فرادید: حسن صباح از رازآمیزترین چهرههای تاریخ ایران و اسلام است؛ مردی که قیام خود علیه قدرتهای روزگارش را از قلهی مهآلود الموت رهبری میکرد و روایات کتابهای تاریخ دربارهی او آنچنان به افسانهها آمیختهاند که تشخیص واقعیت از دروغ در آنها آسان نیست.
حسن صباح در سال ۴۴۵ قمری، نزدیک به هزار سال قبل، در شهر قم به دنیا آمد. او در جوانی با عقاید اسماعیلیان آشنا میشود و پس از سفر به مصر و ملاقات با بزرگان خلافت فاطمی به ایران بازمیگردد تا به تبلیغ عقاید اسماعیلی و ارزیابی وضعیت سیاسی و اجتماعی ممالک اسلامی مشغول شود.
نهایتاً حسن در سال ۴۸۳ قمری و زمانیکه حدوداً ۳۸ سال دارد، با تصرف قلعهی الموت و در اختیار گرفتن آنجا، قیام خود را به شکلی رسمی علیه حکومت سلجوقیان آغاز میکند.
موقعیت قلعهی الموت و شیوهی مبارزهی اسماعیلیان، این قلعه را در برابر نفوذ و هجوم دشمنان تقریباً شکستناپذیر کرده بود؛ به طوری که تا حدود ۱۴۰ سال بعد از مرگ حسن صباح نیز همچنان جانشینان پیاپی او به حکومت در این قلعه ادامه میدادند.
حسن صباح در سال ۵۱۸ قمری، پس از آنکه یکی از یارانش به نام «کیا بزرگ امید» را به جانشینی خود تعیین کرد از دنیا رفت و در قلعهی الموت یا در نزدیکی آن به خاک سپرده شد.
مقبرهی حسن تا زمان تصرف الموت به دست مغولان در سال ۶۵۴ محل زیارت پیروان مذهب اسماعیلی بود و سایر حاکمان الموت نیز از جمله کیا بزرگ امید در کنار همین مقبره به خاک سپرده میشدند.
اما از زمانی که مغولان این مقبره را ویران کردند، نشان آن در تاریخ گم شد و هنوز کسی از محل دقیق آن اطلاع ندارد.
در یکی دو دههی اخیر کاوشهایی در محوطهی تاریخی الموت صورت گرفته اما هیچ یک از آنها به کشف مقبرهی حسن صباح منجر نشده است. آخرین اخبار در این رابطه به سال ۱۳۹۷ برمیگردد.
در کاوشهای سال ۹۷، آنطور که حمیده چوبک باستانشناس و سرپرست کاوشهای الموت گفته بود، آثاری از جمله کاشیهای مربوط به سال ۶۷۸ قمری به دست آمد که نشان میداد بعد از ویرانی قلعه به دست مغولان، بار دیگر اسماعیلیان به آنجا بازگشتهاند و آثاری نیز از خود به جا گذاشتهاند.
اما در همان زمان اعلام شد که با وجود انجام چهارده فصل کاوش در این محوطه، هرگز اثری از مقبرهی حسن صباح به دست نیامده است.
سفر در دل خراسان بزرگ، در تاریخ غرقت میکند.
درباره نجف دریابندری، به مناسبت سالروز درگذشتش
به مناسبت زادروز پیر هرات، خواجه عبدالله انصاری
آیا میدانستید که برای برخی افراد، تنهایی نه تنها یک بار روانی نیست، بلکه فرصتی برای خودشناسی و رشد شخصی است؟
پارادوکس آشیل و لاکپشت یکی دیگر از معماهای قدیمی زنون است که نشان میدهد حرکت چقدر میتواند عجیب باشد.