img
img
img
img
img
اصغر الهی

هم نویسنده ای بنام و هم روانپزشکی توانا

امیرحسین جلالی

روان‌پزشکی و روان‌شناسی بالینی ایران: دکتر اصغر الهی در دوم اردیبهشت ۱۳۲۳ در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همان شهر به پایان رساند و موفق به دریافت درجه دکترا در رشته پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی مشهد شد. دکتر الهی آموزش روانپزشکی را از سال ۱۳۵۵ در بیمارستان روزبه آغاز کرد، اما پیش از آن مدتی را در فرانسه گذراند. قرار بود دوره تخصصی خود را در شهر پاریس طی کند، اما غربت را تاب نیاورد و زیستن در میان مردمان سرزمین خود را ترجیح داد. دکتر الهی در معرفی خود در آخرین مجموعه داستان چاپ شده اش با عنوان «حکایت عشق و عاشقی ما» می نویسد: «دلم می خواست نویسنده ای به نام یا روانپزشکی توانا شوم. که به هیچ کدام از این دو آرزوی خود دست نیافتم. با این همه هنوز امیدوارم که شاید… » خودنگاری دکتر الهی بیش از آن که ناظر به جایگاه وی در داستان نویسی معاصر یا جامعه روانپزشکی باشد مؤید فروتنی اوست: مؤلفه ای اخلاقی و شخصیتی که همه دوستان و همکارانش به عنوان یک ویژگی برجسته او از آن یاد می کنند. دکتر الهی داستان نویسی را در دهه چهل خورشیدی با مجموعه داستان «بازی» آغاز و طی سال های دهه ۵۰ تا ۸۰ آثار ماندگاری را خلق کرد. وی در سال ۱۳۷۷ به خاطر نگارش رمان «سالمرگی» برنده جایزه معتبر ادبی بنیاد گلشیری شد. اغلب داستان های موفق اصغر الهی بر بستر سبکی با عنوان «داستان روان شناختی» خلق شده اند. سبکی که توسط افرادی چون صادق هدایت و دکتر غلامحسین ساعدی به داستان نویسی فارسی معرفی شد. اصغر الهی اما تکنیک و شیوه ای نو نیز در داستان نویسی فارسی ابداع کرد که تکنیک «خودواگویی روانی» نام نهاده شده است. تکنیکی که در این نوشته کوتاه مجالی برای معرفی آن نیست. در زمینه روانپزشکی از دکتر الهی تنها یک تألیف به جا مانده: «پیش درآمدی بر روان شناسی اجتماعی: رابطه پزشک و بیمار»؛ اثری که اهمیت رابطه با بیماران را در سپهر حرفه ای وی نشان می دهد. الهی در زمینه نشانه شناسی اختلالات روانی نام آور و یگانه بود؛ چنان که در این زمینه ابداعاتی نیز داشت. متأسفانه مرگ فرصت نداد اثر او در این زمینه با عنوان «زبان روانپزشکی» به زیور طبع آراسته شود. دکتر الهی در فاصله سال های ۶۴-۱۳۶۲ سردبیر نشریه «بازتاب روانشناسی» بود. وی هم چنین در نیمه اول دهه ۷۰ ریاست بیمارستان شهید نواب صفوی (ایران کنونی) را به عهده داشت. دکتر اصغر الهی از نوجوانی به بیماری روماتیسم قلبی مبتلا شد. وی در سال ۱۳۷۳ نیز به دنبال سکته مغزی متحمل ناتوانی بیشتر در زمینه گفتار و حرکت شد. با این وجود، وی در مدتی بیش از چهل سال ستیز با رنج بیماری و ناتوانی از پا ننشست. پنجه در پنجه مرگ انداخت، رابطه خود را با بیماران نگسست و پاره ای آثار ممتاز ادبی خود را در همین دوران خلق نمود. رنج‌های دکتر الهی ۱۲ خرداد ۱۳۹۱ در تهران به پایان رسید.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  اپیدمی «تنهایی مردانه»

چرا مردان بیشتر از زنان احساس انزوا می‌کنند؟

  انزوای مرد زیرزمینی

بررسی کتاب «یادداشت‌های زیرزمینی» اثر «فئودور داستایفسکی»

  انسان معیار همه‌چیز نیست

بررسی سه مغالطه‌ی حال‌گرایی و نسبی‌گرایی اخلاقی

  مصلح مسلح یا مصلح قرارداد؟

مهم‌ترین پروژه فکری فیرحی ناتمام ماند.

  همه معمولی هستیم

ما وارد تاریخ شده‌ایم و دیگر منتظر نمی‌مانیم که درباره ما بنویسند.