عصر ایران: جستجو در مجلههای قدیمی همواره جذاب و گاه شوق انگیز است. مثال روشن آن یافتن شعری از سهراب سپهری است. شعری که در مجموعه “هشت کتاب” منتشر نشده است و از این رو برای علاقمندان به شعر و سهراب سپهری تازگی دارد. زمان سرودن این شعر آنچنان که در پایین شعر ذکر شده، اسفند ۱۳۲۶ است.
سپهری در این زمان، ۲۱ ساله بوده و مطابق زندگینامه اش، دیپلم ادبیاتش را به تازگی دریافت کرده بود.
این شعر قبل از انتشار نخستین مجموعه اشعار نیمایی سپهری، در مجله «فرهنگ جهان» منتشر شده است.
مجله فرهنگ جهان را دکتر تقی هورفر مدیریت می کرده که از نختستین دانشجویان اعزامی به اروپا در رشته ریاضی بوده و پس از بازگشت به ایران تا سال ۱۳۴۷ در دانشگاه تهران تدریس می کرد.
در صحرای خاموش و پهناور
گل زیبایی دور از همه گل ها بود
لبخندی حزن آور
روی لبانش پیدا بود
این گل زیبا زیباتر
از همه گل های صحرا بود
شب ها گل صحرا
در خاموشی می خواند:
«من گل صحرا هستم
وحشی و زیبا هستم!»
…….
یک شب در نور مهتاب
چشمان رهگذری بر گل زیبا افتاد
وین نغمه به گوش آمد با باد :
«ای رهگذر
آیا زیباتر از من
یک گل در همه صحرا دیدی؟
از من زیباتر؟
از من؟
من گل صحرا هستم
وحشی و زیبا هستم!»
…….
دیگر
آهنگ پای رهگذر
خاموشی شب را نشکست
چشمانش پیوسته
بر گل صحرا لغزان بود
و آهنگ گل
در تاریکی شب سرگردان
«من گل صحرا هستم
وحشی و زیبا هستم!»
تهران – ۲۶ اسفند ۱۳۲۸
نفرینی الهی در پس تبعید از بهشت یا رسیدن به وصال از دروازههای متفاوت عشق
فیلسوفان برای مبارزه با مرگهراسی، توصیه میکنند مرگ را پیوسته پیش چشم و در دهان داشته باشیم، پیوسته به آن بیندیشیم، در اینصورت چنین هراسی از میان خواهد رفت؛ هراسی که به گفته میشل مونتنی بردگیآور است و زندگی را همواره با تلخکامی مواجه میسازد.
انسان از بدو تولد، زندگی و زنده بودن را بر مردگی و هیچی و پوچی ترجیح میدهد و این ترجیح، هم ترجیح ذاتی است و هم عُقلائی و استدلالی است.
حافظ به سبب چندبعدی بودن اشعارش و همچنین لحن سرودههایش که گهگاه به کفرگویی نزدیک میشد.
کمتر زوجی همچون شادروان دکتر اسلامی ندوشن و خانم دکتر شیرین بیانی میتوان یافت که نمونه مطلوبی از خانواده، علم و میهن دوستی را این چنین شایسته آینگی کنند.