img
img
img
img
img
غسان کنفانی

نویسنده‌ای که با داستان‌هایش لرزه به اندام اسرائیل انداخت

بیتا ناصر

آرمان ملی آنلاین: مریم نفیسی‌راد که پیش از این عناوین مختلفی را ترجمه و روانه بازار کتاب کرده، اخیرا به سراغ ترجمه داستان‌هایی از نویسنده مشهور فلسطینی؛ یعنی غسان کنفانی رفته که این این مجموعه از سوی نشر نسل نواندیش به انتشار رسیده است. او بر این باور است که کنفانی، همچنان بهترین نماینده ادبیات فلسطین است؛ نویسنده‌ای که تا آخرین نفس رنج و مشکلات ملت خود را نوشت و فریاد زد. به این بهانه، گپ و گفتی با این مترجم انجام شده که در ادامه می‌خوانید.

 غسّان کنفانی(۱۹۳۶عکا_۱۹۷۲ بیروت)، نویسنده، روزنامه‌نگار و از اعضای رهبری جبهه مردمی برای آزادی فلسطین، به عنوان یکی از سمبل‌های مقاومت در میان آزادی‌خواهان جهان مطرح است. در وهله نخست درباره کنفانی و جایگاه او در مقام نویسنده عرب‌زبان توضیح دهید. 

غسان کنفانی که در عنفوان جوانی به شهادت رسیده «خورشیدی که هرگز غروب نکرد» لقب دارد. کنفانی به همراه خانواده خود فلسطین را به مقصد سوریه ترک کرد و در آنجا دبیرستان خود را به پایان رساند و در عین حال کودک کار بود. سپس در دانشگاه دمشق تحصیل کرد اما به دلیل فعالیت‌های سیاسی‌ از دانشگاه اخراج شد. سپس به کویت مهاجرت کرد و به عنوان معلم مشغول به کار شد و فعالیت‌های ادبی و سیاسی‌اش به اوج رسید. در سال ۱۹۵۲ میلادی به جنبش ملی‌گرایان عرب پیوست. سپس با جرج حبش آشنا شد و هفت سال بعد به بیروت رفت تا در روزنامه الحریه مشغول به‌کار شود. سه سال بعد سردبیر روزنامه معروف و پرتیراژ المحرّر شد. سپس با دو دوستش، جرج حبش و ابوعلی ماهر، هفته‌نامه الهدف را تاسیس کردند. سپس سردبیر همین هفته‌نامه شد و تا روز شهادتش، سردبیری این هفته‌نامه را برعهده داشت. پس از شهادت او، به پاسداشت جایگاه سیاسی و ادبی وی، سازمانی به نام بنیاد فرهنگی غسان کنفانی تشکیل شد؛ که کار چاپ و نشر آثار او را در چندین مجلد بر عهده گرفت. 

غسان کنفانی، عضو دفتر سیاسی جبهه خلق برای آزادی فلسطین و سخنگوی آن جبهه نیز بود. در سال ۱۹۶۲ میلادی از میان ۲۵۰ داستان‌نویس عرب، جایزه اول داستان کوتاه را دریافت کرد. در سال ۱۹۶۶ میلادی به جایزه «انجمن دوستداران کتاب» در «لبنان» دست یافت. کنفانی این جایزه را به خاطر بهترین داستان بلندی که در آن سال منتشر کرده بود گرفت. داستانی که این جایزه بدان تعلق گرفت، «ماتبقی لکم» (بازمانده) نام دارد. در سال ۱۹۷۳م – پس از شهادتش- اتحادیه روزنامه‌نگاران دموکرات جهان، جایزه ویژه سال ۱۹۷۴م، و کانون نویسندگان آسیا و آفریقا جایزه لوتس را به وی اختصاص دادند. تا پایان سال ۱۹۸۱م، ۹ سال پس از شهادت غسان، کتاب‌هایش به زبان‌های انگلیسی، اسپانیولی، آلمانی، ژاپنی، مجاری، چکی و روسی و نروژی ترجمه شده است. در ۱۰ سال اخیر نیز برخی از آثارش به فرانسه، فارسی، سوئدی، بلغاری، کردی و ترکی و چند زبان دیگر دنیا برگردانده شده است. اکنون که سال‌ها از شهادت غسان می‌گذرد، آثار وی اهم از قصه‌های کوتاه و یا رمان و آثار ادبی وی مورد بحث پژوهش‌های ادبی و دانشگاهی و غیردانشگاهی در خاور و باختر و دنیای اروپا و آمریکا و عرب است. غسان کنفانی با تلاش و خلاقیت خود توانست تحولی عظیم در رمان‌نویسی فلسطین ایجاد کند. 

