کنند و با این کار به ما کمک می‌کنند تا زنده‌ها را بهتر درک کنیم.

      كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

      دیدگاهتان را بنویسید

      نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

      تازه‌ترين مطالب اين بخش
        تیر اساطیر یونان به چشم اسفندیار

      نگرشی به نسبت شاهنامه با متون یونان باستان در آستانه روز فردوسی

        از غرور و طمع ضحاک تا شک و غرور درونی دکتر فاستوس

      تأملی پیرامون افسانه دکتر فاوست و داستان ضحاک در شاهنامه به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی

        این نمایشگاه به‌گاه نیست

      برگزاری نمایشگاه کتاب تهران به منوال گذشته همچنان اهمیتی و فایده‌‏ای دارد؟

        جاودانگی: گامی فراتر از قاب مرگ

      زندگی عکسی قاب‌شده و محدود نیست؛ بلکه تجربه‌ای است پیوسته و بی‌مرز.

        بیداری دوباره‌ی همینگوی

      ۱۵ حقیقت خواندنی درباره کتاب پیرمرد و دریا ارنست همینگوی