آوانگارد: یک فرد گمشده داستانی تکراری است که هرگز تمام نمیشود. ما دست و پنجه نرم میکنیم تا منطقی در مفاهیم بسیار غیر قابل درک پیدا کنیم، آنها را رمزگشایی کرده و در دلشان معنا پیدا کنیم. جان بیلمن[۱] در ارتباط با این موضوع، به جهان برزخی ناپدیدشدگان اشاره میکند، توصیفی که برای من بسیار منطقی است. مفقودان در یک مکان میانی گیر میافتند؛ نه در اینجا هستند و نه از اینجا رفتهاند. داستانهای مربوط به گمشدگان به این اضطراب فرهنگی پاسخ میدهند؛ در واقع روایات این داستانها توضیحاتی را طرح کرده و روح غایب شخصیتها را بازیابی و یادآوری کرده و در نهایت علیه فراموشی روح گمشده قدم برمیدارند.
در رمان من بگو من چه هستم[۲] نام دارد، زنی ناپدید میشود و خواهر و دختر چهار سالهاش را به حال خودشان رها میکند. آنها بهطور متناوب داستان آنچه را که اتفاق افتاده روایت میکنند و من دوست دارم اینطور فکر کنم که با هم مشغول عمل بهبودی پس از از دست دادن میشوند.
۱- روی شنهای کلیسا: مادر من و دیگر گمشدگان اثر لورا کامینگ
خاطرات کتاب روی شنهای کلیسا: مادر من و دیگر گمشدگان[۳]، در مورد رمز و راز هویت مادر لورا کامینگ[۴] و ربوده شدن او در سهسالگی است که به زیبایی توصیف شده است؛ این کتاب تقریباً مانند یک اثر هیجانانگیز به نظر میرسد که گذشته را به تصویر میکشد. کامینگ با مادرش اشیا، عکسها، گزارشهای پلیس و سایههایی از خاطرات را بررسی میکند و داستان افراد گمشده در زندگی مادرش و گذشتهی گمشدهاش را کنار هم میگذارد. او از سنت آگوستین[۵] نقل میکند: «مردهها ممکن است نامرئی باشند، اما غایب نیستند.» این اثر در مجموع انعکاسی خیرهکننده است در مورد اینکه حتی کسانی که در تمام زندگیمان گم شدهاند را چگونه فراموش میکنیم، به یاد میآوریم و دوست میداریم.
۲- آهنگهایی برای گمشدگان اثر استوارت اونان
در کتاب آهنگهایی برای گمشدگان[۶] اثر استوارت اونان[۷] روایت میشود که در تابستان ۲۰۰۵، کیم لارسن ۱۸ ساله در مسیر محل کار خود ناگهان ناپدید میشود و ماشین شورلت او چند روز بعد در شهر مجاور پیدا میشود. اونان در برابر انتظارات عمومی مقاومت میکند و عناصر هیجانانگیز را کنار میگذارد تا پرترهای دلسوزانه از خانوادهای را ارائه دهد که میترسند در مواجهه با تراژدی تسلیم شوند. داستان بهطور متناوب توسط مادر، پدر و خواهر ۱۵ سالهی کیم روایت میشود و اونان روش متفاوتی را به ما نشان میدهد: انتظار بیپایان، گذراندن شبها در وبسایتها، همانطور که خواهرش این کار را انجام میدهد و یا خوردن قرصهایی برای بیهوش شدن، کاری که مادرش میکند. شاید ویرانگرترین شخصیت، پدر کیم باشد که ناامیدانه در بزرگراهها بالا و پایین میراند و تراکتهای با عنوان آگهی گمشده پخش میکند و سعی میکند دخترش را در اذهان عمومی نگه دارد.
