اخلاق در مراحل آغازین
اولینباری که فرد تصمیم میگیرد ماریجوانا یا قرص را امتحان کند، همهچیز به انتخاب بستگی دارد. برخی افراد میگویند زمانی که برای اولینبار الکل نوشیدند، کوکائین استعمال کردند، هروئین تزریق کردند یا متامفتامین کشیدند، میدانستند که کار تمام شده است. اما این تجربه، رایجترین تجربۀ موجود نیست. اکثر افراد بعد از مدت طولانی استفاده از مواد مخدر است که قدرت انتخاب خود را از دست میدهند.
در این مرحلۀ اولیه، اخلاق بخشی از معادله است. فرد میتواند شروع و ادامۀ مصرف موادمخدر را انتخاب کند. اگر احساس کرد نیازمند قطع مصرف مواد است، میتواند مصرفش را متوقف کند. مادامی که این موضوع ــ یعنی قدرت انتخابداشتن ــ صادق باشد، وجود یا عدم وجود اخلاق در او یک عامل مهم است. فردی با ارادۀ درونی قوی، اعتمادبهنفس خوب و اهداف شخصی که خود انتخاب میکند، وقتی مواد مخدر یا الکل به او پیشنهاد شود، کمتر از دیگران به مواد و الکل روی میآورد.
از سوی دیگر، شخصی که مبتلا به آسیبهای روحی است یا از او سوءاستفاده کردهاند، احساس ناامیدی و بیعلاقگی در رسیدن به اهدافش دارد یا اعتمادبهنفس پایینی دارد؛ چنین شخصی، برای پوشاندن این تأثیرات و احساسات منفی، احتمال بیشتری دارد که به موادمخدر روی آورد.
چرا فرد پس از اولین استفاده، دوباره به موادمخدر روی میآورد؟
دنیای فردی را تصور کنید که خجالتی و بیاعتمادبهنفس است و مورد تأیید خانواده و دوستانش قرار نمیگیرد. او هیچ هدفی ندارد که در مورد رسیدن به آن اطمینان داشته باشد. او به ماریجوانا و نوشیدنی الکلی دسترسی پیدا میکند و ناگهان به نظرش میرسد که مشکلاتش از بین رفتهاند! برای یکیدو ساعت، او مطمئن و آرام است و میتواند با هر کسی صحبت کند. سپس اثر مواد مخدر یا نوشیدنی پایان مییابد و زندگیاش دوباره خستهکننده و ترسناک میشود. چرا او باید بخواهد که دوباره به این مواد بازگردد؟
هرچه فرد فاقد توانایی لازم برای موفقیت در زندگی باشد یا درد بیشتری داشته باشد که قادر به تحمل آن نیست، احتمالش بیشتر است که به این راهحل جدید عادت کند. به همین دلیل است که داشتن مهارتهای قوی زندگی در برابر استفاده از مواد مخدر و الکل نیز بازدارنده هستند. یک فرد توانمند و با مهارت، نیازی نیست که بر روی احساسات و مشکلات خودش سرپوش بگذارد. او میتواند مشغول دستیابی به اهدافش باشد یا بهسادگی، انتخاب کند که به تفریح بپردازد.
اما مواد مخدر و مشروبات الکلی، تأثیرات مخربی بر روی اخلاقیات (خلقوخو) یک فرد میگذارند. به شخص معتاد این امکان را میدهند که در پی تأمین موادمخدرِ روزانهاش مرتکب جرم شود یا به دیگران آسیب برساند. روزی میرسد که بدن از هوس شدید به مصرف مواد در رنج است، تأثیرات این مواد، اخلاقیات فرد معتاد را از بین میبرد و ذهنش فریبخورده و باور کرده است که زندگی بدون مواد غیرقابلتحمل است. میتوان گفت که در این لحظه، اعتیاد کاملاً در صحنه حاضر است.