تجربه زیستی، فقر، سابقه تدریس، فعالیت‌های سیاسی، زندگی اجتماعی و افکار آزادی‌خواهانه کنفانی چه تاثیری بر آثار او داشته است؟ از این منظر داستان‌های کنفانی را در میان آثار اجتماعی عرب‌زبان چطور ارزیابی می‌کنید؟

عوامل زیادی می‌تواند در آثار و سبک نگارش یک نویسنده دخیل باشد و آنچه مسلم است محیط زندگی و فضایی است که نویسنده در مراحل مختلف زندگی خود به‌سر می‌برده و در شکل‌دهی افکار و اندیشه‌هایش موثر است. به‌ویژه اگر سبک نویسنده رئالیستی باشد، بیشتر تحت تاثیر محیط زندگی و واقعیت‌های آن قرار می‌گیرد. غسان کنفانی تحت‌تاثیر حوادث جامعه فلسطین و مشکلات مردم در آن زمان که از نزدیک شاهد آنها بود، رمان‌ها و داستان‌های واقع‌گرایانه خود را نوشت. یکی از عناصر مهم داستان، شخصیت‌هاست و اگر نویسنده‌ای بخواهد ناهنجاری‌ها و مشکلات جامعه خود را به نمایش بگذارد، از شخصیت استفاده می‌کند؛ که این شخصیت‌ها در آثار اجتماعی، همان‌هایی هستند که نویسنده در محیط زندگی خود با آنها سر و کار داشته است. شخصیت‌ها در کتاب‌های واقع‌گرایانه معمولا نمادین هستند. از این‌رو شخصیت می‌تواند نماد یک طبقه خاص از جامعه باشد، همان‌گونه که در همه داستان‌هایش‌ هر یک از شخصیت‌ها نمادی از طبقات خاص جامعه فلسطینی بوده‌اند.

کنفانی بهترین نماینده ادبیات فلسطین به‌شمار می‌رود. قصه‌های او از این جهت که در زمینه هنری، کامل‌ترین و در زمینه سیاسی آگاه‌کننده‌ترین هستند انتخاب نشده‌اند، بلکه دلیل انتخاب آثارش آن است که این نثرنویس در دوره اشغال فلسطین توسط اسرائیل، حوادثی را که بر سر ملتش آمده و ضرباتی را که بر پیکر جامعه‌اش وارد شده، در حوادث روزمره بیان می‌کند. قصه‌ها بر لحظاتی زودگذر و آنی استوارند و با استفاده از درام فردی و الهام جادویی بازگشت به خویشتن و شناخت هویت خویش، ما را یک‌باره به قلب کشور و ملت فلسطین می‌برند. او آنچه را که صهیونیست‌ها درباره فلسطین می‌گویند، به معرض نمایش می‌گذارد. او ملتی را نشان می‌دهد که برای همیشه در این سرزمین ریشه گرفته‌اند، ملتی مسلمان با فرهنگ خاص خود که در سرزمین اسلامی ناچار است در کنار سایر اجتماعات یهودی زندگی کند؛ ملتی که در بند گرفتاری‌های عصر حاضر، یعنی بی‌عدالتی و فقر است ولی با وجود این سعی می‌کند که این دردها را از میان بردارد.

عوامل غرب و دولت‌های عرب سعی داشتند با جذب این روشنفکر و فرهیخته فلسطینی در سمت‌ها و مشاغل چشمگیر اداری و صنعتی، میان او و ملتش شکاف ایجاد کنند، اما با وجود پراکندگی موضعی روشنفکر جوان فلسطینی، هرگز و در هیچ نقطه از جهان هویت خود را فراموش نکرد. هدف او از نگارش آن بود تا اذهان جوانان را به اندیشه بازگشت به وطن درگیر کند که نگاه‌ها و قلب‌هایشان جز به سوی بیت‌المقدس متوجه نباشد. او معتقد است که اندیشه بازگشت نباید تصوری جدا از زندگی عادی و روزمره باشد و می‌داند که موانع و مشکلات زیادی برای به تحقق پیوستن این تصور وجود دارد. 

مجموعه «سرزمین پرتقال‌های غمگین» شامل ۱۲ داستان از غسّان کنفانی ا‌ست. درباره داستا‌ن‌های این مجموعه و سبک و سیاق نگارش آنها بیشتر بگویید. 

این مجموعه داستان کوتاه از هشت داستان کوتاه و چهار خرده داستان تشکیل شده است. کنفانی به ما نمی‌گوید چرا و چگونه شخصیت داستان‌هایش به اینجای داستان کشیده شده‌اند. انتخاب این متون با لحن زنده و ساده آن، که اغلب در ادبیات کلاسیک عرب یافت می‌شود، بیشتر یک خواننده حساس و باریک بین را شیفته می‌سازد. او در داستان‌های خود به وضوح از الام، بحران هویت، گمگشتگی، غم غربت، دوری از خانواده و آوارگی سخن به میان می‌آورد. داستان‌های او شامل: دورتر از مرزها، افق پشت دروازه، اسلحۀ حرام، سه نامه از فلسطین: نامه‌ای از رمله، نامه‌ای از طیره، نامه‌ای از غزه. سبز و سرخ، مبارزه، سرزمین پرتقال‌های غمگین، کشته‌ای در موصل، هیچ. 

آیا داستان‌های این مجموعه مضامین یکپارچه‌ای را دنبال می‌کنند؟ 

خیر. ولی تمامی داستان‌ها حول محور ظالم و مظلوم و درونمایه‌هایی ازقبیل غم غربت، تبعید، گم‌گشتگی مداوم، بحران هویت، شکست و… می‌چرخند. 