۳- الههی شب اثر آن کارسون
برادر آن کارسون[۸]، مایکل، در سال ۱۹۷۸ برای فرار از زندان ناپدید شده و به مدت دو دهه سرگردان میشود و حتی قبل از مرگش در سال ۲۰۰۰، با خانوادهاش کمترین تماس ممکن را برقرار کرد. کتاب الههی شب[۹] یک مرثیه است، یک شعر تجربی که داستان او را از منظر فانی و گذرا بودن روایت میکند: یادداشتهای خط خورده، عکسها، طرحها، تکههایی از مکالمات تلفنی که گویی با منگنه بههم چسبانده و از روی هم کپی شدهاند. این کتاب روح من را لمس کرده و من را از پای درآورد. در واقع این اثر نشان میدهد که چگونه کلمات میتوانند در برابر ناآگاهی و فراموشی مقاومت کنند. او مینویسد: «یک برادر هرگز تمام نمیشود.»
۴- سقوط حیوانات اثر شیلا آرمسترانگ
اولین رمان شیلا آرمسترانگ[۱۰] دربارهی پروندهی واقعی یک فرد ناشناس در شمال غربی ایرلند است. در کتاب سقوط حیوانات[۱۱]،گفته میشود کهدر سال ۲۰۰۹، پیتر برگمان پس از گذراندن چندین روز در شهر اسلایگو، در حال بریدن برچسبها از لباسهایش و دور انداختن وسایلش در سطلهای مختلف، در ساحل پیدا شد. معمای این شخصی که سعی در ناپدید شدن داشت هنوز حل نشده است، اما آرمسترانگ این رویداد را از طریق گروهی از صداها به مدیتیشن در مورد از دست دادن و جامعه تبدیل میکند، اثری بسیار شیک و عمیقاً زیبا.
۵- وقتی که او رفت اثر لیزا جول
کتاب وقتی که او رفت[۱۲]، تریلری روانشناختی اثر لیزا جول[۱۳] است که بین خطوط زمانی و راویها حرکت میکند تا داستانی پیچیده و نگرانکننده دربارهی یک دختر گمشده بسازد. الی مک چند هفته قبل از زمان دریافت گواهی عمومی آموزش متوسط[۱۴] ناپدید میشود و این موضوع، مادرش، لورل را به شدت تحتتأثیر قرار میدهد، طوری که نمیتواند جلوی خودش را بگیرد و به جستوجو کردن ادامه میدهد. اما او یک دهه بعد، خودش را کاملاً تنها میبیند چرا که شوهرش و سایر فرزندانش در جای دیگری زندگی خود را میگذرانند. سپس لورل با مردی آشنا میشود که دختر نهسالهاش شباهت عجیبی به الی دارد. این تنش با استفادهی جوئل از چندین راوی – که دو نفر از آنها به صورت اول شخص روایت میکنند و چیزی در مورد ناپدید شدن الی میدانند – تشدید میشود.
۶- من آملیا ارهارت بودم اثر جین مندلسون
ناپدید شدن آملیا ارهارت در سال ۱۹۳۷ در طول تلاش او برای دور زدن جهان عمیقاً در تصورات عمومی تثبیت شده است. در زندگینامهی خیالی من آملیا ارهارت بودم[۱۵]، جین مندلسون[۱۶] سرنوشت مشهورترین فرد گمشدهی آمریکا را تصور میکند. ارهارت که همراه با ناوبرش در جزیرهای گیر افتاده است، به زندگی خود، ازدواجش با جورج پالمر پاتنم و فشارهای پیرامون آخرین پروازها میپردازد. این اثر دارای نثری حسی و غنایی است. او مینویسد: «آنها مثل فرشتگان فراری پرواز کردند و ما روزهایمان را با تب حاصل از آفتاب سوزان و یا گمشده در توپخانهی بارانهای موسمی و تقریباً همیشه در شگفتی از معماری غیرزمینی آسمان گذراندیم.»
