انصافنیوز: تحت تاثیر اندیشه مشروطه و کنشگری ترقی خواهان، ایران در مقام قانون در شمار کشورهای پیشرفته درآمد اما در مقام عمل چنین نشد. توسعه نظام آموزشی برآمده از اندیشه مشروطه بود. نمایندگان دور دوم مجلس شورای ملی در سال ۱۹۱۱ میلادی برابر ۱۲۹۰ خورشیدی قانون معارف را تصویب کردند. مطابق با آن، آموزش در دوره ابتدائی اجباری گردید و تنبیه بدنی دانش آموزان ممنوع شد.
به صورت مقایسهای در آسیا، در شکل قانونگذاری و نه به صورت عملی، ایران پیشتاز تدوین قوانین مدنی و دمکراتیک در آغاز سده بیستم بود. تنبیه دانش آموزان در لهستان در سال ۱۷۸۳، در ایران ۱۹۱۱، در روسیه ۱۹۱۷، هلند ۱۹۲۰، ایتالیا ۱۹۲۸ و رومانی در سال ۱۹۴۸ ممنوع شد. با این وجود تنبیه بدنی در مدارس استمرار داشت تا آنکه اولین گام های عملی در اروپا در نیمه دوم دهه ۱۹۵۰ میلادی، با بازرسی سختگیرانه دولتی در سوئد و نروژ به اجرا درآمد.
مطابق قانون اساسی معارف ایران در سال ۱۲۹۰ اولا آموزش و پرورش زیر نظر دولت قرار گرفت، دوما اجباری شد و سوما، چهار نوع مدرسه: مکاتب ابتدایی دهکده، مکاتب ابتدایی بلده، مدارس متوسطه و مدارس عالیه پدید آمد.
دوره تعلیمات ابتدایی شش سال و تعلیمات متوسطه نیز شش سال مقرر شد. ماده ۲۸ این قانون تنبیه بدنی را ممنوع اعلام کرد.
ماده ۲۸ قانون اساسی معارف مصوبه مجلس شورای ملی: مجازات بدنی در مکاتب و مدارس ممنوع است.
برپایی دولت توسعهگرا هدف اصلی مشروطه بود. مشروطه خواهان فکر می کردند دولت به مثابه فرشتگان آسمانی باران رحمت بر سر خلق فرود می آورد. بدین منظور توسعه مدارس وظیفه دولت به حساب آمد و بازرسان دولتی در ماده ۱۲ قانون معارف، جایگاه رفیع یافت. با این همه، ممنوعیت تنبیه بدنی در یکصد و سیزده سال گذشته با کوتاهی بازرسان و مدیران همراه بوده است.
ماده ۱۲ – مفتشین دولتی در کل مدارس و مکاتب رسمی و غیر رسمی حق ورود و تفتیش دارند و هیچ مدیری در هیچ موقعی حق مخالف ندارد.
از نکات مهم و تاثیر گذار قانون معارف، اجباری شدن تعلیم و آموزش بود که در ماده سوم درج گردید و اجرای گسترده آن در سال های ۱۳۰۶ تا ۱۳۲۰ به پیشبرد پروژه نوسازی کمک شایان کرد.
ماده ۳ – تعلیمات ابتدائیه برای عموم ایرانیان اجباری است.
آئین نامه اجرایی مدارس: تنبیه بدنی ممنوع است؛ اما ادامه یافت.
مهمترین اقدام در سال های اخیر، تدوین آیین نامه اجرایی مدارس بود که در سال ۱۳۷۹ به تصویب شورای عالی آموزش و پرورش رسید. مطابق ماده ۷۷ هر گونه تنبیه مانند تنبیه بدنی و اهانت ممنوع شد.
ماده ۷۷- اعمال هرگونه تنبیه دیگر از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تکالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است و در اعمال تنبیهات نباید بین دانش آموزان تبعیض و استثنایی قائل شد.
موارد تنبیه در همین آئین نامه درج شده است. در ذیل ماده ۷۶ موارد تنبیهی را که معلمان و مسئولان مدرسه مجاز هستند در صورت تخلف دانش آموزان آن هم به شرطی که راهنمایی ها و چاره جویی های تربیتی در آنها مفید و موثر واقع نشود موارد تنبیهی را اشاره کرده است:
۱ – تذکر و اخطار شفاهی به طور خصوصی ۲- تذکر و اخطار شفاهی در حضور دانش آموزان کلاس مربوطه ۳- تغییر کلاس در صورت وجود کلاس های متعدد در پایه، با اطلاع اولیای دانش آموز ۴- اخطار کتبی و اطلاع به ولی دانش آموز ۵- اخراج موقت از مدرسه با اطلاع قبلی ولی دانش آموز حداکثر برای سه روز ۶- انتقال به مدرسه دیگر
پس از تصویب آئین نامه سال ۱۳۷۹ اغلب کارشناسان خوش باورانه به پایان تنبیه بدنی دانش آموزان امیدوار شدند اما چنین نشد. گزارش ها نشان می دهد روند تنبیه بدنی کاهش گرفته اما استمرار داشته است. گزارش و یادداشت های رسانه ای بر جایگزینی تحقیر بجای تنبیه بدنی تاکید می کنند.
به ندرت یکی از ماها طعم تنبیه را نچشیده ایم. چند سال پیش یک دبیر ادبیات فارسی تعبیری پر معنا به کار برد و گفت: «معلمان در قرن ۱۹ زیست می کنند و دانش آموزان در قرن حاضر. میان معلمان و دانش آموزان واقعا شکافی است که موجب مشکلات اساسی در سیستم آموزش و پرورش شده است. عامل دیگر مشکلات اقتصادی و طرز فکر معلمان است که احساس می کنند در کلاس ها بی خود و بی جهت وقت خود را تلف می کنند، نه حقوق مکفی دارند و نه احترام کافی.»
چرا مردان بیشتر از زنان احساس انزوا میکنند؟
بررسی کتاب «یادداشتهای زیرزمینی» اثر «فئودور داستایفسکی»
بررسی سه مغالطهی حالگرایی و نسبیگرایی اخلاقی
مهمترین پروژه فکری فیرحی ناتمام ماند.
ما وارد تاریخ شدهایم و دیگر منتظر نمیمانیم که درباره ما بنویسند.