img
img
img
img
img

عیارسنجیِ خورشید کارِ شب‌پره شد*

دکتر زهرا محمدی

سه‌شنبه بیست و ششم دی‌ماه هزار و چهارصد و دو در جلسه دفاع یکی از دانشجویانم که آقای دکتر آبتین گلکار داور آن بودند، از ایشان شنیدم که از عضویت هیأت علمی استعفا داده‌اند. امیدوار بودم آنقدر سطح خردورزی در دانشگاه تربیت مدرس – که دوره کارشناسی ارشدم را در آنجا گذرانده‌ام – بالا باشد که هرگز با این استعفا موافقت نشود. اما شوربختانه این موافقت صورت گرفته است.

آبتین گلکار، همکار و دوست ارزشمندم را از سال هفتاد و شش می‌شناسم. سالی که وارد دانشگاه تهران شدم و ایشان ورودی دو سال پیش از من بودند. آبتین گلکار کتاب‌خوان‌ترین دانشجوی دانشکده زبان‌ها و ادبیات خارجی بود. با همکاری دوستانش نخستین روزنامه‌دیواری دانشکده را به زبان روسی تهیه کرد. از هیچ راهنمایی به دیگر دانشجویان دریغ نمی‌کرد. اهل معاشرت نبود و همیشه در حال کتاب خواندن می‌دیدمش. پس از دورهٔ کارشناسی، به اوکراین رفت و در دانشگاه تاراس‌شفچنکو دکتری ادبیات روسی گرفت. پس از این دوره، آشنایی حرفه‌ای نزدیک‌تری با او پیدا کردم و احترامم به او چندین برابر شد. ترجمه‌هایش را از همان دوران دانشجویی می‌خواندم. گام به گام می‌دیدم که ترجمه‌هایش چگونه به تکامل می‌رسند و از او می‌آموختم و همچنان می‌آموزم. 

آبتین گلکار معلم است. متعهد و آگاه و محبوب. همچنانکه او دانشجویان را محترم می‌شمارد، دانشجویان نیز او را بسیار می‌ستایند و این ستایش بیهوده نیست. بی‌دریغ دانشش را می‌بخشد. شخصیت آکادمیک دارد و معلمی را در عمل ارج می‌نهد. در کنفرانس‌های بین‌المللی ترجمه ادبی که با هم شرکت می‌کنیم، شناخته شده است و سخنرانی‌هایش مورد توجه قرار می‌گیرد. 

برای معرفی او، مهم‌ترین مساله همین‌هاست که گفتم. جایزه‌هایی که برده و کتاب‌های پرشماری که ترجمه کرده، امری ثانویه هستند. بر کسی پوشیده نیست که آبتین گلکار بهترین مترجم ادبیات روسی در دوران معاصر است و از نظر من که معلم ادبیات روسی هستم، کسی در درک ادبیات روسی و آموزش ادبیات روسی در ایران به گرد پای او هم نخواهد رسید. دانش او واقعی و مبتنی بر مطالعه و پژوهش است. او به جای دست و پا زدن برای کسب امتیاز و افزایش ارجاعات و مقاله‌سازی و کتاب‌سازی، نجیبانه و محترمانه، معلم باقی مانده است. معلمی که خود را موظف می‌داند به هر روز آموختن و هر روز نو شدن. 

دانشگاه به آبتین گلکار نیاز دارد، چرا که بسیاری از دانشجویان به امید کسانی همچون او می‌مانند برای ساختن ایران. آن هم در دورانی که روشنفکران و فرهیختگان ایران اینچنین آهنگ رفتن ساز کرده‌اند. و اگر دانشگاه این را درک نمی‌کند، معلوم نیست چه کسی را خاک بر سر کرد باید..  

من به دوستی با آبتین گلکار مفتخرم، در برابرش به احترام می‌ایستم و از او می‌خواهم دانشجویان را رها نکند و برایشان بماند، حتی اگر نه در دانشگاه. راه در جهان یکی است و آن، راستی است و آبتین گلکار رهرو راستین همین راه است.

* م. سرشک

كلیدواژه‌های مطلب: / /

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  ترجمه‌ای سخته و پردخته

نگاهی به ترجمه‌ی جدید «غرور و تعصب»

  جایی که هنر و تاریخ به هم پیوند می‌خورند

منی برای اندیشمندان و هنرمندان شد تا ایده‌های جاودان و آثار ماندگار خلق کنند.

  چگونه باید زندگیِ نفهمیده را زندگی کنیم؟

زندگی مسئله‌ای نیست که باید حل شود، بلکه واقعیتی است که باید تجربه شود.

  در کنج دلم عشق کسی خانه ندارد

امروز سالروز درگذشت حسین پژمان بختیاری است.

  راز علاقه‌ی انسان‌ها به این موجود رعب‌آفرین

زامبی‌ها چگونه وارد دنیای ما شدند؟