۷- آنتیگونا اثر خوزه واتانابه
داستان سوفوکل[۱۷] دربارهی خواهری که برادرش را برخلاف یک فرمان دولتی به خاک میسپارد، میراث ماندگاری دارد، بهویژه در آمریکای لاتین که در آن جسد دفن نشدهی خواهر و برادری که از خارج از دنیا فرستاده شدهاند و هنوز زنده هستند، استعارهای مناسب برای ناپدیدشدگان در پی خشونت دولتی به نظر میرسد. آنتیگونا[۱۸] یک نمایشنامهی منظوم است که توسط خوزه واتانابه[۱۹]، شاعر پرویی با همکاری گروه فرهنگی یویاچکانی[۲۰] و ترزا رالی[۲۱] پس از دو دهه درگیری داخلی نوشته شده است. رالی با خانوادههای ناپدیدشدگان مصاحبه کرد و اولین کسی بود که این نمایش را اجرا کرد. راوی در این اثر تا انتها بینام میماند و بهطور نمادین سعی میکند برادرش را دفن کند: «و این ساغرریزیهای دیرهنگام از روح کوچک من است که مملو از پشیمانی شده است.» این ایسمن، خواهر آنتیگون و پولینیس است که زنده مانده است. کتاب آنتیگونا اثر خوزه واتانابه قدرتمندانه در برابر تلاشهای روایت دولتی برای از بین بردن ناپدید شدگان پرو مقاومت میکند و به عنوان اثری تأثیرگذار برای کسانی که ترک شدهاند عمل میکند تا خود را ببخشند.
۸- بزرگراه اشک: داستان واقعی نژادپرستی، بیتفاوتی و پیگیری عدالت برای زنان و دختران بومی مفقود و کشتهشده اثر جسیکا مک دیارمید
کتاب بعدی، بزرگراه اشک: داستان واقعی نژادپرستی، بیتفاوتی و پیگیری عدالت برای زنان و دختران بومی مفقود و کشتهشده[۲۲] اثر جسیکا مک دیارمید[۲۳] است. در واقع نام کتاب برگرفته از بزرگراه اشک است؛ بزرگراه شانزدهم کانادا در بریتیش کلمبیا، جادهای به طول ۷۲۵ کیلومتر است که به دلیل تعداد زنان بومی مفقود و کشتهشده شناخته شده است. روزنامهنگار، جسیکا مک دیارمید که در نزدیکی بزرگراه بزرگ شد، چندین سال را صرف مصاحبه با خانوادههای قربانیان و تحقیق در مورد پروندهها، تحقیقات و پوشش رسانهای کرد و در این اثر واکنشهای متفاوت زمانی که قربانیان سفیدپوست بودند نسبت به زمانی که بومی بودند را نشان میدهد. مک دیارمید با تمرکز بر زندگی دختران و زنان قبل از ناپدید شدن و تجربیات خانوادههایشان پس از ناپدید شدن یا مرگشان، به مشکل بزرگتری از نژادپرستی سیستماتیک، بیتفاوتی و سرزنش قربانی اشاره میکند.
۹- آخرین سنگ اثر مارک باودن
در سال ۱۹۷۵ که مارک باودن[۲۴]، نویسندهی کتاب سقوط شاهین سیاه[۲۵]، یک خبرنگار جوان بود که برای یک روزنامه در بالتیمور مریلند کار میکرد، دو خواهر به نامهای کاترین لیونز ده ساله و شیلا لیونز دوازده ساله از یک مرکز خرید در خارج از واشنگتن دی سی ناپدید شدند. او به مدت دو هفته در مورد آن گزارش داد اما هیچ پاسخی دریافت نکرد و تقریباً به مدت ۴۰ سال پرونده حلنشده باقی ماند. در سال ۲۰۱۳، یک بازپرس با بیانیهای از لوید ولش هجدهساله مواجه شد. ولش به پلیس مراجعه کرده بود تا بگوید که دخترانی را دیده بوده است که توسط مردی میانسال با کت و شلوار به زور سوار ماشین میشوند؛ اما او در تست پلیگراف[۲۶] موفق نبود. بازپرس خاطرنشان کرد که عکسی از ولش از سال ۱۹۷۷ موجود است که شبیه طرح پلیس از مظنون در مرکز خرید میباشد. کتاب آخرین سنگر[۲۷] بر جلسات بازجویی طولانی با کارآگاهان تمرکز دارد که در آن ولش جعل میکند و دروغ میگوید اما در نهایت اعتراف میکند. این اثر ادای احترام به پیگیری و سرسختی کارآگاهانی است که واقعاً سنگ تمام گذاشتند.
