خبر آنلاین: مهمترین عامل، سوء برداشتها از سخنان یکدیگر است. بشر به تدریج متوجه شده، زبان، مهمترین عامل فهم یکدیگر است. این موضوع میتواند به همراه دیگر عناصر زبانی، مانند زبان بدن و …، زمینههای گستردهتر گفت و گو را فراهم کند. این زبان آن گونه که هایدگر مطرح میکند، میتواند به عنوان خانه نیز تلقی شود. برای مثال، زمانی که مسافران به شهری مانند یزد مسافرت میکنند، کمتر شاید به این موضوع پی ببرند، که زبان معماری این شهر دارد با آنان سخن میگوید، فقط کافی بدانند چنین زبانی هم وجود دارد. این موضوع بر همه ابعاد زندگی سایه افکنده است.
دکتر محسن سوهانی، دکترای مدیریت رسانه دانشگاه آزاد تهران مرکز، در خصوص سواد رسانه و مهارت ارتباطات که پادکست تصویری آن در یوتیوب منتشر شده، معتقد است: «یکی از مهمترین تعریفهایی که از سواد وجود دارد، تبدیل دانش به مهارت و تبدیل دانستههای ما به عمل است و این موضوع در جهان امروز با مختصاتی به ویژه در ارتباطات و فضای مجازی با کلید واژههایی مانند سواد رسانهای و سواد ارتباطی دارد خودش را مطرح میکند.»
سوهانی در ادامه با اشاره به این که برای فهم این موضوع «به نظر میرسد میتوانیم به دوگانهای بپردازیم که در علوم انسانی بسیار بنیادین و مهم است که معروف به objective و subjective، عینی و یا ذهنی، مفهوم یا موضوع است. بین این دو یک پل ارتباطی وجود دارد که تبدیل میشود به تحت عنوان آن چیزی که ما از آن تحت عنوان ارتباطات، یا زمینهای به نام علوم ارتباطات یاد میکنیم.»
او افزود: «پایهایترین رکن این ارتباطات زبان است، اولین فرآیند ارتباطی با زبان ما در قالب کلمات است که شکل میگیرد. اما زبان همان طوری که میتواند عامل ارتباطی باشد، خیلی وقتها میتواند مانع ارتباطی باشد و تولید سوء تفاهم بکند. این موضوع بسیار مهمی است که در علم زبان شناسی، مورد بررسی واقع میشود.»
او برای توضیح بحث خود به کتاب میشل فوکو به نام «این یک چپق نیست» اشاره کرد و گفت: «میشل فوکو کتابی منتشر کرده است به اسم «این یک پیپ نیست». بر روی این کتاب، تصویر جالبی از پیپ نیز نقش بسته است. این تصویر یک پیپ از رنه مگریت، نقاش معروف بلژیکی است که هر فردی میتواند با مشاهده آن، تفسیرهای مختلفی از دیدن آن در ذهن خود داشته باشد.»
او میافزاید: «این تفسیر و تاویل در بسیاری از مواقع از قضا باعث سوء تفاهم، دعوا و مناقشه بین آدمیان میشود. این دعوا و مناقشه همان حدفاصلی است که بین ذهنیت و عینیت وجود دارد. مولانا در دفتر دوم مثنوی داستانی دارد، حکایت ۴ نفر با ۴ زبان مختلف که هر یک با زبان وگویش خود از انگور نام میبرند. ولی یکی عنب، دیگری میگوید انگور، یکی میگوید ازک و دیگر استافیل میگوید.
چار کس را داد مردی یک درم
آن یکی گفت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بُد گفت لا
من عِنب خواهم نه انگور ای دغا
آن یکی ترکی بُد و گفت این بنم
من نمیخواهم عنب، خواهم ازم
آن یکی رومی بگفت این قیل را
تَرک کن خواهیم استافیل را»
سوهانی در ادامه با اشاره به چگونگی شکل گیری سواد رسانهای، و این که «در این ابیات مشاهده میشود که منظور هر چهار نفر یک چیز است، ولی نمیتوانند آن را خوب بیان بکنند که این خود یک مانع ارتباطی است» افزود: «در دنیای ارتباطات، هر چقدر بتوانیم این موانع را برداریم، میتوانیم موفقتر پیش برویم. و این مفهوم سواد رسانهای و سواد ارتباطی از همین جا شکل میگیرد. که هم یک دانش است، و از آن مهمتر یک مهارت است. و برای به دست آوردن این مهارت نیاز به تمرین است.»
