انقلابی که نیما یوشیج در شعر فارسی پدید آورد، اکنون یک سده را پشت سر گذاشته است. در این دورهی نهچندان کوتاه، موافقان و مخالفان شیوه شعرسرایی او بسیار گفته و نوشتهاند. شاید بهجرئت بتوان ادعا کرد مجموع مطالبی که درباره نیما و آثارش قلمی شده، در ادبیات فارسی کمنظیر است و اگر بخواهیم از این نظر او را با کسی مقایسه کنیم، در بین قدما فقط با حافظ و بین معاصران با صادق هدایت، قابل سنجش است.
این انبوه کتاب و مقاله البته ارزشی یکسان ندارند و نوشتارهایی متنوع را شامل میشوند: از مطالب سطحی و تذکرهگونه؛ شعرها و نوشتههای سراپا توهین و غیرمنصفانه و گاه حسادتآمیز؛ ستایشنامههای فاقد اهمیت و مدیحهگونه؛ نقد و تفسیر و تأویلهای نادرست و مندرآوردی و مصادره به مطلوبهای سیاسی و ادبی تا معدودی نقد و بررسیهای جدی و علمی قابل اعتنا و راهگشا که عمدتاً در دهههای اخیر بر آثار نیما نوشته شده است….
ادامهی مقاله را در فایل پیدیاف ملاحظه کنید:
نیستی ببینی بازدیدمون چقدر شده…!
سنکا از دیدگاه مصطفی ملکیان
خواب، نمونهی جالبی از توقف یا تغییر شکل آگاهی است.
این کتاب که گزیدهای از سخنرانیهای رورتی در سال ۲۰۰۴ است، دیدگاهی شخصی و تأملی را ارائه میدهد که فلسفه را از جاهطلبیهای متافیزیکی سنتیاش دور کرده و آن را به عرصه شعر نزدیک میسازد.
برشت برخلاف بیشتر یا همهی نظریهدارهای پیش از خود به ما تماشاچیها میگوید که شما نباید مجذوب قصه و قهرمان نمایشی بشوید که برایتان اجرا میشود.