در این پژوهش، با اساس قرار دادن آثار سعدی، به طرح پرسشی پرداختیم مبنی بر اینکه طبقۀ رعیت چگونه به کسب قدرت در ساختار اجتماعی میپرداختند. مطابق با رویکرد هژمونی و قدرت که صاحبنظران آن آنتونیو گرامشی و میشل فوکو هستند، با کاربست روش تحلیل انتقادی گفتمان و نیز به پیروی از بینامتنیت و کنش بلاغی، به بررسی قدرت و مقاومت پرداختیم که حلقههای تعامل میان مشارکان اجتماع هستند. نظر به کارکرد چندجانبۀ گفتمانها در متون قرن هفتم، یافتههای پژوهش از این قرار است که در کنار صوفیان و زاهدان و دستههای گوناگون اجتماعی که برای کسب قدرت، سازوکارهای ویژۀ خود را به کار میگیرند، از دیگر سو، گروه زیردست و رعیت نیز با تصرف و تغییراتی در آن ابزارها، به برساختهای جدید قدرت دست مییازند؛ آنان با تلفیق پندارها با باورهای دینی و عرفانی و عرفی موجود در جامعه که در عین حال، باعث فرمانبری و انقیاد خود ایشان شده است، به بسط سازوکاری میاندیشند که با بازپخش و اعمال آن، بتوان به گونهای بهره برد تا برترین مقامات را به اطاعت و تسلیم واداشت. بدین ترتیب، با نگرشی ساختارشکنانه به متون، کنش و تعامل پیچیده میان کنشگران، جایگزین تصور فروکاهنده مبنی بر تعامل یکجانبهٔ میان گروههای فاعل اجتماعی میشود.
مقالهی «مقاومت زیردستان در برابر قدرت با سازوکار ایدئولوژیک در بوستان سعدی» نوشتهی نعمتالله ایرانزاده، محمدحسن حسنزادهنیری و سعیده قاسمی که در مجلهی زبان و ادبیات فارسی منتشر شده، در پی میآید:
در کلاسهای درس ما از دانشآموز و دانشجو نمیخواهند که به اندیشیدن خطر کند، خودش بکوشد برای یک گزاره استدلال عقل پسند عرضه کند.
«آلیس مونرو» که برای بیش از ۶۰ سال، زندگی روزمره را از دریچه داستان کوتاه بررسی میکرد، در سن ۹۲ سالگی در خانه انتاریو درگذشت. او بیش از یک دهه درگیر زوال عقل بود.
به مناسبت روز بزرگداشتِ فرزانهی توس و با نگاهی فراتر از زبان
به مناسبت ۲۵ اردیبهشت روز فردوسی
باوجودی که دوران پرشور و نشاط جوانی هم در داستان و هم در زندگی واقعی جذاب است، رمانهای خوشنویسی که شخصیتهای مسن را به نمایش میگذارند در میان خوانندگان و داوران جوایز ادبی محبوب هستند.