۱۰- ناپدیدی سرد: جستوجوی گمشده در زمینهای بایر آمریکای شمالی اثر جان بیلمن
اوایل یک صبح بهاری، جیکوب گری از دوچرخهی خود در ناحیهی شمالی پارک ملی المپیک در ایالت واشنگتن پیاده شد. معلوم نیست به چه دلیل اما چهار تیر بین دوچرخهی او و جاده در زمین گیر کرده است. جزئیات تبدیل به رمز میشوند، مانند ارتباطات مخفیای که از فرد گمشده رسیدند. ناپدیدی سرد: جستوجوی گمشده در زمینهای بایر آمریکای شمالی[۲۸] اثر جان بیلمن[۲۹] نه بر کسانی که در بیابانهای آمریکای شمالی ناپدید شدهاند، بلکه بر کسانی تمرکز دارد که به دنبال آنها میگردند.
منبع: گاردین
[1]- Jon Billman
[2]- Tell Me What I Am
[3]- On Chapel Sands: My Mother and Other Missing Persons
[4]- Laura Cumming
[5]- St Augustine
[6]- Songs for the Missing
[7]- Stewart O’Nan
[8]- Anne Carson
[9]- Nox
[10]- Sheila Armstrong
[11]- Falling Animals
[12]- Then She Was Gone
[13]- Lisa Jewell
[14]- The General Certificate of Secondary Education (GCSE): گواهی عمومی آموزش متوسط یک مدرک تحصیلی در طیفی از موضوعات خاص است که در انگلستان، ولز و ایرلند شمالی اخذ میشود. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[15]- I Was Amelia Earhart
[16]- Jane Mendelsohn
[17]- Sophocles: سوفوکل تراژدینویس یونان باستان بود که به عنوان یکی از سه نمایشنامهنویسی شناخته میشد که حداقل یک نمایشنامه از او به طور کامل باقی مانده است. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[18]- Antígona
[19]- José Watanabe
[20]- Grupo Cultural Yuyachkani
[21]- Teresa Ralli
[22]- Highway of Tears: A True Story of Racism, Indifference and the Pursuit of Justice for Missing and Murdered Indigenous Women and Girls
[23]- Jessica McDiarmid
[24]- Mark Bowden
[25]- Black Hawk Down
[26]- polygraph: پلیگراف که اغلب به اشتباه به عنوان تست دروغسنج نامیده میشود، یک دستگاه یا روش علمی ناخواسته است که در حالی که از یک فرد سوالاتی پرسیده میشود و او به یک سری سوالات پاسخ میدهد، چندین شاخص فیزیولوژیکی مانند فشار خون، نبض، تنفس و هدایت پوست را اندازهگیری و ثبت میکند. (منبع: ویکیپدیای انگلیسی)
[27]- The Last Stone
[28]- The Cold Vanish: Seeking the Missing in North America’s Wildlands
[29]- Jon Billman
مروری بر هستیشناسی در شعر بیژن نجدی
از «رستم و سهراب» تا «اُدیپوس»
سروکله زدن با رمانهای ادبیات روسیه بدون درگیر شدن با اسامی شخصیتهای فراوانی که در کتاب حاضر هستند، غیرممکن است.
هم خودمان و هم بسیاری از اطرافیانمان به شکلهای مختلف درگیر این اختلالات و مشکلات هستیم.
دوگانگی درونی داستایفسکی زندگی بدون خدا را از نزدیک بررسی میکند تا به نفع خدا استدلال کند.