img
img
img
img
img
خلقیات ما ایرانیان

حکایت راستی نمایی آینه

مژگان خاکی

وینش: زمستان ۱۳۴۲، مجله «مسائل ایران» از صاحب نظران می‌خواهد درباره خلقیات ایرانی امروز بنویسند؛ به این جهت که ایران در حال پیشرفت نیاز دارد در دوران جدید در کنار ایجاد حس وطن پرستی و افتخار به گذشته، ایرانی‌هایی اخلاق مدار بپروراند. کسانی که بتوانند بدون چاپلوسی در مقابل بزرگان و بی بَیّنه مسکوک (همان زیرمیزی خودمان)، چرخ‌های توسعه را بگردانند؛ تا آنجا که غیر از افتخار به ستون‌های تخت جمشید، به ایران امروز هم بتوان بالید.

 جمالزاده با علم بر این موضوع که گوشزد کردن ایرادها حتماً برای بسیاری تلخ و ناگوار خواهد بود و ترجیح عموم شرح صفات نیکوی ایرانیان است، مقاله‌اش را با اندرزهایی از ادبیات فارسی آغاز می‌کند و اینکه بهتر است عیب‌هایمان را از دوستان بشنویم. و اینکه آینه‌ی راست‌نما (همان نویسنده بی‌غش نقد اخلاق و صفات ایرانیان) را باید پاس داشت؛ از آنجا که بدون دانستن عیب و علت نمی‌توان در رفع آن کوشید، گام اول پیشروی و ورود به جامعه پیشرفته، شناخت موانع اخلاقی، عرفی-سنتی، قومیتی و حتی دینی است.

 نویسنده در ادامه چهار روش رویارویی با این معایب اخلاقی را «تجاهل وتغافل، انکار، تلافی، و تعقل» برمی‌شمارد. هر رویکرد را با شعر و مثل شرح می‌دهد و عاقلانه خردورزی و رفع نقص‌های اخلاقی  پس از شناختنشان را بهترین راهکار می‌داند.

 سپس به نوشته‌های بیگانگان در باب خلقیات ایرانیان می‌پردازد؛ از تاریخ‌نگاران یونانی و رومی و توصیفات نیک و بدشان می‌گوید که در قامت دشمن و رقیب، هم از صفات نیک ایرانیان می‌گویند و هم از خشم و تکبرشان. نوشته‌های نزدیک‌تر به زمان معاصر، غالباً از قول افرادی است که یا در حاشیه رویکرد استعماری کشورهای اروپایی به ایران آمده‌اند و یا به واسطه پژوهش با اخلاق ایرانیان آشنا شده‌اند؛ و پرواضح است که نظرات بیگانگان بسته به قشری که بیشتر با آنها مراوده داشته‌اند، متفاوت است.

 بیشتر این عیب‌جویی‌ها البته  از دروغ گویی ایرانیان ناشی می‌شود که بخشی از آن ریشه در سنت تعارف ایرانی دارد و می‌توان فهمید که درک تعارف ایرانی که برای خود ایرانیان هم  تا حدی مشکل است، در نظر بیگانگان چطور به نظر خواهد رسید. و پس از آن سودجویی، توطئه، پشت‌هم‌اندازی، که می‌تواند واکنش جمعی ملتی باشد که مدت‌ها در فقر و قحطی به سر برده. اگرچه نویسنده خود به اسباب این نواقص اخلاقی نمی‌پردازد، در بعضی از همان نوشته‌ها به این دلایل به صورت گذرا اشاره می‌شود.

 در کنار نوشته‌ها و نظرات خارجی‌ها، ایرانی‌های آشنا به تمدن غرب هم نگاه خطاپوشی به خلقیات ناپسند ایرانی ندارند و در بازگشت به وطن علاوه بر عیوب وکمبودهای شهری و اجتماعی، هبوط اخلاقی جامعه را هم نقد می‌کنند؛ و باز در همین حوزه، نویسنده به داستان‌ها و مقالات فراوانی از نویسندگان آن دوره (حتی خودش در کتاب راه آب نامه) اشاره می‌کند که منتقد اخلاقیات مرسوم جامعه ایرانی بوده‌اند:

  «… در تمام دستگاه‌های این مملکت، خواه ملی باشد، خواه دولتی، هیچ چرخ و ماشینی نمی‌چرخد، مگر آن که روغن رشوه به آن برسد. در بالای هر در و هر دروازه‌ای، به خط جلی نوشته‌اند: «بی مایه فطیر است!» و کارت پیش هرکس گیر بکند، تا به او مراجعه کردی، فوراً دو انگشت شصت و سبابه‌اش را به هم می‌مالد و می‌رساند که یعنی: «کشک!». به اسم «سبیل چرب کردن» و «خر کریم را نعل کردن»، کلیدی دارند که به هر قفلی می‌خورد و هر دری را می‌گشاید….»