با توجه به سابقه تجربه شما در حوزه ترجمه آثار ادبیات عرب، از ویژگی‌ها و شاخصه‌های آثار کنفانی بگویید. 

جهانی شگفت‌انگیز و سمبولیک دارد که در پشت چهره ظاهری‌اش، واقعیت خود را به راحتی می‌شناساند. در هیچ‌کدام از داستان‌ها، به طور مستقیم اثری از کینه و نفرت مشهود نیست و مجموعه داستان‌های او از مقابله آشکار و ضدیت علنی زمان حال فراتر می‌رود و به زیباشناسی و ایجاز می‌پردازد. اشخاص و درونمایه‌هایی ازقبیل غم غربت، تبعید، گم‌گشتگی مداوم، فقر، دلسردی… به زیر قلمش می‌روند و صحت و ذوق سلیم را در مدرنیزم به اندازه سنت‌گرایی آشکار می‌کنند. غسان کنفانی سلاحی در دست نداشت اما با قلمش مبارزه کرد. اگر ادبیات فلسطین را دو بال پرنده‌ای در آسمان ادب و هنر بدانیم قطعا در بال نثر نام درخشان «غسان کنفانی» و بر بال شعر نام نامی «محمود درویش» جاودانه هستند. غسان کنفانی نویسنده فلسطینی است که با داستان‌های خود لرزه بر اندام رژیم صهیونیست و دولتمردان عرب انداخت. 

چه شد که این کتاب را برای ترجمه انتخاب کردید؟

سال‌ها پیش رمان کوتاه مردانی در آفتاب غسان کنفانی را منتشر کرده‌ام. سپس درباره‌ غسان کنفانی کنجکاوتر شدم و داستان‌هایش را جست‌و‌جو کردم و متوجه شدم این‌مجموعه داستان هنوز به فارسی ترجمه نشده است به رغم اینکه جزو ادبیات فاخر است و در دانشگاه‌های سراسر جهان به خاطر فرم و محتوا تدریس می‌شود. کمی بیشتر که تحقیق‌ کردم مقالاتی را خواندم که در آن در دانشگاه‌های ایران در مقطع ارشد و دکترا جلساتی برای تحلیل عنصر زمان مجموعه داستان‌ کوتاه سرزمین پرتقال‌های غمگین تشکیل می‌شود و رساله‌های دکترا اشاره به این مجموعه داستان دارد اما نسخه‌ فارسی و ترجمه شده‌ این کتاب وجود نداشت. پس دست به کار شدم و به‌رغم اینکه کتاب صد صفحه بود، ترجمه‌اش بیش از یک سال زمان برد، چون تکنیک‌ جریان سیال ذهن و رگه‌هایی از پست مدرن در داستان‌ها دیده می‌شد. برایش زیاد وقت گذاشتم تا بتوانم حق‌مطلب را کامل ادا کنم. کتاب قرار بود پارسال منتشر شود اما با گرانی کاغذ و شرایط جامعه، امسال در اختیار خوانندگان مشتاق قرار گرفت. 

برای مخاطبان‌تان خبر تازه‌ای دارید؟

کتاب جرأت رویاپردازی اثر رائد برقاوی (چگونه محمد بن راشد رویایش را تحقق بخشید) در مدت زمان دو هفته به چاپ چهارم رسیده، کتاب باورش کنید اثر جیمی کرن لیما در سه ماه به چاپ دوم رسید. کتاب نوری که همراه‌مان است جدیدترین اثر میشل اوباما به تازگی از انتشارات نسل نواندیش با ترجمه‌ نگارنده منتشر شده. کتاب ایتالیایی با نام اصلی الطلیانی نوشته‌ شکری المبخوت برنده‌ جایزه ادبی بوکر عربی به زودی از انتشارات آده با ترجمه‌ نگارنده منتشر می‌شود. یک کتاب از هکتور گارسیا و فرانسیس میرالس درباره‌ هنر زندگی به روش ژاپنی، با ترجمه‌ نگارنده دارد مراحل چاپ را می‌گذراند. کتاب تیزذهن بمانید اثر سانجی گوپتا نیز دارد مراحل چاپ را می‌گذراند. همچنین در حال تحقیق بر روی رمان خودم هستم.

كلیدواژه‌های مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترين مطالب اين بخش
  آموزش تفکر نقاد باید از دبستان شروع شود

گفت‌وگو با هادی صمدی درباره شبه‌علم و مصادیق آن

  مخاطرات اندیشه‌ی یک فیلسوف

گفت‌وگو با البرز حیدرپور

  «کودکی که فروخته شد» و زخم چرکین برده‌داری

گفت‌وگو با اسماعیل یوردشاهیان اورمیا

  معنویت‌های نوظهور و کافرکیشی مدرن از کجا آمده‌اند؟

نهادهای رسمی دین نتوانستند به دغدغه‌های انسان مدرن پاسخ دهند.

  لُمپنیسم محصول افسردگی اجتماعی است

گفت‌وگویی منتشر نشده با زنده‌یاد فتخ‌الله بی‌نیاز