هممیهن: «انقلاب و جنگ داخلی شخصیتهای عجیب بسیاری را که زندگیهایی معمولی در جامعهای آرام دارند از دل تاریکی بیرون میکشد.
تک و توک افراد خاصی هستند که در این اوضاع بهخاطر قساوت یا فضیلتشان، یا صرفاً بهخاطر کارهایی که کردهاند، به شهرت میرسند، که عموماً مقطعی و گذراست و بعد از مدتی به دست فراموشی سپرده میشود. در پایان هر نزاع مسلحانه، فقط نام چند نفر از رهبرهای طرفین که از گزند دروگر زمان نجات یافتهاند در صفحات تاریخ ثبت میشود؛ این نامها از حافظه کوتاهمدت مردم پاک میشوند، اما در کتابهای تاریخ باقی میمانند.»
تاریخ بشریت تا به امروز، جنگهای بسیاری را به خود دیده است و لحظهبهلحظه آنها را ثبت کرده است. اما گویی جنگ هرگز درس عبرتی ندارد و باز در چرخهای تکرار میشود. در پسِ پردههای تلخ و تاریک جنگ، در پس خونهایی که بر زمین ریخته میشود و سرزمینهایی که اشغال میشود، روایتهایی پنهان نهفته است. قصههایی از درد و رنج و ترس، که در نهادِ تکتک افرادِ درگیر جنگ، انقلابی ایجاد میکند. انسانِ جنگدیده، هرگز به پیش از تجربه جنگ باز نمیگردد و تا آخرین لحظه از زندگیاش، جنگی را در درون خود به این سو و آن سو میبرد. جنگی که هزاران کشته ندارد، اما هزاران بار، یک نفر را میکشد و زنده میکند و باز میکشد و دوباره زنده میکند.
«جورف کنراد» نویسنده بریتانیایی-لهستانی است که در بردیچیف، امپراطوری روسیه (پادولیای، اوکراین کنونی) متولد شد. این منطقه از ملیتهای مختلفی تشکیل شده بود که چهار مذهب و چهار زبان و چندین طبقهی اجتماعی داشتند. آن بخشی که ساکنینش به زبان لهستانی حرف میزدند و خانوادهی کنراد هم از آنها بود، آبا و اجدادی از طبقهی سلاچتا بودند که طبقهای پایینتر از آریستوکراتها بود، ثروتمند و اصیل و دارای قدرت سیاسی بودند. «کنراد» به خوبی بر قواعد جنگ، چگونگی رخ دادن و تمام شدنش آگاه است. او تمام عشقها، طعنهها، خشونتها، یأسها و تأسفهای جنگ را میشناسد و در کالبد انسانهایی رها نشده از جنگ، هر یک را روایت میکند.
کتاب «قصههای جنگ»، مجموعه داستانی است از «جوزف کنراد»، که در پنج فصل، داستانهایی را با محوریت جنگ و شخصیتهایی که هر یک به نحوی با جنگ آمیختهاند، روایت میکند. گاسپار روئیس، خبرچین، وحشی، آنارشیست و جناب کنت، فصلهای این کتاب هستند که به ترتیب داستانهایی است عاشقانه، طعنهآمیز، خشونتآمیز، یأسآمیز و تأسفبار.
نویسنده کوشیده است که صرفاً گزارشی از جنگ و رخدادهای آن به دست خواننده ندهد، بلکه با پرداختن به شخصیتها و جزئیات حالات درونی و بیرونیشان، بیان احساسات و عواطفشان، تاثیرات و تغییراتی را که جنگ در افراد و در زندگیهایشان رقم میزند، روایت کند. شخصیتها به خوبی پرداخته شدهاند و هرکدام به شکلی پنهان یا نهان، در درون خود نیز دچار جنگی عظیمتر از جنگ بیرونی هستند. گویی تاثیر جنگ هرگز پاک نخواهد شد و بر تکتک رفتار و تصمیمات افراد نیز تاثیر خواهد گذاشت.
نویسنده تغییرات شخصیتها را نیز به تصویر میکشد که چگونه انسانی ساده و شریف، در جریان جنگ و رخدادهای آن و رنجی که بر او تحمیل میشود، میتواند به انسانی دیگر با خصوصیات اخلاقی دیگر تبدیل شود. اما چیزی که مشهود است، توقفناپذیری زندگی است که حتی در شرایطی به دشواری و نابسامامی جنگ نیز همچنان ادامه دارد و گزیری از آن نیست. در بطن آشوبی که بودن را تهدید میکند، همچنان عشق، چونان جوانهای که سر از خاکِ سرد بیرون میآورد، میروید و لکهای رنگی بر صحنه کبودِ تاریخ میاندازد. همانطور که یأس و خشونت اجتنابناپذیر هستند، عشق نیز بخش عظیمی از وجود انسانِ جنگدیده را پر میکند؛ چراکه آخرین پناهِ جان آدمی عشق است؛ عشقی که امید به بودن را میافزاید و انسان را وادار به ادامهدادن میکند.
«قصههای جنگ» دومین کتاب ترجمه شده به قلم نیما حضرتی از مجموعه داستانهای کوتاه جوزف کنراد است، کتاب اول «قصههای آشوب» در سال ۱۴۰۱ منتشر شد. قرار بود که این مجموعه ادامه یابد اما دست اجل امان نداد و مترجم جوان و بااستعداد این مجموعه در شهریورماه ۱۴۰۲ دار فانی را وداع گفت. این مجموعه داستان نیز که بهتازگی توسط نشر نی منتشر شده است، در ۱۹۳ صفحه در اختیار علاقهمندان قرار گرفته است.
مروری بر کتاب «اخلاق از دیدگاه سارتر و فروید»
معرفی رمان «کتابخواران»
نگاهی به کتاب «اتومبیل خاکستری» نوشتهی آلکساندر گرین
نگاهی به کتاب «گورهای بیسنگ»
نگاهی به کتاب «نقطههای آغاز در ادبیات روشنفکری ایران»