img
img
img
img
img
اشکان نیری

این هابیت‌های جذاب

اشکان نیری (داستان‌نویس)

آثاری که امسال توجه مرا به خود جلب کردند بدین قرارند:

Enigma Variations

André Aciman

رمانی در پنج بخش مجزا که هر بخش یکی از آشنایان زندگی یک مرد جوان ایتالیایی به اسم پل را به تصویر می‌کشد.

بخش اول آن به نام First Love داستانی بسیار ریزبافت و افشاگرایانه است درباره‌ی اولین احساسات عاشقانه‌ی پل. داستان اولین عشق معمولاً برای همه‌ی آدم‌ها معجونی از خیالات پاک، شهوانی، خنده‌دار و در عین حال رقت‌برانگیز است. داستان بعد از گذشت سال‌ها وقتی که پل در حال برگشت به شهر دوران کودکی و نوجوانی و گشت و گذار در کوچه‌پس‌کوچه‌های خاطراتش است روایت می‌شود. آسیمان ابتدا رابطه‌ی پل را با پدرش برایمان توصیف می‌کند و از تضاد آن با رابطه‌ی پل با مادر می‌گوید، بعد از شیفتگی پل به نانی؛ مرد نجار و هنرمندی که وارد خانواده‌ی آنها می‌شود.

البته این کتاب ترجمه نشده و من آن را به زبان اصلی آن انگلیسی مطالعه کرده‌ام. کتاب زبانی بسیار ساده، روان و شاعرانه دارد و از نظرهایی من را یاد مارسل پروست و از نظرهایی به یاد هرمان هسه انداخت. از آندره آسیمان چیزی نخوانده بودم و با این حال می‌دانستم معروف‌ترین کارش که اقتباسی سینمایی مشهوری نیز از آن صورت گرفته رمان «مرا به نام خودت بخوان.» یا Call me by your name است.

هابیت یا «آنجا و بازگشت دوباره»

تالکین

ترجمه‌ی رضا علیزاده

انتشارات روزنه

این رمان که البته نیازی به معرفی شدن ندارد، حسابی من را سرگرم پیچ و خم‌های ماجرایی‌اش کرد. یکی از دلایلی که هابیت را برایم جذاب‌تر کرد درگیری پیرنگ و شخصیت‌های رمان با نوستالژی خانه بود. در ابتدای رمان شخصیت هابیت ما به اسم بیلبو بگینز جلوی در گِرد لانه‌ی گرم و نرم هابیتی‌اش لم داده و پیپ می‌کشد و یک جادوگر پیر او را غافلگیر می‌کند و در روز بعد او را به همراه موجوداتی از نوع دیگر یعنی اِلف‌ها به ماجراجویی فرامی‌خواند. الف‌ها قلعه‌ی قدیمی خود را در شرق سال‌ها پیش از دست داده‌اند و اژدهایی به اسم اسماگ آن را تسخیر کرده است. بیلبو بگینز در سرمستی اشعار و ترانه‌های الفی از سوراخ هابیتی دوست‌داشتنی‌اش جدا می‌شود و همراه الف‌ها می‌شود چون آنها دلشان هوای خانه‌ی قدیمیشان را کرده است. بارها در طول سفر به خودش فحش می‌دهد که چرا خانه‌ی گرم و نرم و شهر دوست‌داشتنی‌اش را رها کرده و خودش را آواره کرده است. اما انگار راه پس گرفتن یک خانه از دست دادن خانه‌ای قدیمی است. ماجراجویی‌های رمان هابیت سرگردانی میان دو خانه و موتور محرکه‌ی بیلبو بگینز و الف‌ها نوستالژی بازگشت به خانه و به دست آوردن آرامش از دست رفته است.

نقشه‌هایی برای گم شدن

ربکا سولنیت

ترجمه نیما م. اشرفی

نشر اطراف

گم کردن یعنی غیاب چیزی یا کسی از نظر و دسترس. در حالی که گم شدن یعنی از دست دادن موقعیت مکانی و جهت‌یابی خودمان. در گم شدن «خود»مان هستیم اما نمی‌دانیم کجا.

در این کتاب ربکا سولنیت از دوردست‌ها حرف می‌زند که همیشه در عکس‌ها و نقاشی‌ها با رنگ آبی تصویر شده است. از آدم‌های گمشده و دور در خاطرات و شنیده‌هایش، از راه‌های بی‌نام و نشان، از احساسات متناقض ‌عاشقانه در آهنگ‌های قدیمی بلوز، از سردرگمی در تاریخ می‌گوید. خواندن این کتاب در روزهایی که زندگی تثبیت‌شده و معینی داریم (البته اگر در دنیای امروزه بشود یک چنین زندگی‌ای داشت) شاید کمی راحت‌تر باشد اما مطالعه‌اش در میان سردرگمی، آشفتگی و بی‌قراری به دل آدم قرار می‌دهد چون بدون اینکه امید واهی ثبوت و قرار و اطمینان بدهد سعی می‌کند ما را با این گمشدگی و بی‌قراری آشتی بدهد.

كلیدواژه‌های مطلب: /

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  راز علاقه‌ی انسان‌ها به این موجود رعب‌آفرین

زامبی‌ها چگونه وارد دنیای ما شدند؟ 

  بگویید رفته باران‌ها را تماشا کند

به مناسبت زادروز بیژن جلالی

  خنده بر خود در آینه‌ی آثار پزشکزاد                        

او در آینه خودخندی شخصیت‌های دایی جان ناپلئون خودش را می‌بیند و در حقیقت به خود وجودی‌اش می‌خندد.

  فضای مجازی و مدعيان بی‌هنر آن

مگر می‌شود فرهنگ این کشور را تنها با دو سطر اینجا در «فیسبوک» و سه سطر آنجا در توییتر و تلگرام ارتقا داد؟

  نطفه‌‌ی «آدامس» در سال دوم سلطنت ناصرالدین‌شاه بسته شد

شوروی آدامس را سرگرمی کاپیتالیستی تلقی می‌کرد.