هرچند سوهانی به این موضوع اشاره نکرد که برای برداشتن موانع نیازمند گفت و گو و مذاکره هستیم، در عین حال افزود: «اساساً مفهومی به نام هرمنوتیک که به تفسیر متن، یا علم تاویل و تفسیر هم از آن یاد میشود، همین است که خود تفسیر یک متن، باز نیاز به یک روش و دانش تخصصی دارد. شاید سادهترین راه این باشد که ارتباطات خودمان را از پیش فرضها تهی بکنیم. با پیش فرضها و تفسیرهای شخصی با موضوعات برخورد نکنیم تا دنیا را بتوانیم واقعیتر و افراد را واقعیتر ببینیم و با آنان بتوانیم ارتباط برقرار بکنیم.»
او همچنین به سازوکار از بین رفتن پیش فرضها اشاره نکرد. زیرا پیش فرضها بدون گفت و گو قابل زدودن نیستند. او گفت: «به ویژه در فضای مجازی این موضوع خودش را بیشتر نشان میدهد. در ارتباطات، تنها زبان عامل انتقال پیام نیست، بلکه لحن ما، و همچنین آهنگ کلام ما، میمیک چهره ما، و در مجموع حس و انرژی که از ما به شخص مقابل منتقل میشود، خیلی تاثیرگذار است. به عبارت دیگر مجموع موارد را که مطرح کردم، در بهتر رساندن آن مفهومی که در ذهن داریم در یک قالب عینی به مخاطبی که روبه روی ما قرار دارد بسیار حائز اهمیت است.»
سوهانی در ادامه با تاکید بر این که احتمال افزایش سوء تفاهمات در فضای مجازی بیشتر است، تاکید کرد: «متاسفانه در فضای مجازی ما خیلی از زمینهها برای انتقال پیام را دارا نیستیم، و این خود باعث سوء تفاهمهای بزرگ میشود. خیلی وقتها شخصی ممکن است که پست یا استوری کسی را در اینستاگرام ببیند، و در ذهن خودش این موضوع را به دشمنی تفسیر بکند.»
سوهانی در باره دلیل این نقیصه گفت: «زمانی که ما یک پیام متنی را میخوانیم، از آن جا که عاری از حس است، ممکن است باعث سوء برداشت بشود، و ما لحن دشمن گونهای را از متن تلقی بکنیم. همه اینها موانع ارتباطی دردسرسازی هستند که در دنیای امروز، در ارتباطات مجازی خودش را نشان میدهد.»
او در ادامه با خالی شدن از پیش فرضها برای ایجاد ارتباط سالم افزود: «حال با این موانع، اگر بخواهیم ارتباطات خوب و سالمی چه در سطح میان فردی، چه اجتماعی، و لایههای بالاتر داشته باشیم، لازم است که حتماً روشمند و هدفمند، برخورد کرده، سواد رسانهای و ارتباطاتی را در خودمان تقویت بکنیم. به نظر من نخستین شرطش هم این است که خودمان را از یک سری از پیش فرضهای ذهنی در روابطمان خالی بکنیم. تلاش بکنیم آدمها را بدون برچسب زدن، بدون قضاوت، آنگونه که واقعاً هستند، به عنوان مخاطبمان بپذیریم. مولوی میگوید:
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صدحجاب از دل به سوی دیده شد
و در کمال صداقت بر اساس این جمله بسیار عالی و مهم که «صداقت بهترین سیاست است» بتوانیم با حس، و زمینههای خوبی، با استفاده از همه ابزار، به بهترین شکل، آن عینیت و ذهنیتمان را تبدیل به عینیت بکنیم و انسان اثرگذاری باشیم.»
آفات شناختی ناشی از فضای مجازی
گفتوگو با اکبر معصومبیگی
واقعه ناتمام در گفتوگو با فاطمه علیاصغر
گفتوگو با فرهاد محرابی
گفتوگو با بهاءالدین خرمشاهی