  و اهمیت موضوع  آشنایی با خلق‌وخوی ایرانیان در مسیر تجدد، در کنار قلم روان و بی‌تعارف جمالزاده و اشاره به نوشته‌های قدیم و جدید، از آشنا و بیگانه در این زمینه (حتی  ترجمه بعضی متون از نشریات)، موجب چاپ این مقاله در کتابی به نام خلقیات ما ایرانیان می‌شود.

 اینکه خلقیات دیگر ملل چقدرناپسند و از درستی به دور است، می‌تواند موضوع بحث‌های بیشتری باشد که بی‌شک در آن دوره‌ی ورود تمدن ممالک راقیه به کشورمان، چندان مورد توجه قرار نگرفته است.

 و روشن است که همه آدم‌ها، علی‌الخصوص شاعران و نویسندگان، در لحظاتی خسته از اوضاع سیاسی و اجتماعی، به جان می‌آیند و از زمین و زمان گله می‌کنند. ولی گفتار و نوشتار مکرر در مورد ناراستی و دغل‌بازی و فریبکاری و بی‌وفایی یک ملت می‌تواند نشانی از یک عادت یا رسم عمومی باشد و پرداختن به آن بی‌شک لازم و راهگشاست. از این بابت شاید بتوان خلقیات یونانیان را هم در برهه محاکمه سقراط زیر سوال برد و یا قدرناشناسی رومیان را در برابر جنگاور دلیرشان، کوریولانوس، برجسته کرد. کیست که نداند در همه جنگ‌ها در کنار شجاعت ودلاوری، خیانت هم اتفاق افتاده، تنها تفاوت در این است که ایرانی‌ها دلیل‌های باورپذیرتری برای رفتارهای خلاف اخلاق پیدا می‌کنند.

 مطلب را با بخشی از خود کتاب به پایان می‌بریم که توضیح جمالزاده است در باب اهمیت تغییر رویه و اخلاق:

 «خرد به ما می‌گوید که اگر ما تغییر رویه و اخلاق ندهیم و حاضر نشویم که وضع و احوال خودمان را با نظر انصاف و واقع بینی بسنجیم و در صدد اصلاح خود برنیاییم، ممکن است که کم‌کم در میان مردم روزگار و ملت‌های دنیای امروز و سازمان‌های بین‌المللی و مجامع و محافل بزرگ و کوچک و همچنین در بازار معاملات و دادو ستد جهانی و در جریانات همگانی اجتماعی و اقتصادی و سیاسی، بدنام شویم و خدای نخواسته، احیاناً کار به رسوایی بکشد و رفته‌رفته، دیگر ما را در میدان فعالیت‌های دنیا، حریف جدی و مطمئن نشناسند و با ما رفتاری نمایند که با تاجر ورشکسته و بی‌اعتبار و بدقول‌وقرار می‌نمایند.

و به تدریج، معاملات تجاری و روابط مالی و دادوستدهایی خصوصی و عمومی و رسمی و غیررسمی خود را با ما محدود سازند.»

كلیدواژه‌های مطلب: برای این مطلب كلیدواژه‌ای تعریف نشده.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  نابغه شدن وظیفه ماست

رازهایی که کتاب «وظیفه‌ای به نام نبوغ» درباره ویتگنشتاین فاش می‌کند.

  پول زیاد یا تلاش برای برپایی عدالت؟

ارد داشتن یک زندگی شادی‌بخش در گروی تشخیص و اولویت‌بندی ارزش‌ها است.

  ماجرای مرد آلمانی که در آستانه‌ی انقلاب به ایران سفر کرد

در مرکز این داستان، یک مرد غربی که به نوعی نماینده جریان‌های فکری و ایدئولوژیک در جهان غرب است، به ایران سفر می‌کند، کشوری که در آن زمان در آستانه انقلاب قرار دارد.

  حکایت راستی نمایی آینه

نگاهی به کتاب خلقیات ما ایرانیان نوشته محمدعلی جمالزاده